آیت الله علم الهدی معتقد است ملت ایران در امتحان تولید ملی موفق نبود.
رهبر انقلاب سال 97 را سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری کردند. بر همین اساس و طبق روالی همیشگی، دولت حسن روحانی مانند دولتهای پیشین خود، طی طرح گفتمانهایی اقتصادی، در پی اجرایی شدن منویات رهبری برآمد تا این خواسته اقتصادی به کرسی عمل نشانده شود. با این اوصاف آقای علمالهدی نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی در خطبههای نماز جمعه این هفته، مردم را در قبال اجرایی شدن این هدف اقتصادی، محکوم به کم کاری کرد و ابراز داشت: باید با کمال شرمندگی عرض کنم که ملت ما در این امتحان موفق نبودند!
بر اساس گزارش رسانه ها، وی ابراز داشت: "بیان میشود که جنس خارجی مصرف نکنید و بازار ما بازار کالای غیرایرانی نباشد اما بازار ما بازار کالای غیرایرانی شده است که از مسیر مستقیم رسمی یا قاچاق وارد کشور میشود. منقل خارجی وارد کردند مگر در این مملکت نیاز چقدر است که منقل خارجی وارد کنیم. باید با کمال شرمندگی عرض کنم که ملت ما در این امتحان موفق نبودند. مردم ما در این قضیه پای نظام نایستادند."
چند نکته در مورد سخنان اخیر نماینده ولی فقیه در مشهد، قابل ذکر است که یک به یک مرور می کنیم:
اول: دقیقا وظیفه مردم چه بوده؟
سال 97 را سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری کردند. در باب حمایت از کالای ایرانی وظیفه مردم چه بوده که آنرا به خوبی انجام ندادند؟ مگر غیر از این است که بخش کلان حمایت از کالای ایرانی، به تصمیمگیریهای کلانِ "نظام تصمیمگیری" باز میگردد؟ بنابراین پیش از اینکه مردم را خطاب قرار دهید، بهتر است که نظام تصمیمگیری و دولت و مسئولان جمهوری اسلامی را خطاب قرار دهیم که در این راستا چه سیاستهایی را تدوین کردند تا مردم به خرید کالای ایرانی ترغیب شوند.
به راستی مجلس چند قانونی در حمایت از تولید کالای ایرانی تصویب کرد؟ دولت چند لایحه به مجلس تقدیم کرد؟ فرجام آنها چه شد؟ ستاد اقتصاد مقاومتي مورخ 10/2/97 تشکیل جلسه داد. بر این اساس، برنامههاي اولويتدار اقتصاد مقاومتي در سال ۹۷ حمايت از توليد داخلي، جذب سرمايه گذاري و افزايش صادرات بوده است. این تصمیمات به کجا رسیدند؟ چرا خبری از خروجی ستاد مرکزی اقتصاد مقاومتی در قوه قضائیه نیست؟ مگر اهداف اینگونه ستادها حمایت از تولید و سرمایهگذاری داخلی قید نشده است؟
میان خیل عظیمی از نهادها و ستادها و ارگانها که هر یک به صلاحدید خودشان تکهای از اقتصاد کشور را مدیریت میکنند، چه جایگاهی برای مدیریت مردم باقی مانده که میگویید متاسفانه مردم موفق نبودند؟ مردم باید چکار میکردند که نکردند؟ آنها رای دادند و انتظار مدیریت داشتند. غیر از این است؟ چرا مدیریت نکردید؟
دوم: از اهمیت حمایت نظام بانکداری از تولید داخلی مطلع هستید؟
از جمله مسائلی که در تولید با کیفیت داخلی تاثیرگذاری بیبدیلی دارد، نظام بانکداری کشورها است. هیچ کشور پیشرفتهای را سراغ نداریم که همپای رشد و توسعه اقتصادی، نظام بانکداری خود را توسعه نداده باشد. در ایرانِ بعد از انقلاب نیز، همصدا با توسعه اقتصادی اسلامی (در مقابل توسعه غربی) از بانکداری اسلامی، سخن به میان آمد. اما نتیجه آن بعد از 39 سال چیست؟
در حال حاضر مقدار نقدینگی در بانکها حدودا 1 هزار و 500 هزار میلیارد تومان است. چرا بانکها این میزان نقدینگی را به سمت تولید سوق نمیدهند؟ چرا دیگر سرمایهگذاران خواهان دریافت وام نیستند؟ آیا مردم در این مورد مقصرند؟ بانکها و سیاستهای بانک مرکزی هر کشوری، شریان اصلی اقتصادی آن کشور محسوب میشوند. اما بانک مرکزی جمهوری اسلامی روز به روز به ورطه ورشکستگی نزدیکتر شده است. البته این سخن اقتصاددانهای بزرگ کشور است که بر اساس دیتاهای اقتصادی بانک مرکزی مستندسازی شده.
یادآور میشود که
بحران بزرگ اقتصادی آمریکا در سال 1929 ( یعنی 5 سال قبل از تولد بانو
سوفیا لورن) از سیاستهای بانک مرکزی آن کشور آغاز شد. بر همین اساس عموم فعالیتهای اقتصادی در آمریکا با بحران و رکود مواجه گردید و مردم توان خرید و در نهایت حمایت از تولید داخلی را از دست دادند. اما کسی آنها را محکوم به شکست و خیانت به نظامشان نکرد. با این اوصاف در کشوری اسلامی که مردمانش شهید دادند و جانباز شدند و در 8 سال جنگ با عراق حتی یک وجب خاک به دشمن ندادند، محکوم به "خالی کردن پشت نظام" میشوند. آیا بهتر نیست مقصر اصلی، سیستم بانکداری کشوری معرفی شود که شما مسئول آن هستید؟
سوم: اولویت اول مردم اجاره خانه، خوراک و زنده ماندن است!
آقای علمالهدی، تا کنون از تریبون مبارک نماز جمعه سخنان زیادی را ایراد فرمودهاید که برخی را به جهت مشی سیاسیشان آزرده خاطر کرده است. اما این بار ماهیت کلام شما نشان از عدم آگاهی شما از اوضاع کنونی مردم دارد.
شما اگر با قشر واقعی و زحمتکش مردم ارتباطی ندارید، لااقل به صفحات روزنامهها و سایتها مراجعه کنید. بنابه گفته کارشناسان حوزه اقتصاد، بیش از 30 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند. این بدان معناست که حتی نسخه اقتصادی حضرتعالی (
اشکنه خوردن) و نسخه اقتصادی جناب آقای جنتی(روزی یک وعده غذا خوردن) از دست و دهانشان دور است و توان صرف یک وعده اشکنه گرم را هم ندارند. نتیجه این وضعیت را در صفحه حوادث روزنامهها ببینید.
آیا خبر دارید که خط فقر برای شهرنشینان در سال 96، حدودا 4 میلیون تومان بوده؟ این میزان در مناطق محروم 2 میلیون تومان در نظر گرفته شده است. آنگاه حداقل حقوق کارگری که از سوی دولت تعیین شده، حدود 1 میلیون تومان است! با چنین دستمزدی انتظار حمایت از تولید داخلی دارید؟ بخشی از مردم نان شب ندارند؛ هزینه اجاره خانه ندارند؛ فقط به فکر زنده ماندن هستند و نه زندگی. براستی شما از چه سخن میگویید؟
چهارم : اولین کسی که اقتصاد مقاومتی را شکست خورده نامید!
به عنوان روزنامهنگار به کرات در مورد نامگذاری سالها و همچنین ماهیت اقتصاد مقاومتی، با اقتصاددانهای کشور مصاحبه داشتهام. طی این گفتگوها حتی لیبرالترین اقتصاددانها، حاضر نشدند که بگویند مردم در مورد اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید کالای ایرانی، پشت نظام را خالی کردند. این افتخار نصیب آقای علم الهدی شد! باید به ایشان یادآور شویم که شما
اولین شخص و تنها کسی هستید که از درون نظام، از چنین مسالهای رونمایی میکنید.
پنجم: مردم چگونه حرفشان را به گوش مسئولان برسانند؟
آقای علم الهدی ! شما در خطبههای این هفته نماز جمعه مشهد، مردم را محکوم کردید که در اجرای نسخه رهبری(اقتصاد مقاومتی) کوتاه آمدند و کم کاری کردند. اما مردم کم کاری نکردهاند. آنها حرفشان را به گوش مسئولان میرسانند. برخی اوقات با فعالیت داشتن و برخی اوقات هم با عدم فعالیت. در هر صورت، مردم ایران، باید مردم باهوش و شجاعی باشند که با عمل کردن و عمل نکردن، اینگونه سخن خود را به گوش شما رساندهاند. اما متاسفانه برخی از مسئولان کشور، در تحلیل عملکرد مردم، به راه اشتباه میروند. به همین جهت است که حضرتعالی در قبال عملکرد مردم از واژه "متاسفانه" استفاده کردهاید.
درس مردم شناسی در باب ملت شجاع ایران اینگونه است که آنها وقتی از عملکرد سیاسیون کشور مایوس شوند، نجیبانه ندا سر میدهند تا شاید پاسخی نجیبانه دریافت کنند. ملت هنوز منتظر پاسخی نجیبانه هستند. اعتصاب، اعتراض، عمل نکردن و ...نسخه غربیها نیست. اینها همه نشان از فقر دارد. این نسخه، نسخهای از بیداری اسلامی و مسلمانان است: " الفقر باب الکفر".
آقای علمالهدی؛ ملت شناسی آیت الله جوادی آملی بسیار به اوضاع کنونی کشور نزدیکتر بود. با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوانید از محتوای آن اطلاع یابید.
سید مسعود آریادوست