تأملی در تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشورمان از سال 1320 تا 1332 میتواند زوایا و ابعاد گوناگون اندیشه ها و دلایل عملکرد دکتر محمد مصدق در آن زمان که نهایتا منجر به کودتای ننگینی علیه دولت ملی او شد روشنتر سازد.
دربارهی حوادث و مسائل سیاسی ایران بعد از شهریور 20، نهضت ملی شدن صنعت نفت، حکومت ملی و واقعهی 28 مرداد و پیامدهای آن صاحبنظران و آگاهان و حتی آنان که در صحنه حضور داشتهاند، با کوشش خستگیناپذیر و قابل تقدیس، کتابها و نشریات زیادی منتشر كرده و اطلاعات، اسناد و مدارک بسیاری جهت آگاهی جامعه بالاخص نسل جوان و ضبط در تاریخ در دسترس همگان قرار داده اند.
اکنون نیز انعکاس چنین مطالبی میتواند قشرهای مختلف گرفتار معاش جامعه رو به تحول و جوان را با تاریخ معاصر کشورمان َآشنا ساخته و آگاهی عمومی را در ارتباط با مسائل اجتماعی و نهایتاً نحوه برون رفت از شرایط فعلی را نيز نشان دهد.
سالهای 1320 الی 32 یک دوره مشخص و بسیار مهم در تاریخ معاصر ایران است، هر چند که به هم ریختگی و تا حدودی هرج و مرج در همه شئون سیاسی و اجتماعی آن دوران به چشم میخورد و نابسامانی وضع اقتصادی و به خصوص اشغال کشور توسط ارتشهای بیگانه و پیامدهای آن، همه امور کشور را تحت تاثیر خود قرار داده بود.
در بستر این حرکات نامنظم و آشفتگیها، یک جریان اصیل اجتماعی و تاریخی به تدریج در مسیر اصلی خود پدیدار شد و برای اولین بار در تاریخ ایران، یک نمونه عملی و واقعی از روش دموکراسی را در قالب حکومت نمونه و ماندگار دکتر مصدق ارائه داد و مي توان گفت پیدایش این جریان اصیل اجتماعی و تاریخی بعد از سقوط استبداد رضا شاه، در واقع تجدید حیات مشروطیت ایران بود.
دکتر مصدق در جریان یک مبارزهی فشرده برای ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور با همراهی و همگامی تودهی مردم به حکومت رسید و هدف اصلی او در قبول پست نخستوزیری اجرای اصل ملی کردن صنعت نفت و قطع نفوذ اجانب بود و بر پایه آنچه قبلاً گفته و عمل کرده بود، میخواست با آن آرمانهای نهضت مشروطیت ایران یعنی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم را نیز تحقق بخشد و این آرمان، مجموع افکار و عقاید او را شکل میداد و بر کلیهی اعمال او حکومت میکرد.
شخصیت اولیهی دکتر محمد مصدق در جریان انقلاب مشروطیت شکل گرفت و در طول مبارزات پنجاه ساله خود در این راه استوار گردید و هیچگاه تحت هیچ شرایطی منحرف نشد و همین امر او را به عنوان یک شخصیت بارز در تاریخ ایران شاخص نمود.
کسان بسیاری از طرفداران او دربارهی بعضی اقدامات یا خودداری وی از بعضی عملیات خرده گرفتهاند و معتقدند که با بعضی از کارها میتوانست مانع سقوط حکومت خود شود، در حالی که توجه نداشتهاند که دکتر مصدق نمیتوانست برای ادامهی قدرت حکومت به هر عملی دست زند.
او در محدودهی اعتقادات خود عمل می کرد و این اعتقادات بر رعایت اصول حکومت مشروطه یعنی احترام به آزادیها و حقوق مردم استوار و مبتنی بر مقررات قانون بود،
اگر حکومت دکتر مصدق بر اثر کودتا ساقط شد شخصیت او و هدفهای والای او با کودتا ساقط نشد و هیچ گاه از میان نرفت.
ظهور شخصیتی همچون مصدق در این دوران بعد از کودتای 1299 ، پویایی جریانات سیاسی ایران را نشان می دهد.
بعضی از کسانی که از مصدق حمایت کردهاند بیشتر نظر به مبارزات ضد استعماری او دارند ،آنان دکتر مصدق را مظهر استقلال کشور و رهبر مبارزه برای قطع نفوذ اجانب تلقی میکنند و بیشتر یا منحصراً از این زاویه به مبارزات 50 سالهی او مینگرند.
گروهی دیگر به شخصیت فردی و اجتماعی او توجه کرده، صداقت در گفتار، اعمال و عدم انحراف در مبارزات سیاسی - اجتماعی در طول پنجاه سال فعالیت مخصوصاً دوازده سالهی بین سنوات 20 تا 32 را ستوده و معتقدند که این عملکرد جذابیت خاصی به او بخشیده و او را در میان شخصیتهای سیاسی ايران و جهان به نحو بارزی ممتاز کرده است.
باید گفت هر دو گروه توجه خاصی نسبت به بعد دیگر شخصیت این رادمرد نشان ندادهاند که آن اعتقاد راسخ به مشروطیت ایران و تحقق حقوق و آزادیهای ملت بر مبنای قانون منبعث از ارادهی مردم بود.
او به طور بنیادی به دموکراسی و حکومت ملت اعتقاد داشت، تمامی فعالیتها و مرارتهای وی در طول مبارزات طولانی او در جهت تحقق این امر بود، رهبری مبارزات ضد استعماری و کوشش برای قطع نفوذ بیگانگان و ایادی داخلی آنها و تامین استقلال کشور و جلوگیری از حکومت فردی، از جنبههای اساسی این اعتقاد بود و تقوای سیاسی اصالت شادروان دکترمصدق را در راهی که انتخاب کرده بود به اثبات میرساند .
بنابراین تحلیل شخصیت واقعی این رهبر آزاده با شناخت هر سه بعد از شخصیت وی میسر خواهد بود
و این سه جنبه همان است که در دوران بعد از سال 32 مکتب مصدق نامیده میشود.
کسانی که در تجزیه و تحلیل تاریخ معاصر ایران یا در مبارزات نهضت مقاومت ملی بعد یا قبل از سال 32 جنبههای شخصیت دکتر محمد مصدق را مورد نظر قرار میدهند در واقع نهضت ملی ایران را فقط در یک بعد آن مطرح کرده و قبول دارند.
در هر حال اعتقاد به دموکراسی و حقوق ملت به ترتیبی که در انقلاب مشروطیت تدوین شد نمیتواند از مجموعهی شخصیت دکتر مصدق و مکتب او تفکیک شود. در واقع نهضت ملی از نظر تاریخی دنبالهی نهضت مشروطیت ایران محسوب میشود.
تآیید مبارزات دکتر مصدق بدون توجه یا قبول این بعد از اعتقادات و منش او قضاوتی نادرست نسبت به تاریخ مبارزات نهضت ملی ایران است.
این بزرگمرد با اتکاء به افکار عمومی و بدون آنکه هیچ قدرت سازمانی در پشت سر او باشد با استفاده از شرایط سیاسی بینالمللی که بر اثر تضادهای ابرقدرتها و کشورهای بزرگ به وجود آمده بود، در برابر حیرت و تعجب ناظران سیاسی آگاه، مقام نخستوزیری را پذیرفت و به مقابله با یکی از قدرتمندترین کشورهای صنعتی جهان رفت.
او به وضع نیروهای حاکم و موقعیت شکنندهی خود آگاهی داشت و مراقب بود که در تشکیل هیأت دولت جبههی جدیدی در برابر او گشوده نشود تا در اقدامات اولیهی خود کاملاً موفق شود، تا زمان مناسب که امکان اجرای سایر برنامه های مترقی فراهم شود .
بايد گفت خطمشی کلی و اقدامات اساسی شادروان دکتر محمد مصدق و سایر رهبران نهضت ملی، روش آنها در برخورد با سیاستهای خارجی و ادارهی کشور و تدابیر آنها در مواجه با رویدادها در همهی موارد نه بر پایهی احساسات بلکه براساس تجزیه و تحلیلی تاریخی و ارزیابی منطقی با توجه به شرایط روز و کلیهی امکاناتی که در جهات مختلف در اختیار دولت ملی قرار داشت، بود.
تاریخ معاصر ایران نشان داده که هر زمان حکومت برای ایجاد تشکیلات سیاسی اقدام کرده چنین سازمانهایی به علت هجوم گروههای سودجو با یک رشد و توسعهی ظاهری و موقت همراه شده و بر اثر عدم استقبال افراد معتقد و با ایمان بر خلاف ظاهر قدرتمند و پر زرق و برق از درون تهی شده و به محض پایان یافتن موقعیت حکومت یا مواجه شدن با خطر از میان رفته است.
طبیعت کار تشکیلاتی در فعالیتهای حزبی و سازمانهای سیاسی علاقهی خاص و صرف وقت و کار زیادی را ایجاب میکند. علاوه بر آن در بعضی موارد اختلاف سلیقه حتی در امور جزئی و کم اهمیت پدیدار می شود و در همهی قضایا عدم گذشت و نداشتن انعطاف در تصمیمگیریها و تضاد شخصیتی افراد با جاه طلبیها و تحمل نکردن شخصیتها و ارزش دیگران به صورت عوامل مخفی، سازمانهای اجتماعی و سیاسی ما را در تاریخ یکصد و ده سالهی اخیر بعداز مشروطیت مخصوصاً از کودتای 1299 به بعد تحت تاثیر قرار داده است، که نتیجه اثرات روش سرکوب حکومتهای خودکامهی استبدادی در دوران تاریخ طولانی میهن ما به شمار میرود و انوار کوتاهی که از روزنههای باریک در دوران آزادی ایران در یکصد سال اخیر هر چند یکبار تابیدن گرفته - به علت عدم تداوم و پیوستگی آن کافی برای زدودن همهی این آثار ناگوار نبوده است، همچنان که امروز نیز بعضی از صاحبنظران قضاوتهای غیر عادلانه ای در این مورد دارند.
امید اینکه با تجربیات نسلها در پهنهی تحولات اجتماعی بسیار سریع کشورمان طی هفت دهه ، تحولی بایسته در مسیر تامین منافع میهنمان صورت پذیرد.
سلیم النفسی ، تخصص و منزه بودن از هر گونه فساد و آلودگی متولیلن دولتمند منتخب ملت ، آمادگی لازم را برای کار دسته جمعی در سازمانهای اجتماعی رو به توسعه از طریق سپردن کار به کاردان ، وحدت فرماندهی، تمرکز اختیار و پاسخگویی که مانع هر گونه نابودی اخلاق و خود محوری میگردد ، فراهم میسازد و لازمه به نتیجه رسیدن حرکات آرام اجتماعی بشمار میرود تا نابسامانیها با حضور و مشارکت ملت هشیار و متفکر نگران آینده ملک و ملت که تدریجا گرفتار دغدغه فردا و معاش شده خاتمه یابد .