گروه سياسي: صبر تهران درباره رفتار جنبش اصيل منطقه لبريز شدهاست. مجموعه رفتارهاي طالبان پس از خروج آمريکا از افغانستان با فراز و نشيبهاي همراه با تخاصم عليه جمهورياسلامي بودهاست.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،ماجرا از ظهر پنج شنبه که رئيس جمهوري ايران به طالبان درباره حق آبه ايران از هيرمند هشدار داد با واکنش پرخاشگرايانه جنبش اصيل منطقه همراه شد. سخنگوي طالبان به ايران هشدار داد اما در عين حال گفت که تلاش مي کند حق آبه ايران را رعايت کند. مساله زماني جدي تر شد که جنرال مبين، سخنگوي پيشين پليس طالبان در کابل، در ويدئويي که در فضاي مجازي منتشر کرد خطاب به ابراهيم رئيسي ميگويد: «اين بشکه آب را بگير و حمله نکن. تهديد نکن، باز ما ميترسيم.» طالبان در 20 سال جنگ با دولتهاي پيشين افغانستان از بشکههاي زرد در حملههاي مرگبار انفجاري استفاده ميکردند.
آب دزدي طالبان
در شرايطي که حدود 8 ماه از آغاز سال آبي جاري مي گذرد؛ از حق آبه 820 ميليون مترمکعبي ايران از هيرمند، مقدار بسيار ناچيزي از سوي افغانستان رهاسازي شده و افغان ها هر بار با بهانه اي از تحويل حق آبه ايران سرباز مي زنند. ديماه 1400 انتشار تصاوير باز شدن دريچههاي سد کمالخان و ورود آب رودخانه هيرمند بهسمت دشت هامون در استان سيستان و بلوچستان بهشدت در فضاي مجازي دست به دست شد، اتفاقي که برخي آن را نشانه تعامل و بهبود روابط طالبان با ايران در دوره جديد و اعطاي حقآبه ايران از هيرمند تعبير ميکردند اما اين اتفاق بيشتر از يک ماه دوام نياورد. گروهي از کارشناسان معتقد بودند که رهاسازي آب ارتباطي با تحويل حقآبه ايران ندارد و تنها جرياني است که بهدليل افزايش بارندگي در ماههاي پيش از آن و براي تأمين امنيت سد و جلوگيري از وقوع سيل در افغانستان رها شده است.
رئيس جمهوري ايران ظهر پنج شنبه درباره حقابه هيرمند به حاکمان افغانستان اخطار داد و گفت: «اگر کارشناسان ما کمبود آب را تاييد کنند حرفي نداريم وگرنه اجازه نخواهيم داد حق مردم ما تضييع شود؛ حرف من را جدي بگيريد تا بعداً گلايه نکنيد.»
شامگاه چهارشنبه وزير امورخارجه ايران در چابهار ميگويد که «من با ملا متقي سرپرست وزارت خارجه افغانستان در رابطه با حقابه هيرمند زياد صحبت کردم و حتي قبل از اين جلسه هم با وي تماس گرفتم و موارد، خواسته و مطالبات اهالي سيستان را بار ديگر مطرح کردم تا ياداوري کرده باشيم.
حاکمان افغانستان حقابه را قبول دارند و نميگويند آب نميدهيم. طالبان ميگويند آب اينقدر در سد کجکي نيست که رهاسازي آب را انجام دهيم البته ما به آنها اعلام کرديم طبق کارشناسي، عکسهاي ماهورهاي و ارزيابي تيم مشترک ميزان آب را بررسي کنند و اب رهاسازي شود.»
وزير امور خارجه روز پنج شنبه و در حاشيه سفر رئيسي به سيستان و بلوچستان با لحن تندي گفت :«در هر صورت، براساس معاهده اين حق طبيعي ايران است و ما با جديت اين موضوع را دنبال ميکنيم.اگر لازم باشد از ابزار فشار براي وادار کردن آن بخش از هيأت حاکمه افغانستان که با اعطاي حقابه ايران همکاري نکنند، استفاده خواهد شد.»
اميرعبداللهيان همچنين در توئيتي اعلام کرد که در ماه هاي اخير مکررا از ملامتقي سرپرست وزارت خارجه افغانستان خواستم طبق عهدنامه هيرمند، به تعهدات خودشان عمل کنند و امکان بازديد هياتهاي فني و سنجش ميزان آب را فراهم کنند، که نکردند.
انحراف مسير هيرمند
بهرغم ميزباني ساليان متمادي از ميليونها مهاجر افغانستاني اکنون شاهد آن هستيم که هيئت حاکمه افغانستان نهتنها اقدامي براي رهاسازي حقآبه هيرمند ننموده بلکه با شگفتي در اقدامي، با انحراف مسير هيرمند مانع از رسيدن آب به ايران شده است.
در همين خصوص «حسين دليريان»، سخنگوي سازمان فضايي ايران، در صفحه شخصي خود در توييتر نوشت: سازمان فضايي ايران با استفاده از ماهواره خيام، رودخانه هيرمند را پايش کرده است. تصاوير ماهوارهاي نشان ميدهد که حکومت افغانستان در برخي نقاط با انحراف مسير آب و ايجاد بندهاي متعدد، مانع رسيدن آب به ايران شده است.
موضوع حقآبه هيرمند از زمان جدايي هرات از خاک ايران در سال 1857 ميلادي جدي شد. سال 1351 قراردادي موسوم به کميسيون دلتا افغانستان را ملزم کرد که از جريان هيرمند ثانيهاي 26 مترمکعب يعني سالانه 850 ميليون مترمکعب آب در اختيار ايران قرار بدهد تا اينکه سال 1396 هنگام آغاز به کار ساخت سد کمالخان؛ مسئولان دولت غني ارتفاع تاج سد را از آنچه مورد نظر بود بالاتر بردند و اين اتفاق بر خشکي هامون اثر زيادي گذاشت. اشرف غني در روز افتتاح سد کمالخان گفته بود: «آب را به کسي مفت نميدهيم و فرآوردههاي خودمان را به همسايهها ميفروشيم.»
سال 1400 عمر حکمراني اشرف غني به پايان رسيد و نيروهاي طالبان بعد از استقرار، وعدههايي درباره اعطاي حقآبه را بر زبان آوردهاند اما همچنان در اين رابطه اقدام درخورتوجهي صورت نگرفته است، اين اتفاق با اعتراض رسمي مقامات ايراني در دستگاه ديپلماسي و وزارت نيرو نيز همراه بوده است؛ چرا که بهسبب ساختار ايجادشده بر رود هيرمند بخش زيادي از آب پشت سد بهجاي آزادسازي بهسمت ايران به شورهزار گودزره هدايت ميشود.
در سفر سال پيش وزير نيرو به افغانستان، وزير آب و انرژي هيئت حاکمه افغانستان در مصاحبهاي عنوان کرد «ما به جمهوري اسلامي ايران اطمينان داديم حتي يک قطره از آب سد کمالخان به شورهزار گودزره نرود.»، اما چگونه ميتوان بدون در نظر داشتن ماهيت اصلي اين سازه آبي و بدون ارائه طرحي اصلاحي بر اين سامانه آبي بزرگ که هدف نهايي آن انحراف آب از مسير اصلي رودخانه هيرمند آن هم در 85کيلومتري مرز سيستان و بلوچستان است، ضمانت دهند حتي يک قطره آب بهسمت گودزره نرود؟
«عليرضا سرورينژاد» کارشناس آبخيزداري و آبخوانداري در اين رابطه در گفتوگو با خبرنگار تسنيم گفته بود: وزارت آب و انرژي هيئت حاکمه افغانستان حتي اگر ارادهاي براي انحراف آب رودخانه هيرمند بهسمت گودزره نداشته باشد، اساساً بدون تغيير در ماهيت سيستم طراحي و اصلاح اصولي بند انحرافي کمالخان نميتواند به گفته خويش جامه عمل بپوشاند؛ مگر اينکه از ابتدا قصد و نيت آنها با کلامشان متفاوت باشد! زيرا بند انحرافي کمالخان که داراي طولي حدود دو کيلومتر و ارتفاعي معادل 20 متر است، در ساحل سمت چپ آن، سد کنترلي ديگري بهطول 540 متر احداث شده است که اختلاف ارتفاع آن نسبت به تاج سد 10 متر پايينتر است که در عمل اين سازه نقش انحراف آب از مسير رودخانه هيرمند را دارد و بخش قابلتوجهي از سيلابهاي رودخانه «هلمند» يا «هيرمند» از طريق اين گيت بزرگ سمت چپ رود به «بيابان» گسيل ميشود، که متأسفانه پس از طي مسيري بالغ بر 10 کيلومتر، مجدداً روي رود بيابان، سدي بهنام «قلعه افضل» احداث شده که داراي سرريزي است که سيلابها را نهايتاً به دشت «رامرود» هدايت ميکند.
پيگيري وزارت نيرو
«علياکبر محرابيان» با اشاره به وجود آب در سد کجکي در بالادست روخانه مرزي هيرمند تاکيد کرد: در افغانستان وجود آب در سد بالادست مورد وثوق اطلاعات ما و دادههاي جهاني است و موضوع وجود آب در سد کجکي نيز مورد تاييد حاکمان افغانستان قرار گرفته است.
وزيرنيرو در ادامه افزود: اگر معاهده هيرمند فيمابين ايران و افغانستان به طور دقيق بررسي شود، مشخص خواهد شد، تنها عامل تاثير گذار روي تعيين حقابه ميزان نزولات جوي و جريان آب ورودي از بالادست سد کجکي است و تنها اين متغير بر تعيين سهم ايران از حقابه سالانه اثرگذار است. بر اساس معاهده بين ايران و افغانستان در خصوص رودخانه هيرمند، کشور افغانستان متعهد به پرداخت به هنگام حقابه ايران است و آنها مکلف هستند در تحقق اين امر، هرگونه مانع سياسي و فني ايجاد شده را رفع کرده و حقابه مردم را در مرز دو کشور به ايران تحويل دهند.
محرابيان با اشاره به رهاسازي آب از سد کجکي تا سد انحرافي کمالخان گفت: بر اساس مستندات موجود و مورد استناد جهاني، طالبان در فصول مختلف اخير رهاسازي آب از سد کجکي به سمت سد انحرافي کمالخان را انجام داده و از سد کمالخان هم آب را به ولايت نيمروز رسانده است؛ بر اين اساس اگر بر خلاف معاهده مانع جديدي در اين مسير ايجاد نشده باشد، مسئله فني در رسيدن آب وجود ندارد.
وي ادامه داد: مضافا اينکه تنها عامل اثرگذار بر حقابه مسئله نزولات جوي است و ساير مسائل حاشيهاي طرح شده ارتباطي با مسئله وصول حقابه ندارد؛ کما اينکه سابقه دارد که در سالهاي اخير در فصل بهار رهاسازي آب از سد کجکي براي رساندن آب هيرمند به ولايات هلمند و نيمروز واقع در افغانستان انجام شده و اين عذر که آب از کجکي به مرز ايران نمي رسد نه از نظر حقوقي و نه از نظر تجربيات مشابه در سالهاي اخير پذيرفته نيست.
عدم فهم طالبان از ديپلماسي
«ابوالفضل ظهروند» سفير سابق ايران در افغانستان در گفت و گو با ايسنا در تحليل خود از عدم واگذاري حق آبه هيرمند از سوي حاکمان افغانستان و تاکيد و اخطار رئيس جمهور به مسؤلان اين کشور گفت: موضوع آب مقوله اي است که درباره آن کوتاهي شده و اين مساله از زمان دولت اصلاحات عملا کليد خورد و فرجام آن امروز به اينجا رسيده و از همان زمان هم هشدار داديم. وي تصريح کرد: متاسفانه طرف مقابل قادر به فهم مفهوم ديپلماسي نيست، در نتيجه اگر چه ديرهنگام است اما ايران واکنش خود را نشان داد.
اين ديپلمات پيشين کشورمان با اشاره به اين که ما سيلاب را آب تلقي نمي کنيم، اظهار داشت: زماني که سد کمال خان احداث شده بود با بارندگي هاي فصلي مواجه شديم که آب به سمت ايران مي آمد ممکن است در آينده هم اينگونه باشد اما سيلاب نمي تواند به مفهوم پرداخت حق آبه تلقي شود و حق آبه ايران نيست.
ظهروند يادآور شد: در سد کجکي سايتي هست به نام سايت دهراوود که طبق قرارداد 1351، به 12 ماه تقسيم شده و مشخص است که حقابه آن در هر ماه چقدر است که بايد به ايران دهند که حدود 820 ميليون متر مکعب بوده و آن ملاک است. ما به ازاي آن در فصل غير کشاورزي و... اگر به ايران برسد مربوط به محيط زيست است.
سفير سابق کشورمان در افغانستان ادامه داد: متاسفانه طرف افغان درک واضحي نسبت به اين مسائل ندارد، حق ابه ايران و آبي که برداشت مي کنيم 820 ميليون مترمکعب طبق جدول آبي معني دارد، متاسفانه مسئولان افغانستان چه قبل و چه بعد نمي توانند واقعيات صحنه را ببينند. 5 ميليون مهاجر افغان در ايران زندگي مي کنند و سر سفره اين ملت از آب مصرف مي کنند چرا حاکمان افغانستان اين ها را نمي بينند. همين تنگ نظري هاست که افغانستان را به ويرانه تبديل کرده و اين قوم به قوم ديگر رحم نمي کنند، طالبان که جاي خود دارد.
وقاحت جنبش اصيل منطقه
«ذبيحالله مجاهد» سخنگوي امارت اسلامي اعلاميه طالبان در مورد اظهارت رئيس جمهور کشورمان درباره حقآبه هيرمند را منتشر کرد. در اين بيانيه آمده است که رئيس جمهور ايران در مورد آب هلمند يک سلسله اظهارات داشت که وضاحت(توضيح) ما در مورد آن قرار ذيل است:
موافقتنامه آب که ميان افغانستان و ايران نيم قرن قبل در سال 1351 هجري شمسي به امضا رسيده تا هنوز پابرجاست و امارت اسلامي متعهد است که به تعهدات انجام شده عمل نمايد. در اين بيانيه با بيان اين که از اين که در سالهاي اخير در افغانستان و منطقه خشکسالي رخ داده و سطح آب پايين آمده است به شمول درياي هلمند تعداد زيادي از ولايات و مناطق کشور از خشکسالي رنج مي برند و آب کافي وجود ندارد، خواست مکرر ايران براي آب و آن چه اظهارات نا مناسب در رسانهها عنوان شده، زيانآور خوانده شده است.امارت اسلامي همچنين با فرافکني و با اين ادعا که مقامات ايراني ابتدا بايد معلومات خود را در مورد آب هلمند تکميل نمايند، از ايران خواسته درخواستش را با الفاظ به زعم آنها مناسب مطرح کند.
در ادامه اين بيانيه ادعا شده است که اگر واقعيت درست مطالعه نشود و چنين اظهارات مطرح گردد، ميتواند فضاي سياسي ميان مردم و کشورهاي دو ملت مسلمان را آسيب بزند که با نفع هيچ طرفي نيست و بايد تکرار نگردد.
در بخش ديگري اين بيانيه آمده است که امارت اسلامي يکبار ديگر تعهد ميسپارد که با در نظرداشت موافقتنامه آب هلمند تمام تلاش خويش را به خرج ميدهد که آب تعهد شده به مردم ايران برسد، اما اين اقدام را به اين شرط دانسته که ذخاير آب آنها به اندازهاي برسد که اگر آن را به ايران جاري بسازند و در درياي خشک هلمند صدها کيلومتر مسير را طي کند، به آن کشور برسد.
طالبان در ادامه مدعي شده که اين در حالي است که اکنون در بند کمال خان هيچ آبي وجود ندارد و اگر آببند کجکي در آن جاري گردد تا آنجا نميرسد، بنابراين نياز است تا جانب ايراني اين حقايق را درک نمايد.
واکنش انتقادي دستگاه ديپلماسي
وزارت امورخارجه ايران نسبت به بيانيه وقيحانه طالبان واکنش نشان داد و اعلام کرد که اعلاميه مورخ 28 ارديبهشت1402 طرف افغانستاني درباره حقابه هيرمند حاوي مطالب متناقض و نادرست بوده و وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران آن را قويا رد مي کند.
معاهده بين ايران و افغانستان راجع به آب رود هيرمند مورخ 22 اسفند1351 بطور صريح و بدون هيچ ابهامي، حقابه طرف ايراني از رودخانه هيرمند را تعيين کرده است. اين حقابه، حقي قانوني، عيني و معين است و افغانستان متعهد است حقابه مزبور را تامين نمايد و بر اساس ماده 5 معاهده اقدامي نکند که ايران از حقابه خود بعضا يا کلا محروم شود.
حاکمان افغانستان در يکسال و نيم گذشته، اگرچه بارها بر پايبندي به تعهدات خود طبق معاهده تاکيد کرده اند، اما در عمل، تعهدات ناشي از معاهده را اجرا نکرده و در رهاسازي و تامين حقابه ايران، همکاري لازم را به عمل نياورده و حقابه قانوني ايران را تحويل نداده اند.
اظهارات متعدد براي عدم تحويل حقابه قانوني جمهوري اسلامي ايران از جمله طرح موضوع خشکسالي و کم شدن آب در هيرمند، مستلزم بررسي هاي کارشناسي، وفق مفاد معاهده بوده و تاکنون توسط کارشناسان جمهوري اسلامي ايران راستي آزمايي نشده است، لذا اتخاذ چنين مواضعي، غيرحقوقي و غيرقابل قبول است.
تا زماني که به کارشناسان جمهوري اسلامي ايران اجازه داده نشود که طبق معاهده هيرمند بخصوص ماده 5 پروتکل شماره يک آن معاهده، از مسير و بالادست هيرمند بازديد کنند، هرگونه اظهار نظر در خصوص کاهش آب هيرمند پذيرفته نيست.
جمهوري اسلامي ايران همواره بر همکاريهاي فني و مطالعاتي از طريق کميساران آب دو طرف تاکيد نموده و خواستار بررسي دقيق وضعيت آب هيرمند و تامين حقابه طرف ايراني وفق معاهده بوده است.
تداوم آبگيري بند انحرافي کمالخان و انحراف مسير طبيعي رودخانه هيرمند و بر هم زدن شرايط رودخانه و همچنين عدم همکاري مقامات افغانستان در تعيين محل هاي تحويل حقابه و نصب سامانه هاي فني مربوط به سنجش ميزان آب، نقض صريح مواد 3، 5 و 6 معاهده هيرمند بوده و نمي توان با صدور بيانيه هاي سياسي، توجيهي براي آن يافت. گفتني است که بر اساس قرارداد 1351 هيرمند که قراردادي رسمي و مورد قبول دو کشور است، طرف افغان متعهد به تحويل 820 ميليون مترمکعب آب به طرف ايراني در هر سال آبي شده است، قراردادي که بدون شک نيازهاي سيستان و بلوچستان را پوشش نميدهد چرا که بر اساس اسناد تاريخي از جمله گزارش کميسيون بيطرف دلتا در سال 1330، نياز کشاورزي و شرب منطقه سيستان در ايران بسيار بيش از آنچه نهايتاً به آن حقآبه تخصيص داده شده، محاسبه و مطرح گرديده است، با اين حال مبناي دو کشور همين ميزان 820 ميليون مترمکعب بهعنوان آبي است که افغانستان ميبايست به ايران تحويل دهد.