۱
۱
يکشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۲

آنچه از مصدق ناگفته ماند

ضیاء مصباح
درباره ماجرای 28 مرداد، مقالات، نظرات متنوع، مصاحبه ها و گفتگوهای مفید و ارزنده ای برای روشنگری جامعه، بالاخص جوانان، از حقیقت تاریخ معاصر میهن عزیزمان، آن هم با استفاده از اسناد دخالت سازمان سیا منتشر شده اما در این میان چرایی تامل و عدم برخورد شدید نظامی - سیاسی دکتر محمد مصدق مسکوت مانده است.
آنچه از مصدق ناگفته ماند
درباره ماجرای 28 مرداد، مقالات، نظرات متنوع، مصاحبه ها و گفتگوهای مفید و ارزنده ای برای روشنگری جامعه، بالاخص  جوانان، از حقیقت تاریخ معاصر میهن عزیزمان، آن هم با استفاده از اسناد دخالت سازمان سیا منتشر شده اما در این میان چرایی تامل و عدم برخورد شدید نظامی -  سیاسی دکتر محمد مصدق مسکوت مانده است. در این رابطه میتوان گفت شادروان دکتر محمد مصدق، در جریان یک مبارزه‌ی فشرده برای ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور با همراهی و همگامی توده‌ی مردم به حکومت رسید و هدف اصلی او در قبول پست نخست‌وزیری «اجرای اصل ملی کردن صنعت نفت »و «قطع نفوذ اجانب » بود و بر پایه آنچه در مسیر خدمت به جامعه گرفتار ایرانی می پنداشت و قبلاً گفته و عمل کرده بود، می‌خواست با آن، آرمان‌های نهضت مشروطیت  یعنی «دموکراسی و حکومت مردم بر مردم » را نیز تحقق بخشد و این آرمان، مجموع افکار و عقاید او را شکل می‌داد و  اعمال او بر این مبنا استوار بود .
شخصیت  این چهره ملی ، در جریان انقلاب مشروطیت شکل گرفت و در طول مبارزات پنجاه ساله وی هیچگاه تحت هیچ شرایطی از حفظ منافع ملی منحرف نشد و همین امر او را به عنوان یک شخصیت بارز در تاریخ ایران شاخص نمود.
کسان بسیاری از طرفداران او درباره‌ی بعضی اقدامات یا خودداری وی از بعضی عملیات خرده گرفته‌ و معتقدند که با اقداماتی  می‌توانست مانع سقوط حکومت خود شود، در حالی که توجه نداشته‌اند مصدق نمی‌توانست برای ادامه‌ی قدرت حکومت به هر عملی دست بزند. او در محدوده‌ی اعتقادات خود عمل می کرد و این باورها بر رعایت اصول حکومت مشروطه یعنی «احترام به آزادی‌ها و حقوق مردم» استوار و مبتنی بر قانون بود.
اگر حکومت دکتر مصدق بر اثر کودتا ساقط شد شخصیت و هدف‌های والای او با کودتا ساقط نشد و هیچ گاه از میان نرفت. ظهور این شخصیت بارز در این دوران، پویایی جریانات سیاسی ایران ما را نشان می دهد.
بعضی از کسانی که از دکتر مصدق حمایت کرده‌اند بیشتر نظر به مبارزات ضد استعماری او دارند، آنان مصدق را مظهر استقلال کشور و رهبر مبارزه برای قطع نفوذ اجانب تلقی می‌کنند و بیشتر یا منحصراً از این زاویه به مبارزات 50 ساله‌ی او می‌نگرند.
گروهی دیگر به شخصیت فردی و اجتماعی او توجه کرده، صداقت در گفتار، اعمال و عدم انحراف در مبارزات سیاسی - اجتماعی، مخصوصاً عملکردش را طی  سنوات 20 تا 32  ستوده و معتقدند که این معیارها با جذابیت خاصی او را در میان شخصیت‌های سیاسی ايران و جهان به نحو بارزی ممتاز نموده است.
میتوان  گفت هر دو گروه  به بعد دیگر شخصیت این رادمرد توجه نکرده اند که آن اعتقاد راسخ به مشروطیت ایران و تحقق حقوق و آزادی‌های ملت بر مبنای قانون منبعث از اراده‌ی مردم بود.
مصدق به طور بنیادی به دموکراسی و حکومت ملت اعتقاد داشت و تمامی فعالیت‌ها و مرارت‌های وی در طول مبارزات طولانی در جهت تحقق این امر بود. رهبری مبارزات ضد استعماری، کوشش برای قطع نفوذ بیگانگان و ایادی داخلی آنها، تامین استقلال کشور و جلوگیری از حکومت فردی، مهمترین جنبه‌های اساسی این اعتقاد بود .
 تقوای سیاسی و اصالت مصدق در راهی که انتخاب کرده بود با کوشش در تحقق اعتقادش به اثبات می‌رسد. بنابراین تحلیل شخصیت واقعی او با شناخت هر سه بعد از شخصیت وی میسر خواهد بود و این سه جنبه همان است که در دوران بعد از سال 32 مکتب مصدق نامیده می‌شود.
کسانی که در تجزیه و تحلیل تاریخ معاصر ایران یا در مبارزات نهضت مقاومت ملی بعد یا قبل از سال 32، جنبه‌‌های شخصیت مصدق را مورد نظر قرار می‌دهند، در واقع نهضت ملی ایران را فقط در یک بعد آن مطرح کرده و قبول دارند ...
در هر حال اعتقاد به دموکراسی و حقوق ملت به ترتیبی که در انقلاب مشروطیت تدوین گردید نمی‌تواند از مجموعه‌ی شخصیت  و مکتب او تفکیک شود. در واقع نهضت ملی از نظر تاریخی دنباله‌ی نهضت مشروطیت ایران محسوب می‌شود. تآیید این نگرش و مبارزات، بدون توجه یا قبول این بعد از اعتقادات و منش او قضاوتی نادرست نسبت به تاریخ مبارزات نهضت ملی ایران است.
مصدق با اتکاء به افکار عمومی و بدون آنکه هیچ قدرت سازمانی در پشت سر او باشد با استفاده از شرایط سیاسی بین‌المللی که بر اثر تضادهای ابرقدرت‌ها و کشورهای بزرگ به وجود آمده بود، در برابر حیرت و تعجب ناظران سیاسی آگاه، مقام نخست‌وزیری را پذیرفت و به مقابله با یکی از قدرتمند‌ترین کشورهای صنعتی جهان رفت.
 او به وضع نیروهای حاکم و موقعیت شکننده‌ی خود آگاهی داشت و مراقب بود که در تشکیل هیأت دولت جبهه‌ی جدیدی در برابر او گشوده نشود تا در اقدامات اولیه‌ی خود توفیق یافته و زمان مناسب برای اجرای سایر برنامه ها فراهم شود .
خط‌ مشی کلی و اقدامات اساسی دکتر مصدق و سایر رهبران نهضت ملی، روش‌ آنها در برخورد با سیاست‌های خارجی و اداره‌ی کشور و تدابیر آنها در مواجهه با رویدادها در همه‌ی موارد نه بر پایه‌ی احساسات بلکه براساس تجزیه و تحلیلی تاریخی و ارزیابی منطقی با توجه به شرایط روز و کلیه‌ی امکاناتی که در جهات مختلف در اختیار دولت ملی قرار داشت و کاملا عالمانه  بود.
تاریخ معاصر ایران نشان داده که هر زمان حکومت برای ایجاد تشکیلات سیاسی اقدام کرده، چنین سازمان‌هایی به علت هجوم گروه‌های سودجو با یک رشد و توسعه‌ی ظاهری و موقت همراه شده و بر اثر عدم استقبال افراد معتقد و با ایمان، بر خلاف ظاهر قدرتمند و پر زرق و برق، از درون تهی شده و به محض پایان یافتن موقعیت حکومت، از میان رفته اند.
طبیعت کار تشکیلاتی در فعالیت‌های حزبی و سازمان‌های سیاسی، علاقه‌ی خاص و صرف وقت و کار زیادی را میطلبد.علاوه بر آن در بعضی موارد اختلاف سلیقه حتی در امور جزئی و کم اهمیت پدیدار و عدم گذشت و نداشتن انعطاف در تصمیم‌گیری‌ها و تضاد افراد با جاه طلبی‌ها و تحمل نکردن  ارزش دیگران، به صورت عوامل مخفی، سازمان‌های اجتماعی و سیاسی ما را  مخصوصاً از کودتای 1299 به بعد تحت تاثیر قرار داده و این نتیجه‌ اثرات روش سرکوب حکومت‌های خودکامه‌ی استبدادی در دوران تاریخ طولانی میهن ما به شمار می‌رود .
 انوار کوتاهی که از روزنه‌های باریک در دوران آزادی ایران در یکصد و سیزده  سال اخیر(بعد مشروطه خواهی) هر چند وقت یکبار تابیدن گرفته، به علت عدم تداوم و پیوستگی آن کافی برای زدودن همه‌ی این آثار ناگوار نبوده است.
امید است تجربیات نسل‌ها در پهنه‌ی تحولات اجتماعی، آمادگی لازم را برای کار دسته جمعی در سازمان‌های اجتماعی فراهم سازد و به نابسامانی‌های بسیار، خاتمه داده و پیشرفت همه جانبه را فراهم کند تا منافع ملی به مفهوم واقعي محفوظ بماند.
 
 
کد مطلب: 113152
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


سجاد هادیان
Iran, Islamic Republic of
مصدق قهرمان ساختگی
مصدق السلطنه داماد داماد ناصرالدین شاه قاجار و از اعضای فراماسونری انگلیس و ملاکین و خوانین وی در مدرسه علوم سیاسی تهران و پاریس که از طرحهای فراماسونری و درباریان قجر برای حفظ منافع غرب بود رشته حقوق خواند .
اولین حضور پررنگ وی در سیاست انتخاب شدن بعنوان والی شیراز بجای دائی خود غلامحسین فرمانفرما بود مصدق سرکوبگر قیام دلیران تنگستان در برابر انگلیس شد وی بجای پلیس جنوب انگلیس از نیروهای داخلی استفاده کرد.
در دوران مشروطه به منشی سفارت انگلیس پناه برد وی همچون سیدضیاء طباطبائی هموارکننده سلطنت رضاشاه بود و در دوران دیکتاتوری از صحنه سیاست بدور و در عافیت بود.
مصدق اولین بار با پیشنهاد ملی شدن نفت مخالفت نمود و با لایحه لغو امتیازنفت دارسی که توسط انگلیس به رضاشاه دیکته شده بود ضدیت کرد وی بارها از انگلیسها و حیله گرهائی مثل سرپرسی لورن تعریف و تمجید نمود.
پیشنهاد ملی شدن نفت اولین بار توسط آیت ا.. کاشانی و بقول خود مصدق توسط دکترفاطمی عضو جبهه ملی مطرح شد اما مصدق که فردی دوپهلو- سیاست باز عوام فریب و جاه طلب بود بر این موج سوار شد تا نهضت را فقط به نام خود تمام کند. داشتن وجهه ملی مهمترین هدف وی بود.
مهمترین نقش در ملی شدن نفت را کاشانی- حائری زاده-نواب صفوی و فدائیان اسلام برعهده داشتند زیرا آنها مخافین ملی شدن را مانند هژیر و رزم آرا از سرراه برداشتند و از جبهه ملی تعدادی مثل بقائی و مکی و فاطمی مبارز بودند ولی بیشتر اعضای آن با انگلیس و آمریکا ارتباط پنهان داشتند.
مصدق در مهر 1330 به آمریکا رفت با تظاهر به بیماری در بیمارستانی اقامت گزید و با غش و ضعفها سعی در قهرمان سازی از خود نمود و در شورای امنیت به زبان فرانسه از ملی شدن نفت ذلیلانه دفاع کرد وی بخاطر مشکلات مالی از ترومن جنایتکار بمب اتمی و پدر اسرائیل تقاضای وام کرد ولی وی موافقت ننمود.
با شکایت مجدد شرکت نفت انگلیس در دیوان لاهه مصدق به هلند رفت و در دادگاه لاهه صحبت کرد. با کوتاه آمدن حزب کارگر انگلیس به نفع ایران رای داده شد. با روی کارآمدن حزب محافظه کار و چرچیل در انگلیس و توافق آمریکا و انگلیس در تحریم نفت ایران مشکلات مالی زیاد شد .مصدق مرد شرائط سخت نبود و تصمیم به مهاجرت همیشگی به سوئیس نمود و در شرائطی که هنوز پیروزی نهضت قطعی نشده بود استعفاء کرد ولی با قیام آیت ا.. کاشانی و مقاومت مردم علیه پهلوی و انگلیس و در 30 تیر 1331 و کشته شدن صدهاتن در مخالفت با نخست وزیری قوام یهودی زاده متاسفانه بعلت قحط الرجال بودن این فرد ناتوان دوباره به قدرت رسید!
مصدق فردی لیبرال و ضد دین - ریاکار و ضعیف النفس - ترسو و در عین حال مغرور بود. وی در مواضع سیاسی خود گاهی 180 درجه تغییر نظر میداد.
او دارای بیماری عصبی هیستری و صرع بود بطوری که هنگام سخنرانی ناگهان بغض و گریه میکرد و غش مینمود.
هنگام بقدرت رسیدن یاران مذهبی خود را که وی را به قدرت رسانده بودند کنار گذاشت و تبدیل به دیکتاتور شده و مجلس شورا را منحل و با حزب توده خائن و جریان کودتای آمریکائی روزولت همراهی نمود. وی مغرورانه به هشدارهای کاشانی و حتی جواهر نعل نهرو نخست وزیر هند راجع به کودتا اهمیت نداد و با ایجاد شکاف در نهضت موجب شکست آن و بازگشت دیکتاتوری پهلوی دوم و دراختیار دادن مجدد نفت کشور به آمریکا و انگلیس شد.
مصدق دوبار اقدام به خودکشی و دوبار اقدام به ترک همیشگی و اقامت در سوئیس گرفت. تمام اعضاء کابینه وی از بستگان و فراماسونری بودند. او قهرمان ساختگی انگلیس با سیاست موازنه منفی یا همان مبارزه بدون خشونت و در راستای سیاست استعمار بود.