اعتراض به سخنان تکذیب شده حسن روحانی درباره نقد ائمه اطهار (ع) همچنان ادامه دارد . می توان " نیت خوانی" کرد و با سیاسی دانستن این اعتراضها ، صورت مساله را پاک کرد و از کنارش گذاشت اما بهتر نیست که درباره این اعتراضها هم کمی تامل کنیم و درباره اش گفتگو کنیم ؟
به نظر من چنین اعتراضهایی از این تصور ریشه می گیرد که "نقد" ، " نقصان آور" است ؛ و وقتی کسی یا چیزی را نقد می کنیم ، در واقع نقایص ، اشتباهات و ایرادهایش را بازگو می کنیم . به این ترتیب معلوم است که به رسمیت شناختن نقد معصومین (ع) ، با مبانی اعتقادی شیعیان همخوانی ندارد . اما اگر ریشه "نقد" را اعتراض و پرسشگری ای بدانیم که بر اساس درک منتقد شکل گرفته ، آیا باز هم این ناهمخوانی اعتقادی وجود دارد ؟
با چنین دیدگاهی ، می توان آیات قرآن را درباره خلقت انسان بازخوانی کرد و نقدی را یافت که فرشتگان به اعمال خداوند ، وارد می کنند : "و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینی خواهم گماشت» ، [ فرشتگان ] گفتند: « آیا در آن کسی را می گماری که در آن فساد انگیزد ، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو ، [ تو را ] تنزیه می کنیم و به تقدیست می پردازیم.» فرمود: «من چیزی می دانم که شما نمی دانید.» - آیه ۳۰ سوره بقره ".
آیا جز این است که فرشتگان بر اساس درک خویش ، به خداوند اعتراض می کنند و تصمیم خداوند را نقد می کنند ؟ این نقد و پاسخ خداوند به آن ، البته هیچ منافاتی با کمال مطلق الهی ندارد ؛ ولی بازگو کننده دو مطلب مهم است : اول اینکه فرشتگان وقتی بنا به درک خویش ، چیزی را تشخیص دادند ، حق انتقاد و پرسشگری درباره آن را از خداوند داشتند ؛ و دوم اینکه خداوند این پرسشگری درباره خویش را به رسمیت شناخته و به آن پاسخ داده است .
واقعا اگر این آیه را مبنا قرار دهیم ، نباید در نوع نگاه خویش به نقد ، تجدید نظر کنیم و حق نقد را به رسمیت بشناسیم ؟
محمدحسین روانبخش