در نظر آمارتیاسن انسان ها در زندگی متعارف شان به گروه های مختلفی تعلق دارند. شهروندی، اقامت، ریشه جغرافیایی، جنسیت، طبقه، سیاست، حرفه، علایق ورزشی، سلیقه موسیقایی، مذهب، علاقه به سینما و تئاتر و نمونههایی مانند آن ما را در شمار گروههای مختلف قرار می دهد. آمارتیاسن تأکید بر هویت های واحد و همگون را که گویی می خواهند همه انسانهای جوامع خود را در قالب های یک شکل قرار دهند عامل اصلی نارضایتی اجتماعی تلقی می کند. مادامی که جامعه ای با فقر اقتصادی، فرهنگی رو به رو باشد، فرصت برای آزاد سازی هویت های متکثر شهروندان فراهم نمیشود. سینما و تئاتر سیستان و بلوچستان یکی از رسانه هایی است که نیاز به بازبینی مجدد مطابق فرهنگ و تمدن سیستان و بلوچستان دارد. متاسفانه در این سال ها با اهمال کاری ها در عرصه هنر تئاتر و سینما روزمرگی و تک صدایی را به مخاطبان القا کرده اند. موسیقی سیستان بلوچستان، تئاتر و سینما از جمله هویت های فرهنگی مهمی هستند که در صورت آزاد سازی این هویت ها در کنار رونق اقتصادی، شاهد توسعه اجتماعی و فرهنگی در این منطقه خواهیم بود. برخلاف تئاتر و سینما ی این استان که حال بیماری دارد، موسیقی از متن این اجتماع رشد کرده و با فرهنگ این منطقه عجین شده است و دوستی و تنوع موسیقایی وجه بارز آن است و به عنوان یک ابزار معتبر در زیر شاخه دیپلماسی فرهنگی این قابلیت را دارد که دستگاه های فرهنگی را یاری کند.
فقر، مانعی برای توسعه فرهنگی و اجتماعی
در سیستان و بلوچستان کمبود اشتغال بسیار مأیوس کننده است و نرخ بیکاری در برخی از مناطق بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. مردم برخی از مناطق مرزی سیستان و بلوچستان به دلیل فقدان فرصت های شغلی از طریق سوخت و مرز امرار معاش می کنند و ما همواره شاهد تبعات ناگوار آن بوده ایم. کسب درآمد از طریق سوخت در شرایط فعلی نمی تواند راهگشا باشد. موسیقی سیستان و بلوچستان که از متن اجتماع برخاسته و دوستی در روح موسیقی سیستان و بلوچستان تنیده شده است، عاملی موثر برای تغییر اجتماعی و قدرت فرهنگی خواهد بود. اگر چه سوخت، دری به سوی رفتن را هموار می کند، موسیقی دری به سوی زندگی، دوستی و ارتباط با سراسر دنیا باز می کند.
با آموختن ساز به جمع زیادی از مردم، ما شاهد روند رو به رشد گردشگری و تسهیل ارتباط خواهیم بود. در شرایط فعلی به همان مقدار که نان برای بلوچستان ضروری است نواختن نواهای موسیقی نیز در سراسر بلوچستان، عاملی برای توسعه فرهنگی و اقتصادی خواهد بود.
محمدعلی داودی (نام هنری، سایروس) نویسنده کتاب های: کوچه های زمین و جاده های زمان، رفتار، یک نامه پراکنده ی طولانی، فعال عرصه تئاتر در بسیاری از جشنواره های داخلی و بین المللی و نیز دعوت از دانشگاه زبان شناسی اوپسالا برای ارائه رسم الخط بلوچی را در کارنامه کاری خود دارد. او در رابطه با مشکلات تئاتر، سینما و مسائل فرهنگی سیستان و بلوچستان در گفت و گو با خبرنگار "
مردم سالاری آنلاین" گفت: زمانی می توانیم توسعه فرهنگی در سیستان و بلوچستان را شاهد باشیم که نان به تنهایی هدفی برای زندگی در سیستان و بلوچستان نباشد. در شرایط فعلی سوخت بری در برخی نقاط این استان برای امرار معاش مردم کافی نیست و ما به تنوع فرصت های شغلی در این منطقه نیاز داریم. وقتی بدانیم با اشاعه فرهنگ های فولکور در رشد و آبادانی آن مناطق میتوانیم کاری بی بدیل شکل بدهیم چرا این مهم را از مردم دریغ کنیم؟
تئاتر سیستان و بلوچستان برای توسعه فرهنگی به توجه مسئولین نیاز دارد
داودی در ادامه درباره مسائل و مشکلات تئاتر استان سیستان و بلوچستان می گوید: متاسفانه تئاتر سیستان بلوچستان در جذب مخاطب تئاتر برای تفکر و اندیشیدن بسیار ناموفق بوده است. درحالی که هنر تئاتر یک ضرورت فرهنگی و اجتماعی است و این قابلیت را دارد که اندیشیدن در جامعه را آموزش دهد. وی افزود: با توجه به اینکه هنر و تئاتر این قابلیت را دارد که به چرخه فرهنگی و هنری اجتماع کمک کند، اما تئاتر این استان با عدم نقد سازنده، عدم تبحر عده ای از هنرمندان، عدم حمایت مالی و بی توجهی مسئولان روبه رو است، بنابراین تئاتر در ارائه اثر و تولید محتوا مفاهیم خاصی را ارائه نمی دهد و تئاتر استان بیشتر از طریق تجربی انتقال داده شده است به طوری که در ورای آن به دانشی تعلق ندارد، تا مخاطب را متضرر نکند و بتواند مفاهیمی غنی و پر باری به مخاطب ارائه دهد.
وی افزود: آموزش و پرورش ما هیچ دانش کاربردی که از کودکی، دانش آموزان در ورای آنچه که می بینند و زندگی می کنند به تفکر واداشته شود، ارائه نمی دهد. فرهنگ و تمدن این منطقه به صورت صحیح برای دانش آموزان شناسانده نشده است. نمایش و داستان، ذهن را از کودکی به سمت خلاقیت متمایل می کند و از همان سنین، گفت و گو و تولید خلاقیت برای رشد و ترقی فرهنگی و اجتماعی درذهن کودک شکل می گیرد.
سینمای سیستان و بلوچستان نیاز به بازبینی مجدد دارد
وی ادامه می دهد: اگر به سینمای ایران راجع به دیار بلوچستان بخواهیم نظری بیندازیم، از زمانی که من و فعالان این عرصه یادشان می آید همیشه بلوچ را به عنوان یک قاچاقچی پرخاشگر، ضد قوانین و آشوبگر به تصویر کشانده اند. در این اواخر نیز در فیلم شبی که ماه کامل شد، چهره ای خشن تر از بلوچ به تصویر کشیده شد. هنگامی که یک مخاطب سینمایی این فیلم را تماشا می کند از مردم بلوچ چه تصویری در ذهنش ساخته می شود؟ بازنمایی بلوچستان در اذهان عمومی به مواد مخدر و انسان هایی که درکی از احساس، عشق و دوستی ندارند. وقتی سینما قدمی برای صلح بر نمی دارد نباید انتظار داشت که رشد و ترقی و اشاعه فرهنگ تاثیری مطلوب در جامعه ایجاد کند و نگاه های مطرود و یک جانبه از بین برود، پس نقش موسیقی غنی بلوچستان، جاذبه ها و رسومات زیبایی که دارند کجاست؟ تا زمانی که دانش تئاتر تغییر نکند ما شاهد تغییر شگرفی در بازنمایی صحیح احساسات و افکار مردم ناموفق خواهیم بود.
مریم گمشاد