۰
چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۷

حیف از آن تجمعی که برهم زده شد ...

زهرا علی اکبری
یک وقت هایی هست که گوش شنوا هست چشم بینا نیست و یک وقت هایی هم هست که چشم بینا هست گوش شنوا نیست. این اوضاع درهم و برهمی که در چندین سال اخیر بر سیستم آموزشی کشور ، وزارت آموزش و پرورش و معلمان مستولی شده ، مصداق همین بود و نبود چشم بینا و گوش شنوای همزمان هست.
حیف از آن تجمعی که برهم زده شد ...
یک وقت هایی هست که گوش شنوا هست چشم بینا نیست و یک وقت هایی هم هست که چشم بینا هست گوش شنوا نیست. این اوضاع درهم و برهمی که در چندین سال اخیر بر سیستم آموزشی کشور ، وزارت آموزش و پرورش و معلمان مستولی شده ، مصداق همین بود و نبود چشم بینا و گوش شنوای همزمان هست.
جالب اینجاست که مسئولان دولتی و دلسوزان مجلسی از هر تریبونی هم  که به دست می آورند بر این صحه می گذارند و وعده می دهند که بر تحول آموزشی و پرورشی و ارتقای معیشتی معلمان باور و عقیده دارند ، اما معلوم نیست کجای کار می لنگد که این وعده ها هیچ وقت به سرانجام نمی رسد. گاها زمانی هم که خود معلمان در آرامشی سرشار از عقلانیت ، دست به مطالبه گری می زنند ، می شود همان اتفاقات ناخرسند و دور از اخلاقی که  پنج شنبه 20 اردیبهشت ماه بر عده ای از معلمان حاضر در تجمعی آرام وارد شد. ای کاش آنان که حکم به این بازداشت ها و برهم زدن ها را می دهند،  می دانستند معلمی که آینده سازان این مملکت را درس زندگی می دهد  و به وی جرات علمی می بخشد خطری برای پایه های این نظام نیست، معلمی که از جانِ جسمی و روحی خود می گذرد و در این وااسفای اقتصادی به معلمی  و تدریس خود تکیه کرده است آسیبی به آرمان های انقلاب نمی زند. آنان که در 20اردیبهشت ماه در تجمع معلمان آمدند هدف شان براندازی نظام نبود عده ای فرهیخته ی دلسوز بودند که به صور مدنی می خواستند نظام آموزشی را به بزرگان دولتی وملتی یادآوری کنند  و به سان دیگر تجمعات مدنی قطعنامه ای داشته باشند. یا ما با حقوق شهروندی آشنا نیستیم و یا نشانه های جامعه مدنی را نمی شناسیم که این گونه بر آن تجمع تاخته شد. جالب تر از همه این ها این هست که روز قبل این بگیر و ببندها ، مقام معظم رهبری به مناسبت ایام گرامیداشت مقام شامخ معلم در دانشگاه فرهنگیان و بین دانشجو معلمان حاضر می شود و این حضور به اهمیت وافر ایشان به نظام آموزشی و معلمان اشاره می کند. آن وقت عده ای دیگر در طرف دیگر ماجرا این تجمع آرام مدنی را خطری فرض می کنند و می آیند و با معلمان برخورد می کنند. چه تفاوت فاحشی بین  حضور رهبری و باور ایشان  و آن حملات بر تجمع وجود دارد. بد نیست افراد اتاق فرمان آن بازداشت ها نظرات خودشان را به نظرات رهبری نزدیک کنند شاید از این وادی هم عقیده ای بتوانند پذیرشی عقلانی از تجمعات معلمان داشته باشند. وای از آن که دانش آموزی که الگوی مهربانی و زندگی اش معلمش هست، تصاویر و فیلم های آن بازداشت ها را ببیند، تصور کنید چه کوه پرامیدی از باورهای وی فرومی ریزد و چه برداشت هایی می تواند از این صحنه ها داشته باشد. ما نمی توانیم معتقد به تحولات بنیادین در آموزش و پرورش باشیم و آن وقت طاقت نشست ها و تجمع های مدنی معلمان را نداشته باشیم. ما نمی توانیم خواهان توسعه و پیشرفت باشیم و آن وقت به عامل اصلی توسعه پایدار که معلم است حمله کنیم. در این میان برخی باز هم بر تکرار بی حاصل خود برای احقاق حقوق معلمان و واخواهی درخواست های آنان تاکید کردند ، سخنرانی کردند و توئیت زدند و.... فارغ از آن که زمان این گفته های تکراری به پایان رسیده، پس کی عمل خواهند کرد؟ باید یادآور شد وزیر این نظام آموزشی به تنهایی نمی تواند هم ارتقای کیفی آموزش و پرورش را برنامه ریزی کند و هم افزایش حقوق و رفاه را تامین کند.  باید دیگر متولیان امر با وی همراهی کنند تا وعده ها محقق شود،  هر چند که این وزیر می تواند موثرتر از این هم عمل نماید. مشخص نیست هدف از برهم زدن تجمع 20 اردیبهشت ماه معلمان چه بوده وهست ، اما اگر بر فرض محال برقراری امنیت منظور باشد ، باید گفت امنیت داخلی را معلم دلسوز و درد آشنا برهم نمی زند، امنیت را مدیر اول بانک دولتی بر هم می زند که اختلاس میلیاردی می کند و در نقطه ای دیگر از دنیا با حقِ مال  هم وطنانش خوشگذرانی دنیوی می کند. امنیت داخلی را آنانی بر هم می زنند که خواسته و ناخواسته برگه های نمادین مذاکراتی را آتش می زنند که برای به دست آوردنش تلاش های بسیاری شده است . امنیت را معلم بر هم نمی زند،  امنیت را دلالان بازار ارز، محتکران، تروریست ها ، اراذل و اوباش و...برهم می زنند. یادمان باشد که معلمان در مکتب هنر بودنشان انسان سازی می کنند و این برچسب های امنیتی بر آنان وارد نیست. تا کی باید منتظر ماند تا مسئولان هم زمان به مسئله آموزش و پرورش با گوش شنوا و چشم بینا رسیدگی و وعده ها را عملی کنند؟ حقیقت این هست که کم کم دارد باور می شود که نمی خواهند بشنوند و ببینند که این چنین بر تجمعی آرام می تازند!
 
 
کد مطلب: 86866
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *