۰
جمعه ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۴۳

زنان، منادیان پیام صلح به جهان

زهرا نژادبهرام *
زنان، منادیان پیام صلح به جهان


1- صلح و جنگ و خشونت سه واژه دور ازهم و در عین حال متصل می‌باشند.  سه واژه تنیده شده که شاید هیچیک تبیین روشن نشده اما آنجه هست با هم هستند و با هم زندگی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
2- نفیر جنگ در رنج خشونت چونان معادله ای برابر هر روزه زنان زیادی را به کام خود فرو می‌برد و تلاش جامعه جهانی در طول نزدیک به دوقرن اخیربرای تشکیل سازمانهای جهانی نظیر جامعه ملل و سازمان ملل متحد برای برقراری صلح هنوز نتوانسته این معادله را معنا کند.
3- وقتی رنج انسانها‌، اشکهای زنان و کودکان و دردهای آنان هنوز برای رهبران سیاسی و جنگاوران چیز ناخوشایندی نیست، باید تلاشی تازه را برای تغییر این استراتژی آغاز کرد.
4- وقتی هنوز قدرت جنگ افزار، مجتمع‌های نظامی‌صنعتی، کارتلها و تراستهای بین‌المللی منافع خود را در جنگ جستجو می‌کنند باید تلاشی تازه را برای تغییر این استراتژی آغاز کرد.
5- وقتی هنوز باور صلح برای رهبران سیاسی به واژه ای دور از ذهن هدایت می‌شود و کشورها در جستجوی ایجاد سیطره بر ملتها فراتر از مررزهای خود به جنگ روی می‌آ‌ورند و جنگ را ابزار کارآمدی می‌دانند که میتواند منافع آنها را تامین کند باید تلاشی تازه را برای تغییر این استراتژی آغاز کرد.
6- وقتی هنوز عقل جمعی بشری بر این باور نرسیده که میز گفتگو تنها راه برای رفع اختلافات است و این زبان است که می‌تواند گره گشای بسیاری ازاختلافات و مشکلات باشد باید استراتژی دیگری را تجربه کرد.
اما تغییر استراتژی از کجا باید آغاز شود؟ 
تغییر استراتژی به چه شکلی باید باشد؟ 
تغییر استراتژی چطور معنا پیدا میکند؟ 
اینجاست که باید بار دیگر با اتکا به تمامی‌تئوری‌های سیاسی و فرهنگی و تجارب سخت و دشوار جنگها بر بشریت راهی نو در انداخت.
یقینا تغییر استراتژی از درون کشورها آغاز می‌شود و کشور- ملتها که پدیده ای نو در تعاریف ساختار سیاسی برای دولت‌ها وارد شده اند باید به این نتیجه برسند که هزینه‌های مترتب بر کره خاکی و انسانهای ساکن آن آنچنان زیاد است که باید راهی نو در اندازند و آن چیزی جز صلح نیست.
آغاز از درون با تغییر همراه است، تغییر در تعاریف اصلی منافع ملی و عاملان نشر منافع و بازتولید منافع.
اینجاست که استراتژی به شکلی متفاوت آغاز می‌شود. استراتژی مبتنی بر صلح نیازمند جنگاوران و مردان جنگی و ابزارهای جنگی و مجتمع‌ها ی نظامی‌و صنعتی و.... نیست.
اینجاست که راه اقتصاد با جنگ گره نمی‌خورد بلکه در صلح معنا می‌یابد و پیشرفت اقتصادی در تولید صلاح و برافروختن جنگ نیست. 
اما به چه شکلی این تغییر مفهوم می‌یابد ؟یقینا در عاملان آن است.تجربه بشری نشان داده هیچ جنگی به فرمان زنان صورت نگرفته و همواره زنان رنج کشیده گان و درد مندان جنگ‌ها بوده‌اند.
زندگی آنها در چالش وقوع جنگ و آثار پس از آن بر کسی پوشیده نیست لذا باید استراتژی را تغییر داد و زنان را در معادلات سیاسی جهان وارد کرد.
در بررسی صورت گرفته از سوی نهاد زنان سازمان ملل طی سالهای 1992 تا 2012 کمتر از 4درصد امضا‌کنندگان موافقتنامه‌های صلح و کمتر از 10 درصد از مذاکره کنندگان زن بودند 
اما در بیش از 585 موافقتنامه صلح در فاصله سال‌های 1990 تا 2010 در 92 کشور موضوع صلح بودند.
درهمین ارتباط براساس گزارشهای دریافت شده درنسل کشی روندا در دهه 90 بین 250 تا 500 هزار زن مورد تجاوز قرار گرفتند.
در افغانستان درسال 2014 میزان خسارت نسبت به سال 2013 بیش از 40 درصد بوده و زنان و کودکان اصلی‌ترین گروه هدف بودند.
در میانمار بین 5-10 هزار زن مورد تجاوز واقع شدند.
در یمن با از میان رفتن بیش از 80 درصد تاسیسات زیر بنایی زنان و کودکان هزینه‌های سختی پرداخت کرده‌اند.
در جنگ تحمیلی هشت ساله ایران بیش از 7 هزار زن شهید شدند و سوگوار و دردمند.بیش از 300 هزار شهید و مجروح  شدند.
بر‌اساس گزارش کمیسیون اروپا دراوایل دهه 90 شمسی سالانه حدود 500 هزار زن به کشورهای اروپایی قاچاق می‌شدند و‌...
لذا تغییر را باید از افراد شروع کرد.
اینجاست که تغییر استراتژی معنا می‌یابد.
زنان با اتکا به ظرفیت‌های وجودی و تجربه رنج بسیار در جنگها قادرند سفیران صلح درقامت دیپلماتیک باشند.
جمهوری اسلامی‌ایران با اتکا به مبانی اعتقادی و فرهنگی همواره منادی صلح بوده اما همیشه از سوی برخی کشورها به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی در معرض اتهام بوده است .
این تجربه با مذاکرات برجام به روشنی آشکار شد که میز گفتگو تنها راه عبور از اختلافات است اما یک نکته هست و آن اینکه ادبیاتی چون ایران هراسی و اسلام هراسی هنوز در دستور کار آنها قرار دارد.باید میز گفتگو را با تغییر مذاکره کنند گان متفاوت کرد.
جمهوری اسلامی‌ایران باید با بهره گیری از دیپلماتها ی زن رویکرد خود را برای تغییر استراتژی در معادلات جهانی متفاوت کند.
جمهوری اسلامی‌برای نشر ادبیات صلح مدارنه باید از رویکردی متفاوت با اتکا به مبانی دینی و فرهنگی خود استفاده کند.
جمهوری اسلامی‌ایران در طول 40 سال گذشته به رغم جنگ تحمیلی هشت ساله در آرزوی دست یافتن به صلح پایدار و تئوریزه کردن مبانی صلح تلاش‌های جدی را آغاز کرده اما به دلیل این سوءتعابیر رویکردش انتشار نیافته است.
لذا به رغم صلح جویی و صلح طلبی در برابر رفتارهای متناقض بین‌المللی قرار گرفته است.
ازا ین رو این الزام تاریخی برای ایران از یک سو و راهکار برون رفت از بن بست‌های جهانی برای رسیدن به صلح از سوی دیگر لزوم بهره‌گیری از زنان را به عنوان منادیان صلح و بهره‌وران از آن جدی می‌کند.
ایران نیازمند چرخشی استراتژیک برای نشر صلح‌طلبی است. این رسالت تاریخی ایران است چراکه ایران مهد فرهنگ و تمدن بشر دوستانه و صلح طلبی بوده است و این مهم با دست زنان قابل دسترسی است.
تجارب گذشته موید ناموفقی در مسیر صلح دوستی و نشر ادبیات صلح‌طلبی ایران بوده این بار باید گردش کار را به دیپلمات‌های زنان بسپاریم که خود نمایش این مهم در جهان است.
صلح واژه ای دیر آشنا برای زنان است و زنان ایرانی در این حوزه از نام‌آوران هستند.زنان ایرانی با اتکا به ادبیات کهن خود در تصاویر رودابه‌ها و شیرین‌ها و... و در بستر فرهنگ دینی خود با اتکا به نگاه زنانی چون خدیجه کبری، زینت کبری و فاطمه زهرا صلح را به روشنی به صحنه زندگی خواهند کشاند به شرط آنکه استراتژی‌ها تغییر کند و ایران برای اثبات اینکه حرفی نو برای جهان دارد و به جهان از نگاه انسان به ما هو انسان می‌نگرد نیازمند این مهم است 

* عضو هیات رئیسه پنجمین دوره شورای اسلامی
‌تهران، ری و تجریش
کد مطلب: 83658
برچسب ها: زنان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *