رویا بابائی- خبرنگار حوزه معلولان: ششمین نمایشگاه بینالمللی تجهیزات توانبخشی معلولان، جانبازان و سالمندان سهشنبه گذشته توسط وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در حالی افتتاح شد که تعداد شرکتهای حاضر در این نمایشگاه به 20 عدد هم نمیرسید.
به گزارش مردمسالاری آنلاین؛ برخلاف آنچه در خبرها آمد این نمایشگاه که در محل دائمی نمایشگاههای شهرداری تهران در بوستان گفتگو برپا شد، نه تنها بینالمللی نبود بلکه حتی مقیاس کشوری هم نداشت و شرکتکنندگان آن محدود به آن دسته از تولیدکنندگانی بود که عموماٌ با سازمان بهزیستی و بنیاد شهید و امور ایثارگران همکاری دارند.
نمایشگاهی خالی از نمایشگاه
در ششمین نمایشگاه تجهیزات توانبخشی معلولان، جانبازان و سالمندان که به گفته برگزارکنندگان آن «بینالمللی» نه از نمایندگان هیچ کشور خارجی خبری بود، نه ردپایی از شرکتهای ایرانی غیر همکار با برگزارکنندگانِ نمایشگاه وجود داشت.
این نمایشگاه که در سالهای گذشته طبقات همکف و زیر همکف آن مملو از شرکتکننده بود امسال بدون پنلهای آموزشی و تخصصی و در حالی برگزار شد که تعداد شرکتکنندههایش با احتساب جایگاههای اختصاص داده شده به خیریهها و سازمانهای مردمنهاد معلولان -که اساساٌ تولیدکننده تجهیزات پزشکی و توانبخشی نیستند- به عدد 20 هم نمیرسید.
محصولات ارائه شده در نمایشگاه نیز منحصر به تولیدات معمولی ایرانی با همان کیفیت همیشگی البته با قیمتی به مراتب گرانتر و با فاصله بسیار از دانش روز دنیا بود و بیرونقی آن به گونهای مشهود بود که شخص وزیر رفاه هم پس از افتتاحیه، بازدید از نمایشگاه را نیمهکاره گذاشت و به جز چند غرفه جانمایی شده در ابتدای نمایشگاه از سایر غرفهها بازدید نکرد.
شرکتها از اعلام قیمت تجهیزات توانبخشی خودداری کردند
از دیگر نکات تأسفبرانگیز این نمایشگاه خودداری تولیدکنندگان تجهیزات اساسی مانند ویلچر، تخت و لیفتهای مخصوص انتفال بیمار، از فروش و اعلام قیمت محصولاتشان بود. این شرکتها به دلیل نوسانات قیمت دلار حتی خریدهای قطعی از محصولاتشان را نیز به مراجعه حضوری به شرکت منوط کرده و فقط با هدف عرضه محصولات در این نمایشگاه حضور یافته بودند. تعداد بازدیدکنندگان از نمایشگاه نیز به نسبت سالهای گذشته بسیار پایین بود که علت آن را میتوان در شرایط نامطلوب اقتصادی، شیوع کرونا، بالا بودن قیمت تجهیزات توانبخشی و کاهش بیسابقه قدرت خرید جامعه هدف جستوجو کرد.
بیاطلاعی وزیر از وضعیت تولید لوازم توانبخشی داخلی
وزیر رفاه در بخشی از گفتگوهای خود با رسانهها در خصوص نمایشگاه تجهیزات توانبخشی اظهار کرد محصولات این نمایشگاه از معادل اروپایی خود پایینتر نیستند و در صورت افزایش مقیاس تولیدات، قیمت تمام شده محصولات کاهش یافته و تجهیزات با سهولت بیشتری به دست متقاضیان میرسد.
این سخن وزیر در خوشبینانهترین حالت ممکن از بیاطلاعی وی از وضعیت تولید لوازم توانبخشی در داخل و فاصله کیفیتها با تجهیزات روز دنیا خبر میدهد و جای گلهمندی از وی را بابت عدم ارائه برنامه حمایتی از تولیدکنندگان داخلی و ارتقای آنان به سمت همتایان خارجی خود و نیز جای خالی پکیجهای حمایتکننده از قدرت خرید جامعه هدف را پررنگ میکند.
همچنین از وزیر رفاه که در اولین روزهای آغاز فعالیت خود برای رفع چالشهای افراد دارای معلولیت تأکید و جدیت زیادی از خود نشان داده بود انتظار میرفت دستکم اولین افتتاحیه خود در حوزه معلولان را با دقت و رصد بیشتری انجام دهد تا شاهد برپایی نمایشگاهی دستوپا شکسته که تنها جنبه رفع تکلیف داشت، نباشیم.
آیا قادری قادر به ارتقای خدمات بهزیستی خواهد بود؟
رئیس جدید سازمان بهزیستی کشور نیز هدف از برگزاری این نمایشگاه را ارتقای کیفیت محصولات توانبخشی تولید داخل و تخصیص تجهیزات بومی به جامعه هدف دانسته و گفته: «برنامه ما بهرهمندی همه تحتپوششین بهزیستی از حداقلهای امکانات است.»
علی محمد قادری در حالی این مطلب را بیان کرده که انتظارها از او این است تا خدمات حداقلی سالیان گذشته را با آمدن خود ارتقا داده و با ارائه خدماتی نوین و در شأن مددجویان، ایجاد کننده تحولات قابل قبولی در بدنه سازمان بهزیستی باشد.
وی همچنین در گفتگو با رسانهها گفته «امیدواریم هیچ مددجویی در کشور فاقد ویلچر نباشد» که این سخن نیز نشان میدهد تعریف قادری از لوازم توانبخشی فقط ویلچر است و شناخت او از ابعاد معلولیت تنها به افراد نیازمند به ویلچر محدود میشود و شناختی از انواع معلولیتها و نیاز طیفهای مختلف معلولین به تجهیزات توانبخشی ندارد و این گویای شناخت ضعیف او از جامعه هدف سازمانی است که او مدیریت آن را برای چهار سال بهعهده گرفته. علاوه بر این قادری باید بداند که نمایشگاهی با کمترین تعداد شرکتکننده فضایی برای رقابت یا الگوبرداری ایجاد نمیکند تا به ارتقای کیفیت منجر شود.
اگرچه این مسئول نیز در آغاز خدمتش در سازمان بهزیستی، ارتقای خدماتدهی به مددجویان را ادعا کرده اما همینکه از آغاز فعالیتش تاکنون صحبتی از برنامهریزی و ارائه خدمات جدید و بلندمدت به میان نیاورده یعنی در دوره ریاست وی نیز تغییرات قابل اعتنایی را نباید انتظار کشید که البته این رویکرد با تصاویر وایرال شدهی او از بر سر گذاشتن حکم ریاست بهزیستی پس از دریافت از دست وزیر، انطباق ندارد.
به هر روی اینکه قادری نمیخواهد یا نمیتواند سطح خدمات بهزیستی را ارتقا دهد یا برنامهای بدین منظور ندارد، یا اساساً تعریفی از مددجو و نیازهای وی و مشروح وظایف خطیر خود در این حوزه دارد یا نه، یا اینکه او نیز مانند بسیاری از همتایان خود شایستگی مددجویان سازمان را از خدمات حداقلی فراتر نمیداند یا میداند و ترجیح میدهد اعلام ناآگاهی کند، سؤالات مهمی هستند که او در همین بدایت امر باید با طرز تفکر و عملکردش پاسخشان را روشن کند.
مقصود چه بود، ضرورت یا رفعتکلیف؟
به جرأت میتوان گفت بود و نبود نمایشگاه امسال تفاوتی در وضعیت جامعه هدف سازمان بهزیستی ایجاد نکرد. در این نمایشگاه نه از بهروزترین دستاوردهای دنیا خبری بود، نه صحبتی از حمایت از تولیدکنندگان به میان آمد و نه به حال قدرت خرید جامعه هدف که امسال از همیشه پایینتر بود فکری شده بود.
این درحالیست که وزیر رفاه و رئیس سازمان بهزیستی هر دو نمایندگان تازه نفس دولتِ جدید در حوزه افراد نیازمند به حمایتهای ویژه هستند و طبیعتاً نباید عملکردی نامنطبق با شعارها و وعدههای دولت از خود نشان میدادند.
افتتاح یک نمایشگاه توخالی که نه از جنبه بازدید عمومی و نه از نظر تعداد شرکتکنندگان حتی ساختارهای یک نمایشگاه متوسط را نیز نداشت نه در شأن وزیر و رئیس سازمان بهزیستی بود و نه در شأن جامعه هدف این دو نهاد.
بدیهی است هرگونه اهمال و بیدقتی این دو مسئول به حساب مجموعه دولت گذاشته میشود و علاوه بر آن رفتارهای آنان حمل بر بیدانشی آنان در حوزه کاریشان شده و تصویری حاکی از بیدانشی و ناآگاهی از آنها به نمایش خواهد گذاشت.
افتتاح چنین نمایشگاه ورشکستهای نه تنها با شعارها و خواستههای دولت همخوانی ندارد بلکه چنین آغازی برای پوشاندن جامه عمل به آن حجم از شعارهای دولت انقلابی از شخص وزیر نیز بعید بود و چه بسا بتوان این اقدام را بهعنوان اشتباهی در کارنامه عملکرد وی در قبال آسیبپذیرترین گروههای جامعه تلقی کرد.
آیا معلولان، سالمندان و جانبازان که طبق گفتههای دولت سیزدهم مقرر است گرامی داشته شده و در صدر توجهها و اولویتها قرار گیرند، شایسته اقداماتی رفعتکلیفمدارانه و ویترینی هستند تا به این حد که دست به برگزاری نمایشگاهی زده شود که حتی امکان خرید محصول یا کسب اطلاع از قیمتها هم در آن وجود نداشته باشد؟ و به رسانهها فکس این وقایع منعکس شود؟
اگر پاسخ تمام ابهامات مطرح شده در این مطلب «شیوع کرونا و شرایط نامطلوب اقتصادی» است پس باید پرسید مقصود برگزارکنندگان نمایشگاه از برگزاری آن در این شرایط آن هم با علم بر وجود این بحرانها چه بود وقتی حتی شرکتها در نتیجه نوسانات دلار حتی جرأت فروش محصول هم نداشتند؟