گروه بينالملل:
يکسال از جنگ اوکراين ميگذرد. چشم انداز روشني درباره پيروزي يا شکست طرفين وجود ندارد. روزنامه وال استريت ژورنال به نقل از مقامهاي تروئيکاي اروپايي خبر داده که آلمان، فرانسه و بريتانيا روابط بين سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) و اوکراين را به عنوان راهي براي ترغيب کييف براي شروع مذاکرات صلح با روسيه در اواخر امسال ميدانند. اين درحالي است که برخي از شرکاي غربي کييف نسبت به توانايي اين کشور براي در اختيار گرفتن مجدد تمام سرزمين خود، ترديد دارند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،در ميان تلاش تلويحي اروپا براي برقراري آتش بس، آنتوني بلينکن وزير خارجه آمريکا در نشست شوراي امنيت با طرح اظهاراتي که بي ميلي واشنگتن به پايان اين مناقشه حکايت دارد. از سوي ديگر ، به دنبال رونمايي چين از سند ابتکاري خود براي حل و فصل سياسي بحران اوکراين،«ولوديمير زلنسکي» رئيس جمهوري اوکراين گفت که قصد دارد با «شي جين پينگ» رئيس جمهوري چين ديدار کند. پيش از اين نيز ديميترو کولبا وزير امور خارجه اوکراين در گفت وگو با شبکه تلويزيوني «الشرق» با تاکيد بر اينکه کشورش طرح صلح پکن را رد نکرده و درحال بررسي آن است، ابراز اميدواري کرد که «شي جين پينگ» رئيس جمهوري چين با «ولوديمير زلنسکي» همتاي اوکرايني خود ديدار کند.نکته جالب اينجاست که رئيس جمهور فرانسه يک روز پس از رونمايي طرح 12 مادهاي چين براي برقراري صلح ميان اوکراين و روسيه، با اعلام تصميم خود براي سفر به پکن در اوايل ماه آوريل، گفت: اين صلح درصورتي امکان پذير است که از طريق يک توافق انجام شود.
روزنامه تايمز هم مينويسد که «ولاديمير پوتين» رئيس جمهوري روسيه به اينکه اوکراين مجبور به صلح شود، اميدوار است، کنترل روسيه بر منطقه «جداييطلب» دونباس ممکن است پوتين را وادار کند از گذرگاه زميني در طول درياي سياه که روسيه را به شبه جزيره کريمه متصل ميکند، دست بکشد.
اين روزنامه تاکيد کرد، ماموريت کشاندن اوکراين به ميز مذاکرات ماموريت دشواري خواهد بود به ويژه پس از آنکه مسکو توافقنامه منطقهاي سابق را که با کييف امضا کرده بود، نقض کرد؛ برکناري پوتين به عنوان رئيس جمهوري ميتواند راه طولاني ترغيب اوکراين به امکان دستيابي به يک توافق صلح قابل اجرا را طي کند.
تايمز نوشت، روسيه با وجود هزينههاي غيرعادي که در اين جنگ متحمل شده که حدود 200 هزار کشته يا زخمي و انهدام نيمي از تانکهاي آن برآورد شده، تلاش ميکند منابع اوکراين را نابود کند و احتمال استمرار جنگ فرسايشي براي چندين سال و با شدتهاي مختلف وجود دارد و اين ممکن است شامل درگيري ميان نيروهاي ويژه دو کشور، جنگ چريکي نيروهاي اوکرايني در داخل اراضي تحت کنترلشان در روسيه و نيز بمباران مستمر و از فاصله دور خاک اوکراين توسط روسيه باشد.
اين روزنامه در ادامه نوشت، در نبود يک پيروزي آشکار يا توافق صلح مناسب، مرزهاي مورد مناقشه و اشغال مستمر ميتواند در راستاي هدف روسيه براي جلوگيري از پيوستن رسمي اوکراين به اتحاديه اروپا يا ناتو باشد.
تايمز تاکيد کرد، آتشبس ميتواند بدون حل هيچ يک از مسايل منطقهاي که توافقنامه صلح شامل آنها خواهد بود، درگيري را به حالت تعليق درآورد و روسيه اميدوار است با برداشته شدن توجه واشنگتن و ديگر طرفهاي غربي از درگيري و توقف حمايتهايشان از کييف، از اين آتشبس براي ساماندهي به نيروهاي از هم پاشيده خود استفاده کند.
اين روزنامه نوشت، هر بخشي از خاکي که اوکراين کنترل آن را قاطعانه پس گرفت، پس از عقبنشيني دستهجمعي روسها با فشار نيروهاي اوکرايني بود، کييف، خارکيف و خرسون به همين شکل از محاصره روسيه خارج شدند. اما عقبنشيني فراگير از خاک اوکراين سناريويي با احتمال کمتر است و قطعا به تحولات داخل روسيه و نيز ميدان نبرد وابسته خواهد بود.
در مقابل اوکراين بر اين نکته پافشاري دارد که ميتواند روسيه را در ميدان نبرد شکست دهد و تاکيد کرده اگر حمايت غرب ادامه يابد، اين کار را احتمالا ظرف يک سال آتي انجام ميدهد.
شکل اين پيروزي براي اوکراين هنوز روشن نيست؛ اما کييف اصرار دارد که اين پيروزي بايد شامل بازپسگيري شبهجزيره کريمه که روسيه آن را به اراضي خود ملحق کرده و نيز بازپسگيري کنترل بخشهايي از منطقه دونباس باشد که کنترل آن در سالها 2014-2015 خارج شد و در صورت موفقيت اوکراين در تحقق اين اهداف، اين کشور را در وضعيتي قدرتمندتر از زماني قرار ميدهد که حمله روسيه آغاز شد. تايمز در ادامه نوشت، زماني که پوتين «عمليات نظامي ويژه» را آغاز کرد، گفت که «اين جنگ براي خلع سلاح اوکراين و نابودي نازيهاي مقيم آن است»؛ اما هدف اصلي او بازگرداندن اوکراين به اتحاديه امپراتوري بود، همان کاري که با بلاروس انجام داد و در واقع ميتوان استراتژي پوتين در قبال اوکراين را اينگونه توصيف کرد، «اگر من نتوانم آن را داشته باشم، هرگز کسي آن را نخواهد داشت». اين روزنامه در ادامه هشدار داد، تهديدهاي پوتين در طول سال اول جنگ شامل اشارهها و تهديدهاي مستقيمي درباره استفاده از سلاح هستهاي چه در اوکراين چه عليه ديگر کشورهاي حامي آن بود و البته اين تهديدها به عنوان نوعي تبليغ خطاب به داخل روسيه نيز بود؛ اما استفاده از سلاح هستهاي به عنوان يک خط قرمز ميتواند موجب دخالت ناتو شود.
تايمز در پايان نوشت، تصور اينکه استفاده از سلاح هستهاي تاکتيکي در ميدان نبرد اوکراين چه اتفاقي را رقم خواهد زد، دشوار است چرا که ارتش روسيه از تجربه لازم براي استفاده از آن جهت پيشروي برخوردار نيست؛ اما استفاده از سلاح هستهاي براي ترغيب ناتو به ورود مستقيم حداقل در خاک اوکراين کافي است.