روز جهانی معلم گرامی باد.
پنجم اکتبر برابر با سیزدهم مهرماه، به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شده است.
مردم سالاری آنلاین ضمن گرامیداشت این مناسبت، یادداشتهایی از تعدادی از معلمان و فعالان صنفی حوزه فرهنگیان را منتشر می کند:
شعار روز جهانی معلم و چند نکته
محمدرضا نیک نژاد
معلم و معلمی تقریبا در همه جامعه ها و فرهنگ ها نکو داشته می شود. جدای از اهمیت حرفه معلمی و ضرورت توجه همیشگی به تاثیر فراگیر و ماندگار این حرفه بر آموزش و پرورشِ نسل های گوناگون یک جامعه، نمی توان از نقش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی آن چشم پوشید. تاثیر فراگیر این حرفه در هر دو گستره فردی و عمومی سبب شده سازمان علمی- فرهنگی سازمان ملل (UNESCO) با همکاری چند سازمان جهانی دیگر از جمله سازمان جهانی کار(ILO) و آموزش جهانی (EI) روز پنجم اکتبر- برابر با 13 مهر- را به عنوان روز جهانی معلم تعیین کرده و هر سال در این روز برنامه های ویژه ای در گرامیداشت و پاسداشت معلم و حرفه معلمی در سراسر جهان برگزار کند. همچنین یونسکو با همکاری نهادهای آموزشی در سراسر جهان برای توجه بیشتر جهانیان به دشواری های حرفه ی معلمی هر سال شعارهایی را به فراخور این روز تعیین می کند. این شعارها معمولا به گونه ای برگزیده می شوند که مسئله ای فراگیر درباره حرفه ی معلمی را مطرح کنند.
شعار سال 2019 این روز: Young Teachers: The future of the Profession"" یعنی " معلمان جوان: آینده این حرفه" است. ریشه این انتخاب، آمارهای نگران کننده در جذب معلمان جوان به حرفه آموزشگری و حفظ آنان در این شغل در سراسر جهان است. بر پایه بیانیه تحلیلی منتشر شده ی یونسکو در این زمینه، دستمزدهای عموما اندک معلمان حتی برای ساختن یک زندگی معمولی، گسترش و گوناگونی گزینه های شغلی و جذاب تر، فشار، فرسودگی و دلزدگی ناشی از حرفه معلمی، بی توجهی به دیدگاه ها و دغدغه های معلمان از سوی مراکز سیاستگذاری و تصمیم گیری، تمرکز گرایی در ساختار آموزشی، عدم پیشرفت حرفه ای و حتی درجا زدن در آن، بی توجهی روزافزون به جایگاه فردی و اجتماعی معلمان و جایگزینی آنان با افراد سرشناسِ- سلبریتی های- هنری، ورزشی، سیاسی و ...، کاهش نگران کننده اقتدار(اتوریته) معلمی و در نتیجه افزایش بی احترامی از سوی دانش آموزان و خانواده هایشان تا سرحد افزایش خشونت علیه معلمان، خصوصی سازی و کالا شدگی آموزش و در نتیجه کالا انگاشتن همه عناصر آموزش از جمله معلم و ... از عامل هایی هستند که جذابیت حرفه معلمی را روز به روز کاهش داده و آموزش را از این نیروهای پر انرژی، تحصیل کرده، خلاق و توانمند خالی می کند.
گرچه به دلایل گوناگون از جمله نبود کار در ایران، تلاش برای ورود به حرفه معلمی همچنان پر تب و تاب است اما موقعیت معلمی و معلمان جوان در ایران از زاویه های دیگر آسیب پذیر شده است. معلمان جوان در ایران در بدو ورود به دانشگاه و حتی پیش از آن از موقیت لرزان معیشتی- منزلتی و عدم پشتیبانی های کارآمد از این حرفه آگاهند. از این رو معلمی را نه شغل نخست بلکه شغل دوم یا سوم خویش در نظر می گیرند؛ و پر بیراه نیست که عموما اولویت آنان شغل دوم و سوم نخواهد بود! بر کسی پوشیده نیست که چنین حس و چنین نگاهی می تواند آسیب های جبران ناپذیری برای آموزش و دانش آموزان در پی داشته باشد.
از دیگر سو بحران کمبود خودخواسته و هدفمند نیرو در آموزش و پرورش و سیل بازنشستگان فرهنگی، جذب نیروهای جوان، تحصیل کرده و جویای کار را به این حرفه ناگزیر ساخته است. تا این جا ایرادی به جذب نیرو نیست. اما ایراد آن جاست که دست اندرکاران این معلمان جوانان- با عنوان های خرید خدمتی، حق التدریسی، معلمان آزاد و ... - را نه به شکل رسمی و حتی بستن قراردادهایی محکم و عادلانه، بلکه با کمترین دستمزد- 400 تا 800 هزار تومان-، بیمه های بسیار ناکارآمد و 15 تا 20 روزه، قراردادهایی یک طرفه و بسیار سست از نظر معلم، نبود تعهد استخدام برای آنان و ... تا حد استثمار به کار گرفته و مورد بهره کشی قرار می دهند. شاید به دلیل شرایط اقتصادی، این معلمان خواهان ادامه کار در این حرفه باشند اما بی گمان چنین برخورهایی اثری از انگیزه، خلاقیت، تلاش های پیگیرانه و ... باقی نخواهد گذاشت. پس از دانستن این گرفتاری ها شاید ریشه انتخاب شعار امسال روز جهانی معلم بهتر و بیشتر درک شده و پرسیده شود که آیا معلمان جوان ما می توانند آینده حرفه خویش باشند!؟
تعهد برای افزایش معلمان حرفهای
نویسنده: فروغ تیموریان
آموزش، حق اساسی بشر و یک کالای عمومی است که زندگی بشر را از طریق توسعۀ اقتصادی و اجتماعی دگرگون میکند؛ موجب ارتقای صلح، دگرپذیری و شمول اجتماعی میشود؛ کلید ریشهکنی فقر است و کودکان و جوانان را قادر میسازد تا توان بالقوۀ خود را از این طریق شکوفا کنند.
والدین ، معلمین و اساتید دانشگاه نقش بسیار تعیین کننده ای در شکل گیری و تعالی هوش و خلاقیت و مدیریت فردی و اجتماعی نوجوانان و جوانان دارند. همه ما از دوران دبستان و راهنمایی و دبیرستان و مقاطع مختلف دانشگاه خاطرات تلخ و شیرین بسیاری داریم که تمام خاطرات تلخ مان متعلق به معلمان و اساتید ناپسند و مشکل دار بوده و تمام خاطرات زیبا و دلنشین مان به معلمین و اساتید دلسوز و مهربان و فهیم و پر عشق و محبت می باشند افرادی که وجود آنها بعضا عامل جلوگیری بسیاری از آسیب های فردی و اجتماعی برای ما و اطرافیانمان بوده است و بهانه بسیار جدی که در زندگی فردی و اجتماعی ”خوب باشیم “ .
همیشه درباره مشخصات و ویژگی های جسمانی و روانی نوجوانان و جوانان صحبت شده است . شناخت نوجوان و جوان و آگاهی از مسائل و آسیب های احتمالی آنها ، بعضا می تواند یک معلم یا استاد دانشگاه را برای صدها بار تا مقام یک ”ناجی زندگی“ دارای توفیقات عظیم معنوی و انسانی نماید. بر اساس پژوهش های انجام شده تعداد زیادی از افرادی که دچار معضلات و آسیب های مختلف فردی و اجتماعی بسیار سنگین می شوند، افرادی هستند که در نوجوانی و ابتدای جوانی اساسا کسی نبوده تا در مشکلات پیش آمده، آنها را راهنمایی نماید و همگی در دور باطل شکست و ناکامی گرفتار می گردند .
حال سوال این است که یک معلم جوان و تازه کار چطور می تواند از مخاطبین نوجوان و جوان خود انسان های ممتاز و خارق العاده ای بسازد بطوری که آنها آینده ای درخشان و پسندیده برای خود و جامعه خود داشته باشند؟
جیمز کورتن شماری از مسائل و مشکلات معلمان تازهکار را، که لزوم اقدامات متناسب و مطلوب نظارتی را ايجاب ميكند، شامل مشکل بیتجربه بودن، ترس از نظارت، تعارض قبل و ضمن خدمت آموزش و پرورش، فشارهای چندگانه بر معلم تازهکار و اشتیاق برای تلاش بیشتر ميداند.
با توجه به سه نیاز مهم و اساسی معلمان تازهکار، یعنی لزوم آشنایی با محل خدمت، افزایش دانش و مهارت براي انجامدادن امور اداری و مقررات آموزشی در بدو کار و نحوهی مدیریت و برنامهریزی کلاسهای مختلف به نظر میرسد این گروه نقش مهمی در امر آموزش در کنار معلمین با تجربه بر دوش دارند.
با این حال، در بسیاری از نقاط جهان، کودکان به دلیل کمبود نیروی معلمان حرفهای و با تجربه در مناطق کمدرآمد و فقیر، از حق برخورداری از آموزش محروماند.
دستور کار جهانی آموزش این است که خواستار آموزش از اوان کودکی، ابتدایی و متوسطه در کل جهان برای همه است. برای دستیابی به این هدف، باید دسترسی به آموزش باکیفیت برای هر کودک و جوان فراهم شود، به تبعیض آموزشی در کلیۀ سطوح نظام آموزشی پایان دهیم و کیفیت آموزش و نتایج یادگیری را بهطور چشمگیر بهبود بخشیم. این اهداف، نیازمند افزایش تعداد معلمان حرفهای و متبحر است.
سرمایهگذاری بر یک نیروی کار آموزشی قوی و کارآمد و تربیت صحیح نیروهای جوان در کشور می تواند گام موثری برای بهبود این شرایط باشد.
معلمان جوان باید آموزشهای موثری را دریافت کنند تا به کمک آن بتوانند پاسخگوی نیازهای آموزشی همه کودکان، از جمله کودکان مناطق محرومتر و در حاشیه ماندهتر باشند.
گرچه کمبود معلم، سدی در راه تلاش برای دستیابی به آموزش عادلانه، فراگیر و باکیفیت برای همه، بهویژه در مناطق فقیر و بحرانزده و نیز مناطقی است که جمعیت جوان آن بهسرعت در حال رشد است؛ در پاسخ به تقاضای نیاز به معلمان جدید، آموزش و پرورش اغلب افرادی را در حرفۀ معلمی بهکار میگیرند که یا کم آموزش دیدهاند، یا اصلا آموزشدیده نیستند، یا از لحاظ صلاحیت و تبحر از شرایط حداقل برخوردارند. درمناطق کمدرآمد، پرداختن به مسئله کمبود معلم عمدتا به معنی بزرگتر شدن کلاسهای درس با تاثیر بسیار مخرب بر کیفیت آموزش و حجم بالای کار معلمهاست.
در نتیجه کودکانِ محرومتر و در حاشیه ماندهتر توسط معلمان بسیار کم تجربهای آموزش میبینند که ممکن است هیچ آموزش پیش از خدمت یا ضمن خدمت دریافت نکرده باشند. معلمانی که در شرایط بحران یا اضطرار در دسترس هستند، چه بسا برای پاسخگویی به نیازهای پیچیدۀ کودکان حساس و شکننده، آموزش ندیده باشند.آموزش و پرورش برای بهبود کیفیت آموزش و تربیت معلمان جدید و درحین خدمت، لازم است عملکرد قوی از خود نشان دهند. معلمان باید در ابتدا آموزش باکیفیت دریافت کنند؛ بهطور موثر درگیر این حرفه شوند و برای بهبود و ارتقای مهارتهای خود در طول دوران کاری، فرصتهایی برای توسعۀ حرفهای باکیفیت داشته باشند.
امروز در روز جهانی معلم، ضمن ارج نهادن به کمک و نقش پر اهمیت معلمان در بهبود زندگی کودکان و جوانان سراسر جهان، بار دیگر بر تعهد خود مبنی بر افزایش معلمان حرفهای و متبحر در سراسر جهان تاکید میکنیم و برای اینکه همه کودکان و جوانان، فارغ از شرایط خویش بتوانند از حق خود در برخورداری از آموزش با کیفیت و زندگی بهتر صیانت کنند، از همه دولتها و جامعه بینالمللی مصرانه درخواست میکنیم تا در این تلاش بزرگ یاری رسان معلمین باشند.
معلم تضمين كننده بقاي توسعه كشور
نویسنده: زهرا علي اكبري
در دو دهه اخير، پيشرفت در علوم ارتباطات و تجهيزات فناوري به قدري مشهود و گسترده بوده است كه اين علم توانسته ظرفيت خود را به زمينه هاي ديگر دانش انتقال دهد و انقلابي در كسب منابع اطلاعاتي، تحليل ها و پيامدها به وجود آورد. در اين ميان هرچند حركت جامعه جهاني به سمت بهره وري بيشتر از فضاي مجازي و دسترسي اينترنتي براي فرايند هاي ياددهي و يادگيري است اما در كنار همه آن فرصتهاي مناسبي كه اين فضا در اختيار ذي نفعان و مخاطبان آموزش مي گذارد، بي گمان هنوز هم مدارس و كلاس هاي درس به حضور معلم نياز دارند. معلماني كه با انتقال احساس شور و اشتياق خود به ياددهي، ميل و علاقه بيشتري را در دانش آموزان نسبت به يادگيري ايجاد مي كنند. در مسير آموزش و تحصيل دانش آموزان حضور معلمي كه علاوه بر داشتن توانمندي هاي علمي و حرفه اي با دانش آموزان ارتباط خوبي برقرار مي كند، بسيار موثرتر از منابع اينترنتي است كه در هر جا و هر زمان در دسترس است. وقتي كه اذعان مي شود هيچ نرم افزار و سخت افزاري با آن ظرفيت هاي اطلاعاتي و ارتباطي و دقت و صحت نمي تواند جايگزين معلم باشد چه انتظاري است كه معلم خريد خدمت آموزشي يا سرباز معلمي كه پس از گذراندن سطوحي از تحصيلات دانشگاهي خواهان معلمي و كار در مدارس مي شود، بتواند همانند يك معلم مصلح و شايسته اقدام تعليم و تربيتي داشته باشد و دانش آموز فرهيخته يِ خودباور تربيت كند؟ در اين اوضاع كمبود نيروي انساني كه آموزش و پرورش براي تامين معلم مورد نياز خود راهكارهايي براي حل اين مسئله اتخاذ كرده است، خريد خدمت و سرباز معلم از جمله اقداماتي بوده است كه متناسب با بدنه نظام آموزشي هيچ كشوري نيست چه برسد به كشوري مثل ايران كه نظام آموزشي سخت و نامنعطفي دارد. اين نظر، نقض كننده سواد و دانش معلمان خريد خدمت و سرباز معلم نيست بلكه تاكيدي بر حضور معلمان به واقع معلم با برخورداري از شرايط خاص معلمي در كلاس هاي درس است. نظام آموزشي با تحصيل كرده هاي دانشگاه هاي تربيت معلم و افراد ذي صلاحِ دوره آموزشي ديده به اين جا رسيده است كه صاحبنظران و متخصصان امر آن را فشل و غير قابل قبول مي دانند. حال تصور كنيد كه اين نظام بخشي از كلاس هاي درسي خود را با افرادي برنامه ريزي كند كه از حيث دانشي و مهارتي مناسب تدريس و ياددهي نيستند. امسال شعار روز جهاني معلم "معلمان جوان، آينده اين حرفه اند"است. بخشي از آينده اين حرفه به انگيزه معلمان براي ارتقاي كيفيت آموزشي بر مي گردد. وقت آن رسيده كه مسئولان با خود بينديشند تا چه اندازه پايبند اين شعار هستند و مي توانند براي كارآمدي نظام آموزشي به آماده سازي معلمان جوان بپردازند و كيفيت را فداي كميت نكنند؟ چندين سال است كه آموزش و پرورش خبر از رسيدن سال هايي را مي دهد كه با كمبود نيروي انساني مواجه است، چرا با وجود اين هشدارها ، دولت و مسئولان ذي ربط گامي استوار و اثربخش براي حل و فصل اين چالش برنداشته اند؟ وجود دانشگاه فرهنگيان هرچند اتفاق مباركي است، اما چه دانشگاهي با چه معيارها و چه شاخص هايي؟ دانشگاه فرهنگياني كه در حال حاضر مشغول تربيت نيروي انساني است، دانشگاه مدنظر قرن بيست و يكم براي تربيت معلم نيست.كمبود نيروي انساني از يك طرف نظام آموزشي را تهديد مي كند و از طرف ديگر به كارگيري معلماني كه نه در دانشگاه فرهنگيان بخوبي براي اين حرفه آماده مي شوند و نه تحصيلكرده هاي دانشگاه هاي ديگر تمام و كمال آمادگي پذيرش اين شغل را دارند، آموزش و پرورش را دچار خسران كرده است. البته در اين ميان معلماني هستند كه از فارغ التحصيلان همين نظام دانشگاهي فرهنگيان و ديگر دانشگاه ها هستند و عملكرد خوبي هم دارند اما در جامعه آماري قابل قبول اين تعداد به چشم نمي آيند و تاثير شاخصی بر روي كيفيت نظام آموزشي نداشته اند.
اگر در جامعه اي انگيزه معلمي و ياددهي خشكانده شود و آموزش بي محتوا با معلمان ناكارآمد در مدارس شيوع پيدا كند، مرگ پيشرفت و توسعه آن جامعه فرا رسيده است ، چرا كه استمرار ياددهي پر ثمر و انرژيك ، سبب ساز يادگيري نتيجه بخش خواهد شد و راه هاي اميد به توسعه را فعال و باز نگه مي دارد.
نه فناوري اطلاعات با آن حجم دارايي هاي دانشي و نه معلم خريد خدمت و سرباز معلم مي تواند جايگزين خوبي براي معلم اميدوار و آينده نگر در كلاس درس باشد. معلمان جوان و دانا و توانايي كه امروز با معيارهاي مطلوب وارد سيستم آموزشي كشور مي شوند، مي توانند فردا دانش آموزان دانا و توانا تربيت كنند و در اختيار جامعه براي پيشرفت قرار دهند.
سازمان ها و مسئولان نظام تعليم و تربيت تا چقدر توانسته اند به اين آرمان دست پيدا كنند؟ آنچه كه از شواهد امر در كف جامعه پيداست، هنوز فاصله زيادي تا تربيت معلمان كارآمد و كاربلد و به كارگيري نيروي انساني متعهد داريم. فراموش نشود كه تضمين بقاي توسعه يك كشور و ماندگاري پيشرفت هاي آن در نظام آموزشي و در دستان معلمان و هنر ياددهي آنان نهفته است.
چوب حراج به منزلت حرفه ای معلمان و حقوق کودکان
نویسنده: حفیظ مشهور
یونسکو اکتبر ۲۰۱۸: حق برخورداری از آموزش یعنی حق برخورداری از یک معلم شایسته و دارای صلاحیت.
یونسکو اکتبر ۲۰۱۹: معلمان جوان، آینده این حرفه اند.
آموزش و پرورش ایران، ۱۳۹۸: سرباز معلمانی که طی سال های ۷۹ تا ۹۰ پس از اتمام خدمت سرباز معلمی چندماهی با مدارس همکاری داشته اند به عنوان آموزگار جذب و بکارگیری خواهند شد.
از سال ۱۹۹۴ سازمان یونسکو، پنجم اکتبر برابر با سیزدهم مهرماه را روز جهانی معلم نام نهاده است و هرساله شعارهایی از سوی این سازمان با هدف حمایت از جایگاه معلمان در تربیت شهروندانی جهانی و جلب توجه دولت ها به این مقوله و جایگاه مهم منتشر می کند.
کشورهای عضو یونسکو تمام مساعی خود را بکار می گیرند تا همگام با تحولات جهانی و همسو با هدفگذاری هایی که از سوی این نهاد انجام می پذیرد برنامه ریزی های آموزشی خود را طراحی و به مرحله اجرا درآورند و در این راه از تجارب کشورهای موفق در عرصه آموزش بهره گیرند.
دو شعار اخیر این نهاد در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ که در ابتدای این یادداشت آمده است بر دو نکته مهم تاکید دارد. نخست حق دانش آموزان در بهره مندی از یک آموزگار توانا، شایسته و دارای صلاحیت حرفه ای و دوم تاکید بر نقش معلمان جوان و اثرگذاری آنان بر آینده این حرفه به عنوان یک تخصص.
اما نکته شگفت ماجرا اینجاست که آموزش و پرورش کشور ما به عنوان یکی از اعضای یونسکو که متعهد به اهداف این نهاد در گسترش و بهره مندسازی کودکان کشور از آموزشی با کیفیت است در ادامه اقدامات چند ساله اخیر که همگی بر خلاف این هدف مهم است، دست به یک انتحار کیفی - آموزشی زده و با فراخوان و جذب افرادی که بعضا حدود یک تا دو دهه پیش به عنوان سرباز معلم با این نهاد همکاری داشته و پس از آن بطور کامل از سیستم آموزشی جدا شده اند تمامی قواعد و استانداردهای جذب نیروی انسانی را زیر سوال برده و راهی بر خلاف تمامی شعارهای بین المللی را در پیش گرفته است.
در شرایطی که بخشی از افراد فراخوان شده در آستانه چهل سالگی قرار دارند و دوری از محیط آموزشی آنان را با این حرفه بیگانه ساخته است و از دیگر سو تعداد زیادی از تحصیل کردگان جوان و علاقه مند در قالب طرح هایی چون خرید خدمات آموزشی به بیگاری گرفته شده اند، پیدا کردن تحلیلی عقلانی و منطقی برای این تصمیم غیر ممکن می نماید.
آنچه در این میان بیشتر مایه ی تاسف است این که ظاهرا قرار نیست کسی در مقابل تصمیمات اشتباه و ضررهای جبران ناپذیر به آینده کودکان این مرز و بوم پاسخگو باشد.
شرایط فعلی آموزش و پرورش کشور حاصل تفکری اشتباه مبنی بر وجود نیروی مازاد در این نهاد است. اما چرا امروز افرادی که آگاهانه این تفکر اشتباه را مطرح کرده و بانی بحران کنونی کمبود نیرو هستند بازخواست نمی شوند؟ چرا در شرایط فعلی و پس از اعلام آموزش و پرورش مبنی بر جذب نیروهایی که بر عدم کارآمدی اکثریت آنها شک و شبهه ای نیست هیچ نهاد ناظری واکنشی نشان نمی دهد؟
آیا تصویب کنندگان این گونه قوانین خود حاضرند فرزندشان در کلاسی بنشیند که علاوه بر کمبود امکانات و آمار بالای دانش آموزی حالا معلمی بدون طی کردن هیچ دوره آموزشی نیز تدریس را برعهده دارد؟
به نظر می رسد با وجود جمعیت تحصیلکرده جوان جامعه که متقاضی ورود به حرفه معلمی حتی با برگزاری آزمون های استاندارد هستند این تصمیم عجیب اجحافی بزرگ در حق کودکانیست که مجبور به نشستن در کلاس های مدارس دولتی هستند و از طرفی چوب حراج بر منزلت حرفه ای معلمان است.
امیدواریم عینک بهره وری با نگاه کارخانه ای از چشمان مسئولان آموزشی مان برداشته شود و این مهم مورد توجه قرار گیرد که حرفه آموزش متفاوت از سایر مشاغل جامعه است و هر گونه تصمیم خطا، بازی با سرنوشت و آینده هزاران کودکیست که هیچ نقشی در این تصمیمات ندارند.
حال ما خوب است، اما باور نکن...
نسرین محمدباقری
برخی از روزهای تقویم به نام حرفه خاصی نامگذاری شده اند. مانند روز کارگر، روز مهندس، روز حسابدار و... در این میان 5اکتبر از سوی یونسکو از سال 1994 به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شده است تا ضمن قدردانی از زحمات معلمین، مشکلات آنها نیز مورد توجه قرار بگیرد.
در ایران، روز جهانی معلم چندان مورد توجه نیست و از روز معلم در اردیبهشت ماه استقبال بیشتری می شود. هرچند که در روز و هفته معلم، آن قدر ازمقام معنوی و اجر اخروی معلم صحبت می شود که از معلم زمینی و مشکلاتش غافل می مانند.
شعار جهانی روز معلم سال 2019"معلمان جوان ،آینده حرفه ی معلمی" است. شعار امسال به شرایط جذب و نگهداری نیروهای جوان و با استعداد و تازه کار در حرفه معلمی و سازوکارهای تشویقی و افزایش انگیزه برای آنها می پردازد. نیروهای جوانی که به خوبی آموزش دیده باشند و در کنار رشته تحصیلی و فناوری های روز، مهارت های معلمی را هم آموخته وشایستگی های حرفه ای لازم را کسب کرده باشند .
اما درکشور ما، با سونامی کمبود نیرو مواجه هستیم. معلمان زیادی در آستانه بازنشستگی هستند بدون آن که تمهیدات لازم برای نیروی جایگزین آنها اندیشیده شود. قطعا دانشگاه فرهنگیان می تواند نقش مهمی در جذب و تربیت معلمان جوان و متخصص داشته باشد.همچنین برگزاری آزمون های استخدامی و گزینش نیروهای علمی و برگزاری دوره های تربیتی برای پذیرفته شدگان می تواند مشکل کمبود معلم را تا حدی جبران کند.
متاسفانه از آنجا که در نگاه کلان به آموزش و پرورش به عنوان مصرف کننده و نه مولد نگاه می شود، راه حل های رفع مشکل نیز بیشتر جنبه صرفه جویی دارند.
یکی از راهکارهای حل این مشکل بدون نیاز به استخدام نیروی جدید، طرح معلم تمام وقت است که از سال گذشته مطرح شده و در حال اجراست که چندان مورد استقبال معلمها قرار نگرفته است. آنچه که در این طرح مدنظر است صرفه جویی در استخدام معلم است. با شرکت هر 4معلم در این طرح ،24ساعت کاری پرخواهد شد و نیاز به استخدام یک دبیرکم خواهد شد.
از راهکارهای دیگربرای تامین نیروی انسانی،بالابردن تراکم جمعیت دانش آموزی در کلاسهای درس است.گاهی در مدارس کلاس خالی وجود دارد ولی با این حال کلاسهای درس به دلیل کمبودمعلم شلوغ است.بسیاری از کلاسهای مقطع ابتدایی شهرهای بزرگ،جمعیت بالای 40نفر دارند.در چنین کلاسی معلم بیشتر نقش مبصری دارد تا معلمی.
در شهرهای دور افتاده و روستاها که جمعیت دانش آموزی کم است طرح خرید خدماتی به اجرا در آمده؛ معلمانی که حقوق بسیار کم و بیمه ناقص دارند وهمین حقوق کم را ماهها دریافت نمی کنند.
امسال هم برای تامین نیرو در برخی شهرها از افرادی که سالها قبل سرباز معلم بوده اند و تخصصی در زمینه آموزش و معلمی نداشته اند استفاده شده است.
نگاهی به همین چند راه حل تامین نیروی انسانی مدارس نشان می دهد چقدر نظام آموزشی مورد عنایت قراردارد!
متاسفانه سالهای بسیاری است که در کشور ما حال و هوای معلمی و آموزش و پرورش خوب نیست. شرایط زندگی و کاری معلمان هر روز سخت تر از قبل و انگیزه های کاری هر روز کم رنگ تر می شود. روزی نیست که در جراید و اخبار از مطالبات و معوقات و رتبه بندی و بهبود اوضاع معیشتی معلمان صحبت نشود. رییس جمهور روز اول مهر برای دانش آموزان از چهار برابر شدن حقوق معلمانشان می گوید. معلمی که حساب و کتاب زندگیش را شاگردش بداند چه کرامتی دارد؟
این بحثها جاذبه معلمی را از بین برده است. کمتر دانش آموز نخبه و با استعدادی در انتخاب رشته دانشگاهی به معلمی فکر می کند؛ تا جایی که دو سه سال قبل وقتی یکی از نفرات برتر کنکور دبیری را انتخاب کرده بود انتخابش باعث شگفتی همگان شده بود.
بهتر است بجای این راه حل های مسکنی و غیرمدبرانه، دست اندرکاران نظام آموزشی اگر اندک دلسوزی برای آینده این مرز وبوم دارند، نگاه ویژه ای به معلم و جایگاه و اعتبارش داشته باشند. معلمی که منزلت اجتماعی در شان خود داشته باشد و با انرژی در کلاس درس حاضر شود، دانش آموزانی علاقمند تربیت می کند.