۰
سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۲۴
امیری‌فر در گفت‌وگو با «مردم سالاری» تشریح کرد

انتصابات پشت پرده در دولت سیزدهم

احمدی‌نژاد همه ما را فریب داد
«از دست‌های پشت پرده در انتصابات تا انتقاد از ضعف کابینه دولت سیزدهم»، «از دولت نهم و احمدی‌نژاد سربه راه تا دولت دهم و سرکشی‌ها و انحرافات او»، «از قهر و خانه نشینی ده روزه رئیس جمهور وقت تا داستان‌های بقایی و مشایی در دولت» اینها خلاصه گفت‌وگویی «مردم سالاری» با عباس امیری‌فر یا همان جعبه سیاه دولت احمدی‌نژاد است.
انتصابات پشت پرده در دولت سیزدهم
گروه سیاسی- مانیا شوبیری: «از دست‌های پشت پرده در انتصابات تا انتقاد از ضعف کابینه دولت سیزدهم»، «از دولت نهم و احمدی‌نژاد سربه راه تا دولت دهم و سرکشی‌ها و انحرافات او»، «از قهر و خانه نشینی ده روزه رئیس جمهور وقت تا داستان‌های بقایی و مشایی در دولت» اینها خلاصه گفت‌وگویی «مردم سالاری» با عباس امیری‌فر یا همان جعبه سیاه دولت احمدی‌نژاد است. او که حالا چندسالی هست که از احمدی‌نژاد برائت جسته، از ناگفته‌های روزهای کار با او می‌گوید. از روزهای رئیس دولت نهم بود و گوش به فرمان مقام معظم رهبری، تا ریاست بر دولت دهم و مخالفت حضرت آقا با معاون اولی مشایی و آغاز لجبازی‌های احمدی‌نژاد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،امیری‌فر در این گفت‌وگو نیم نگاهی نیز به دولت سیزدهم و عملکرد شهید رئیسی دارد، اط ضعف‌های دولت سیزدهم و مشکلات اقتصادی می‌گوید تا پشت پرده انتصابات و نفوز برخی از افراد. در ادامه مشروح گفت‌وگویی «مردم سالاری» با عباس امیری‌فر، رئیس فرهنگی نهاد ریاست جمهوری دولت‌های نهم و دهم را می‌خوانید:
دولت آقای رئیسی در 3 سال گذشته نتوانست به قول‌های که داده بود عمل کند، تندروها اجازه انتقاد از دولت آقای رئیسی را نمی‌دهند، برخی ایشان را هم ردیف آقای رجایی می‌دانند. نظر شما چیست؟
ما عملکرد ریاست جمهوری را باید دنبال کنیم و در نظر بگیریم. اگر بخواهیم انصاف را در نظر بگیریم هم باید نقاط ضعف را ببینیم و هم نقاط قوت را.
اینکه مقام معظم رهبری از دولت آقای رئیسی حمایت کردند مسئله تازه‌ای نیست، ایشان از دولت‌های دیگر نیز حمایت کردند و در پایان دولت نیز از دولت‌ها قدردانی کردند. این شیوه امام خمینی (ره) هم بود، امام تا لحظه آخر از بنی صدر دفاع کردند. اگر رهبری اینکار را نکنند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.
آقای رئیسی هم از این قاعده مستثنی نیست. نقاط قوت آقای رئیسی را نفی نمی‌کنیم، این که پرتلاش بود، مردمی بود و در نهایت در سفرهای استانی کوشا بود، ایشان روحیه مردمی و خستگی ناپذیری را در خودشان تقویت کردند. اما ایکاش از زمانی که در قوه قضائیه بودند اینکار را می‌کردند، به قوه قضائیه انتقادات زیادی مطرح می‌شد و انتقادات به ایشان هم بود.
باید بپذیریم که آقای رئیسی در مسائل اقتصادی خوب عمل نکردند، تا زمانی آقای روحانی را مقصر می‌دانستند؛ ما هم انتقاداتی به آقای روحانی داریم، اما دلیل نمی‌شود چون انتقادی به این دولت داریم بگویم آن دولت را تایید می‌کنیم، ایشان معتقد بودند خزانه خالی را تحویل گرفتند ولی آیا 3سال می‌شود روی آن بحث کرد؟
این حجم از گرانی و تورم همیشه در اواخر دولت‌ها رخ می‌دهد، اما ایشان از اول دولت با این اتفاق همراه بودند. سکه ده میلیونی به 40 میلیون رسید، مسکن و اجاره بها ده برابر شد. این‌ها نشان می‌دهد تیم اقتصادی و عملکرد اقتصادی ایشان به شدت ضعیف بود که نتیجه این شد.
از جهت کابینه دولت سیزدهم به غیر از آقای امیر عبدالهیان که فعالیتی داشت از بقیه عملکرد مفیدی را شاهد نبودیم، ما در طول تاریخ نداشتیم که وزیر یک رئیس جمهور را سه سال زندانی کنند. نکته بعد پنهان کردن این موضوع بود، قرار بود گشت ارشاد مدیران را راه بیندازند و جلوی دزدی‌ها را بگیرند، اما چرا معذرت خواهی نکردند بابت عملکرد این وزیر؟ این آقای وزیر هنوز محاکمه نشده‌اند!
موضوع دیگری که در خصوص آن به آقای رئیسی انتقاد وارد است بحث دخالت‌های اطرافیان در عزل و نصب‌هاست. همسر ایشان(خانم جمیله علم الهدی) در همه کارها دخالت می‌کردند، در وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و... .
از طرف دیگر نام داماد آقای رئیسی در همه جا به گوش می‌رسد؛ آقای مقداد نیلی با کمک میثم نیلی (رجا نیوز) که برادر اوست، به شدت در امور دولت دخالت می‌کردند؛ پایداری‌ها را نیز همین آقا مقداد وارد دولت کردند. پایداری‌های که در میان مردم منفور هستند. در زمان آقای مصباح که یک عنصر عقیدتی بود عملکردشان کنترل می‌شد، اما بعد از آقای مصباح محلی از اعراب ندارند و در تمام شئون دخالت می‌کنند. مقداد نیلی باعث شد این افراد به میدان بیایند، دولت در سایه را تشکیل بدهد و نتیجه آن قابل مشاهده است. در شستا خدا به آقای پزشکیان رحم کند کی باید جای این افراد را که آورده‌اند پر کند.
این‌ها افراد را بر سرکار آوردند که عزل آنها توسط آقای پزشکیان کار بسیار سختی است، اینها ریشه پیدا کرده‌اند و الان هم رنگ عوض می‌کنند. حتی من شنیده‌ام در وزارت رفاه توسط آقای صولت مرتضوی 280 نفر را شهرستان‌های دور استخدام کرده است، در حالی که خیلی از جوانان ما بیکار هستند و باید از سد آزمون استخدامی عبور کنند این انتصابات انجام شده است. آقای رئیسی شعار می‌دادند که باید دولت را کوچک کرد، ولی دولت را بزرگ کردند.
یکی از شعارهای این دولت ساخت سالانه یک میلیون مسکن بود در سه سال باید 3 میلیون مسکن ساخته می‌شد، اما آنچیزی که محقق شده در سه سال نهایتا ساخت 500 تا 600 هزار مسکن است.
یکی از اشتباهات آقای جلیلی در ایام انتخابات این بود که می‌گفت ما می‌خواهیم راه دولت رئیسی را ادامه دهیم، دولت رئیسی هم رویه مثبت داشته و هم رویه منفی، مردم هم گفتند اگر راه رئیسی منفیاتش است که تو می‌گویی، اگر قرار است وضعیت تورم و قیمت دلار به این نحو ادامه پیدا کند، ما نمی‌خواهیم. به قول آقای پورمحمدی خود آقای رئیسی هم اگر بود راهش را عوض می‌کرد که اقتصاد به اینجا نرسد.
به صحبت‌های آقای جلیلی در ایام انتخابات اشاره کردید، نظر شما درباره فعالیت‌های انتخاباتی او چیست؟
آقای جلیلی در ایام انتخابات به شدت از امکانات دولتی استفاده کرد. شایعاتی درخصوص آقای محسن منصوری نیز هست که من نمی‌خواهم وارد آن بحث شوم، و ان‌شالله قوه قضائیه پیگیری می‌کند.
اینها چقدر از امکانات دولتی استفاده کردند! از ماشین دولت، از بنرهای دولتی و ... تمام امکانات را برای ریاست جمهور شدن آقای جلیلی به کار بردند. این‌ها در روستاها چه چیزها که پخش کردند؛ نمی‌خواهم کام مردم را تلخ کنم اما اشتباهات اتفاق افتاده است.
به حمایت مقام معظم رهبری از آقای احمدی‌نژاد صحبت کردید، اما ایشان الان مغضوب شده‌ یا کنار گذاشته شده‌اند، بنظر شما از چه زمانی تفکرات آقای احمدی‌نژاد تغییر کرد؟
حضرت امام (ره) جمله‌ای دارند که می‌فرمایند میزان حال فعلی افراد است، انسان‌ها متغییر هستند. آقای احمدی‌نژاد دوره اول با دور دوم کاملا متفاوت بود، به تدریج هم افول کرد؛ دلیلش را نمی‌دانم شاید درگیر قدرت طلبی شد، شاید هم تاییدات را دید و دچار غرور شد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «حکومت‌ها و پست‌ها ضمیر انسان را بیرون می‌ریزد.»
بنی صدر هم تا قبل از انقلاب و اینکه قدرتی داشته باشد وقتی کتاب‌هایش را می‌خوانند با خود می‌گفتند چه انسان قهرمان و با سوادی است، اما وقتی مسئولیت گرفت، مشخص شد از چیزهای که خودش نوشته است، بدتر است. آقای احمدی‌نژاد هم به همین صورت بودند.
دور اول اینطور بود که اقای احمدی‌نژاد دوشنبه‌ها با حضرت آقا دیدار داشتند، بعد از دیدار می‌گفتند کوچکترین نظری که حضرت آقا دارند باید حل شود. اما 4 سال دوم این موضوع آرام آرام کمرنگ شد و تا حدی رسید که هرچه حضرت آقا می‌گفتند عکسش را عمل می‌کردند.
شاهد بودیم که تغییرات عمده در ایشان در حال شکل‌گیری است، شروعش را هم می‌توانم بگویم از معاون اولی آقای مشایی بود. در دولت اول لیست وزرا را به آقا دادند تا با هر فردی مخالف هستند حذف شود، ولی دولت دوم برعکس عمل کردند، خودشان لیست را انتخاب کردند و گفتند با مجلس پیش می‌رویم به جز آن چند وزیری که باید نظر حضرت آقا باشد از جمله معاون اول.
اعتراضات زیاد شد همه گفتند آقای مشایی سابقه‌ خوبی ندارد، تا اینکه خود حضرت آقا دخالت کردند و فرمودند که برا مصلحت خودت که اختلاف ایجاد نشود ایشان را کنار بگذارید. آقای احمدی‌نژاد پذیرفتند و آقای رحیمی را جایگزین کردند، اما از همان زمان لجبازی‌ها ایشان شروع شد.
به او برخورده بود که حضرت آقا در مورد معاون اول او نظر داده است. کارهایی می‌کردند تا رسید به ماجرای قهر ده روزه.
از ماجراهای قهر ده روزه و خانه نشینی آقای احمدی‌نژاد بگویید.
ما در دولت بودیم و خیلی با او صحبت کردیم که این کار به صلاح نیست و شما نمی‌توانید با رهبری در بیفتید، ولی معتقد بود که این موضع گیری‌ها از طرف اطرافیان رهبری است نه شخص رهبری. تا اینکه حضرت آقا پیام دادند که نباید آقای مصلحی را وادار به استعفا کنید. جالب است بدانید که پیش از پیغام مقام معظم رهبری، آقای احمدی‌نژاد گفتند آقای حقانیان و حجازی را قبول ندارند و خود حضرت آقا باید بنویسند، حضرت آقا را مجبور کردند که بنویسند و بعد از پیام حضرت آقا تمکین کردند اما ده روز خانه نشین شدند.
غرور و توهمات باعث این اتفاق بود. می‌گفت ده روز خانه نشینی می‌کنم مردم به خیابان می‌ریزند و قیام می‌کنند. دیدند از این خبرها نیست.
روزهای آخر قهر آقای احمدی‌نژاد، مجلس رای عدم کفایت سیاسی را آماده کرده بودند که ایشان را عزل کنند که بعد حضرت آقا فرمودند سعی کنید این دولت تا آخر برود نزارید به اینجا بکشد، باز هم رهبری به ایشان لطف کردند.
روز یازدهم من به مسجد سلمان رفتم به عنوان امام جماعت و گفتم که آقای احمدی‌نژاد بعدازظهر به هیات دولت برمی‌گردد و کسایی که نقشه کشیدند و می‌خواهند دولت را تضعیف کنند، به دستور آقا این دولت ادامه پیدا می‌کند.
اینها مقدماتی بود که ایشان جلوی رهبری بایستند، تا لحظه آخر هم حضرت آقا با او مدارا کردند تا دولت به پایان رسید اما بعد از پایان دولت رفتارای دیگری نشان دادند.
موضوع دیگر دیدار خصوص او با حضرت آقا بود که من افشا کردم که رهبری توصیه کرد بودند سال 96 کاندیدا نشود و سفر استانی نرود. بعد از افشای این ماجرا به من حمله شد و فحاشی کردند تا اینکه حضرت آقا در درس خارج فرمودند بلندگو می‌خواهید این هم بلندگو.
غرور، توهم، تکبر و نخوت باعث شد آقای احمدی‌نژاد که می‌توانست به گفته حضرت آقا رئیس بهترین دولت باشد، متاسفانه میدان را جور دیگری اداره کنند؛ خدا عاقبت همه ما را بخیر کنند.
آقای موسوی در جریان انتخابات 88 گفتند من آمده ام بساط دولت رمال‌ها و جن‌گیرها را جمع کنم، واقعا آقای مشایی و احمدی‌نژاد با رمال ها و جنگیرها ارتباط داشتند؟
خیر، احمدی‌نژاد یکسری کارهای مثبت انجام داد که مورد نظر مردم و رهبری قرار گرفت، مثل سفرهای استانی یارانه‌ها و ... اینها بین مردم باعث محبوبیت شده بود. یکی از مسائلی که وارد شدند به جای اینکه دولت را از راهش بزنند به دروغ این اتهامات را زدند، من در دولت حضور داشتم اصلا همچین چیزهایی نبود، من بارها در این رابطه با آقای مشایی صحبت کردم و هر بار منکر این موضوع بودند.
کسانی هم که دستگیر شدند از جمله آقای غفاری، آقای غفاری زمان آقای هاشمی وارد نهاد شده بودند، من با قاضی پرونده او نیز صحبت کردم، گفت عده‌ای به او فشار آورده بودند که به جن‌گیری و رمالی اعتراف کند که او زیربار نرفت. ولی شایعه می‌کردند.
روزی مرحوم عمید زنجانی، رئیس وقت دانشگاه تهران که از علما هم بود از من پرسید که آقای احمدی‌نژاد و آقای مشایی وسط اتوبان نگه می‌دارند که بروند از امام زمان بپرسند که چگونه عمل کنیم، که من گفتم همه اینها دروغ است، محافظان شاهد هستند.
یا مثلا می‌گفتند آقای مشایی جانماز می‌گذارد برای امام زمان و کارهایی می‌کند، که اینطور نبود و همیشه به ما می‌گفت پیش نماز باشید اقتدا می‌کردند، نماز را هم طول میداد، جز چیزهای که در اسلام هست ما چیزی از او ندیدیم. من احساس می‌کنم که اینها دروغ است. در این زمینه خود من نیز بازداشت شدم و اتهامی که به من زده شد واهی بود، من به جرم معاونت در تولید سی‌دی ظهور نزدیک است توسط قاضی منصوری بازداشت شدم و 42 روز در انفرادی بودم. در تولید این سی‌دی خود سپاه نقش داشت و خیلی راحت خرید و فروش می‌شد.
در این سی‌دی آمده بود که «سید حسینی» حضرت آقاست و خب مخالفتی نبود و «سید یمانی» نیز سید حسن نصرالله معرفی شده بود، اما نکته دیگر این بود که گفته بودند «شعیب ابن صالح» که از یاران امام زمان است احمدی‌نژاد است، حالا چه کسی در این سی‌دی این صحبت ها را می‌کرد؟ آیت الله حائری و پناهی و آیت الله کورانی.
من سال‌ها در سپاه تدریس می‌کردم مخالف انجمن حجتیه و تفکرات انجمن حجتیه بودم، الان هم انتقاداتم به آقای جلیلی به دلیل این است که گوشه‌ای از تفکراتش انجمن حجتیه است.
بعد از آزادی نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشتم و تمام موارد را ذکر کردم، حضرت آقا با این موضوع برخورد کردند. آمدن رئیسی به دادسرای ویژه روحانیت نیز در پی همین اتفاقات بود. آقای جهانگیر سخنگوی فعلی قوه قضائیه آن زمان رئیس سازمان حفاظت اطلاعات قوه قضائیه بود.
آقای احمدی‌نژاد معتقد بود پشت پرده همه این شایعات آقای طائب بوده است. من هم بعدها پرونده آقای مشایی را خواندم چیزهای دیگری بود، اما مسائل رمالی و جن‌گیری نبود. حتی من گلایه کردم که چرا این موارد را زودتر به ما نگفتید که گفتند به رئیس جمهور و رهبری اعلام شده است، به همین دلیل هم آقا فتوا دادند که کنار برود و احمدی‌نژاد گفته بود توبه کرده است.
بعد از سرکار آمدن اوباما و شدت پیدا کردن تحریم‌ها، ترمز هسته‌ای در کشور کشیده شد، آقای احمدی‌نژاد به دنبال مذاکره بود، اما مقام معظم رهبری آقای صالحی، وزیر خارجه وقت را مسئول مذاکرات قرار دادند، دلیل این تصمیم چه بود؟
وقتی آقای احمدی‌نژاد روی لجبازی افتاد، به ویژه بعد از خانه نشینی اعتماد مسئولین نظام از او سلب شد. حضرت آقا همان زمان فرمودند با او مدارا کنید تا دولت به پایان برسد. فلذا هم آقای احمدی‌نژاد به لجبازی هایش ادامه داد و هم نمی‌شد به او اعتماد کرد. چون چندبار آقا در مذاکرات فرمایشاتی داشتند و او برعکس عمل کرده بودند. به همین دلیل احتمال ضررش بیش از منفعتش بود به همین دلیل آقا به کسان دیگری اعتماد کردند برای ادامه مذاکرات.
آقای مشایی در سال 92 در جمع خبرنگاران به صورت خصوصی گفتند انتخابات 92 و رای مردم به آقای روحانی به خاطر این است که مردم نه بزرگی به حضرت آقا گفتند. آیا آقای احمدی‌نژاد تفکرات آقای مشایی در تقابل با رهبری را اجرایی می‌کرد؟ آیا این آقای مشایی بود که این تاثیرات را داشت؟
این که ایشان تحت تاثیر مشایی بود و یا هست را قبول ندارم، خود او این انحرافات را داشت. من بعد از اتمام دولت تا سال 95 در جلسات اندیشه او شرکت می‌کردم، تمام تفکرات خود را در این جلسات مطرح می‌کرد؛ دو مورد از این تفکرات این بود، اول مسئله الگو بودن مصدق که من به شدت با او برخورد کردم و مورد دیگر درباره کورش و ملی گرایی. همه اینها را خودش مطرح می‌کرد و کاری به مشایی نداشت.
زمانی که ایشان نواری که آقای مرتضوی ضبط کرده بود و آقای مرتضوی می‌گفت من برای خودم ضبط کرده بودم و آقای احمدی‌نژاد با حقه از من گرفت، آقای احمدی‌نژاد گفته بود که می‌خواهد نوار را به رهبری بدهد و با این بهانه از آقای مرتضوی گرفته بود به او نمی‌گوید که می‌خواهد در مجلس پخش کند.
زمانی که می‌خواست ببرد در مجلس پخش کند آقای مشایی مخالفت می‌کند. مشایی به احمدی‌نژاد می‌گوید که با پخش این صدا در مجلس، حضرت آقا در برابر شما موضع می‌گیرد چون یک قوه را تضعیف کردید، ولی احمدی‌نژاد مخالفت کرد و گفت نه اینطور نیست من پدر آقای لاریجانی را درمیاورم و به تاریخ می‌سپارمش.
آن نوار را به مجلس و همین اتفاقات افتاد، اول اینکه صدا نامفهوم شد و در صحن مجلس مشخص نشد، از طرف دیگر حضرت آقا علیه او موضع گرفت و گفت کار خلاف شرع انجام داده است.
آقای مشایی افکاری داشتند، اما آقای بقایی را باید بیشتر دید، تمام معضلات، گرفتاری‌ها، فساد و همه اتفاقاتی که در دولت می‌افتاد سرمنشا آن بقایی بود. بقایی روی مشایی تاثیر داشت و در زمانی که امر دایر بود بین نظرات مشایی و بقایی، احمدی‌نژاد حرف بقایی را بیشتر قبول داشت، چون بقایی از احمدی‌نژاد نقطه ضعف داشت. یک روزی در آینده این نقطه ضعف را خواهم گفت. اینکه بخواهیم همه تفکرات احمدی‌نژاد را به مشایی نسبت دهیم، نه اینگونه نیست، اینها تفکرات خود احمدی‌نژاد بود. به نظر من، او همه ما را فریب داد؛ البته من نمی‌خواهم جسارت کنم به رهبری، ایشان ملاحظات سیاسی دارند، اعتقادی دارند و هرکسی می‌گویند مومن و مسلمان است می‌پذیرد.
چون سابقه ای نداشت که ما بگویم از اول منحرف بوده، که البته شاید هم بوده ما متوجه نبودیم. الان به ضرس قاطع می‌گویم که انحراف اصلی از خود احمدی‌نژاد است.
بقایی و مشایی دو مورد مهره سوخته‌اند، الان هرکاری می‌کند خودش است، مشایی که رامسر است و کاری ندارد با او، بقایی هم یا زندان است یا در بیمارستان روانی. چرا احمدی‌نژاد در این چند سال این انحرافات را دارد، این که با هنرپیشه‌ها می‌رود، با زنان آنچنانی عکس می‌گیرد اینها معلوم است که انحراف در خود اوست.
آقای مشایی یا احمدی‌نژاد تفکرات جبهه پایداری را داشتند؟
البته من نمی‌گویم تفکرات انجمن حجتیه نداشت، نمی‌توانم بگویم آقای مشایی عضو بوده، انجمن حجتیه پروسه‌ای داشت که منحل شد آقای حلبی بودند که بعد مشخص شد رئیسش ساواکی بوده اسناد ساواک داشته، اما تفکراتش کما بیش نزدیک است.
این تفکرات الان در نزدیکان آقای جلیلی وجود دارد؟
در مورد اطرافیان آقای جلیلی هم باید بگویم که خدا به ما رحم کرد، نمی‌گویم ایشان همان انجمن حجتیه است، اما این گروه زنده می‌شد. در بین پایداری‌ها تفکر انجمن حجتیه وجود دارد، نمی‌توان گفت همه اینگونه هستند، ولی به هرحال تفکرات متحجرانه و اسلام طالبانی در کنار آقای جلیلی سردرمی‌آورد و خطر از بیخ گوش خود او نیز گذشت. اگر آقای جلیلی رئیس‌جمهور می‌شدند شاید به انقلاب اسلامی هم ضربه می‌زدند.
آقای احمدی‌نژاد بارها سعی کردند در حاکمیت حضور داشته باشند، اما نظام هربار تمایلی به این قضیه نشان ندادند، دلیلش چی بوده؟ آیا عمر سیاسی احمدی‌نژاد به پایان رسیده؟
دو تفکر درباره آقای احمدی‌نژاد وجود دارد، او معتقد است که نظام چون به فروپاشی نزدیک می‌شود و اعتماد مردم در حال کم شدن است، (تحلیلش این بود که دولت آقای رئیسی خراب می‌کند، دور دوم رای نمی‌آورد) نظام مجبور می‌شود به او رجوع کند. این تفکر خود اوست. هنوزم این اعتقاد را دارد. از طرف دیگر اصلاح طلبان معتقد هستند نظام احمدی‌نژاد را در آب نمک خواباند، که یک روزی دوباره برسرکار بیاورد.
ولی بنظر من هر دو اشتباه است. آقای احمدی‌نژاد به پایان عمر سیاسی خود رسیده است.
الان او در راس قدرت نیست و این کارها را انجام می‌دهد، با رهبری مشکل دارد، من به او گفتم با هر کسی می‌خواهی دربیفت شاید محبوب شوی اما حضرت آقا ولی و مرجع تقلید توست تو نمی‌توانی با او مقابله کنی که آقای احمدی‌نژاد اشاره کرد که نه مشکل ما ایشان است. آقای احمدی‌نژاد اصلا ولایت فقیه را قبول ندارد، اگر خودش می‌توانست جای رهبری بنشیند، چرا قبول داشت، اما اصلا قبول نداشت و میگفت الگوی من مصدق است. من به او نشان دادم که امام(ره) فرمودند که مصدق مسلم نیست؛ اما معتقد بود امام(ره) این حرف را پس گرفته است، گفتم این حرف در صحیفه نور آمده است.
آقای احمدی‌نژاد به نظر من تمام شده است، الان هم که رهبری مدارا می‌کنند و او را در مجمع تشخیص می‌آوردند، نمی‌خواهند هلش بدهند به سمت دیگر. بزرگواری آقاست که حفظش می‌کنند که تندتر نرود.
بنظر من راهی که می‌رود به ترکستان است و نظام هم مجبور می‌شود با او برخورد کند.
این خودخواهی و غرور به این دلیل نبود که فکر می‌کرد مستقیم از مردم رای گرفته است و بالاتر از او نیست که از مردم رای گرفته باشد؟
تفکر او دقیقا همین است، او می‌گوید من لاریجانی‌ها را نابود کردم، هاشمی را در انتخابات نابود کردم، الان به خود رهبری رسیده‌ام، معتقد است که مردم او را می‌خواهند رهبری را نمی‌خواهند. کلا ایشان با اساس روحانیت مشکل دارد.
بارها در جلسات خصوصی بر علیه مراجع نسبت به آیت‌الله مکارم تعریض می‌کرد، بعضا فحاشی می‌کرد. در یک مراسم ناهار بقایی جلویی من نشسته بود و شروع کرد به فحاشی به مراجع، آقای علوی، آقای مصلحی و زمین و زمان؛ آقای احمدی‌نژاد هم می‌خندید. اینها نشان می‌دهد اعتقادی به شرعیات ندارد. من در آن جلسه اعتراض کردم که چطور می‌گوید آقای بقایی و مشایی متشرع هستند ولی اینطور فحاشی می‌کنند و تو می‌خندی؟
بحث شریان و امنا که الان به قول آقای حداد پاجوش های درخت اصولگرایی هستند، یعضی از اینها آقای احمدی‌نژاد را دوست دارند، نظر شما در این مورد چیست؟
نه اینها همه مخالف احمدی‌نژاد هستند، فقط می‌خواستند از رای او استفاده کنند؛ اینها در جلسات خصوصی حتی امضا کردند که با او زاویه دارند.
آقای قاضی‌زاده بارها در مناظرات از آقای احمدی‌نژاد نام بردند.
می‌خواستند از رای او استفاده کنند. من به خاطر دارم در دولت که بودم، رسایی به ما فحاشی می‌کرد که چرا در دولت هستید. اینها در همان زمان هم می‌گفتند احمدی‌نژاد منحرف است و سردمدار بودند.
آقای جلیلی می‌توانست در مناطرات به انحرافات احمدی‌نژاد اشاره کند و راهش را جدا کند ولی چیزی نگفت چون می‌خواست از سبد رای احمدی‌نژاد استفاده کند.
آقای رئیسی هم همین کار را کرد، آقای رئیسی خیلی از اتهامات را از جمله محکومیت آقای جوانفکر را اعاده دادرسی داد، هم جرم آقای مشایی را سبک کرد، هم جرم آقای بقایی را سبک کرده هم هرکسی نامه می‌نوشت از آقای احمدی‌نژاد به رئیسی همه را ملغی کرد، چون دولتش همان دولت آقای احمدی‌نژاد بود.
چون می‌خواست از رای آقای احمدی‌نژاد استفاده کند و استفاده هم کرد، همین کار را آقای جلیلی داشت انجام می‌داد که طرفداران احمدی‌نژاد را به سمت خود جذب کند که موفق نشد. اینها همه به خاطر رای بود وگرنه از احمدی‌نژاد خوششان نمی‌آید.
اخیرا آقای احمدی‌نژاد سفرهای بین‌المللی زیادی می‌روند، به نظر میرسد به دنبال یک پست بین‌المللی هستند؟ این موضوع صحت دارد؟
بله این موضوع صحت دارد، رفتارها به همین دلیل است که در سازمان ملل یا یونسکو بتواند سمتی به او بدهند، اما این هم از توهمات اوست چون آنها هم او را امتحان کرده‌اند و اظهاراتش را درباره قطعنامه‌های سازمان ملل به خاطر دارند. مگر اینکه به عنوان یک ضد انقلاب نظام او را ترد کند و به خارج از مرزها برود.
در دیداری با آقای منتظری، رئیس دیوان عالی کشور گفتم که آقای احمدی‌نژاد یک سری گزارشات منتشر نشده را که تایید نشده بودند تبدیل به نوار کرده و به خارج از کشور فرستاده است. گزارشاتی که صحتشان تایید نشده است. که اگر روزی دستگیر شد صدای این گزارشات از خارج از کشور به گوش برسد. او 8 سال رئیس جمهور بوده و حتی دروغ‌های او باور خواهند کرد.
داستان این موضوعی که توی انتخابات پیش آمد و اصولگرایان به جان هم افتادند چیست؟
اختلافات از قدیم بوده است، قدرت اینطور است. اینها برای اینکه به هدف برسند به خودی‌ها رحم نکردند.
ستاد آقای جلیلی انقدر که آقای قالیباف را تخریب کردند به پزشکیان حمله نکرد؛ چون آقای جلیلی اصلا کار اجرایی انجام نداده بود و مطالبی که سردار سلیمانی درباره او گفته بود و اصلا در عرصه نیامده بود. همه نصیحت کردند که آقای جلیلی کناره گیری کند، او پذیرفت اما اطرافیانش مثل منصوری و ثابتی و رسایی نگذاشتند و گفتند اگر مقام عالیرتبه این نظر را دارد خودش تماس بگیرد.
آنها فکر کردند با این حجم از استفاده از امکانات دولتی و هزینه بسیار رای می‌آورند، اما نتوانستند پیروز شوند.
هجمه‌هایی که به آقای زاکانی می‌شود برمی‌گردد به عملکرد خود او، به نظر من با عملکردی که در مناظرات داشت 4تا5 میلیون رای آقای پزشکیان توسط او بود.
ایشان یک دوره هم زمان آقای احمدی‌نژاد به آقای احمدی‌نژاد گفت من آمده‌ام، کنار نمی‌روم که شما رئیس جمهور نشوید و احمدی‌نژاد رئیس جمهور شد، این دوره هم تکرار کرد، دروغ گفت و به مردم برخورد!
این که الان انتقاد دارند دلیلش عملکرد او در شهرداری است، دختر سردار سلیمانی توهین نکرده اشکالات شهری را عنوان کرده است؛ آقای زاکانی باید خودش را اصلاح کند.
پیرمردهای که دیگه در خانه هم راهشان نمی‌دهند باز هم در مسئولیت هستند، فکر اینها دیگر کار نمی‌کند.
من بارها به آقای آقامحمدی گفته ام که شما 20 ساله بودید که سمت گرفتید، حالا به جوان‌ها میدان بدهید، البته نه افرادی مثل عبدالملکی که وزارت رفاه و مناطق آزاد را نابود کرد، جوان‌های شایسته و متخصص، در کنار یک مشاور قوی بر سرکار بیاورد. اصولگرایان باید عقلشان را به کار بیندازند.
ماجرای درخواست دیدار احمدی‌نژاد برای دیدار با هاشمی و خاتمی چه بود؟
در ماجراهای سال 88 در جلسات خصوصی آقای احمدی‌نژاد دم از اعدام شخصیت‌های چون آقای خاتمی و موسوی می‌زد، حالا می‌خواهد با همان افراد دیدار کند.
حرف‌هایی که آن زمان می‌زد با الان 180 درجه متفاوت بود. به دنبال این بود که با آقای هاشمی علیه نظام متحد شود و خیلی هم به دنبال این موضوع بود، آنها اما می‌دانستند کسی که به رهبری خیانت کند به کسی رحم نخواهد کرد. حتی برادرش قبل از مرگ می‌گفت هربلایی بر سر من آمد توسط او بود، حتی مقصر مرگ من نیز اوست.
کد مطلب: 220417
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *