این روزها جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به مردانی چون تختی نیاز دارد تا با دیدن مشکلات و مسائل اجتماعی آستینها را بالا بزنند و هر کمکی که از دستشان میآید به این خلق نیازمند ارائه دهند. با اینکه امیدواریم خداوند هیچ کس را به دیگری مهتاج نکند جز خودش، اما متأسفانه؛ این زندگی ماشینی و فاصله طبقاتی کار خودش را میکند.
در سالگرد زنده یاد تختی اول صبح که جلد روزنامهها را دیدیم به آینده امیدوارتر شدیم! که هنوز هم مرام و منش پهلوانی تختی در این شهر و جامعه شلوغ ماشینی طرفدار دارد و هستند پهلوانان زنده ای که میتوان به آنها دل بست.
جامعه ای که جوانانش در این نسل نیز به الگوهایی مثل تختی نیاز دارند اما گویا دیگر مادران کمتر مثل تختی فرزند به دنیا میآورند!
جای خوشحالی است که رسانهها و اهالی ورزش هنوز هم یاد و نام غلامرضا تختی را گرامیمیدارند و برای یک روز هم که شده اهالی ورزش از مرام، اخلاق و روحیه پهلوانی این ورزشکار باغیرت ایرانی سخن میگویند که جوانان ما به شدت تشنه چنین موضوعاتی هستند و باید خیلی بیش از اینها به نسل جدید از مرام و منش پهلوانان و قهرمانان بااخلاق کشورمان بگوئیم.
جوان و نوجوان ایرانی که زیاد تختی را نمیشناسند در شرایط فعلی جامعه از خودش میپرسد، تختی امروز جامعه کیست؟
آیا در ایران هنوز هم مردانی چون تختی پرورش مییابند؟
آیا امکان دارد ما قهرمان و پهلوانی مثل تختی ببینیم قبل از آنکه بمیرد که متأسفانه ما گاهی قدر داشتههایمان را نمیدانیم و بعد از اینکه آنها را از دست میدهیم شیون و زاری میکنیم.
در زلزله اخیر کرمانشاه خیلی از مردان باغیرت و باشرف ایران زمین بودند که احساس مسئولیت کردند و به میدان آمدند. از کمکهای نقدی گرفته تا سایر کمکها که واقعا اتحاد و همدلی اخیر مردم ستودنی بود. از ورزشکاران گرفته تا اهالی هنر و سینما که هر کدام به سهم خود قدمیبرداشتند و هنوز هم کمکهای خیلیها در فصل زمستان ادامه دارد و خواهد داشت اما از چهرههای محبوب و مطرحی که در این ایام واقعا با احساس مسئولیت و صادقانه جلو آمد علی دایی بود که با جمع آوری کمکهای مردمیبارها شخصا به روستاها و شهرهای نیازمند رفت تا کمکهای مردمیواقعا به دست نیازمندان برسد. فراموش نکرده ایم زنده یاد تختی نیز در زلزله تلخ بوئین زهرا خود به دل روستاها و نقاط محروم میرفت و از مردم دلجویی میکرد. دایی هم تختی وار از کار و مشغلههای شخصی اش زد و با حس نوعدوستی بالایی به کمک مردم حادثه دیده شتافت. خوب میدانیم دایی همیشه در امور خیرخواهانه حضور و شرکت موثری دارد و در کمک به بیماران خاص یا ساخت مدرسه و بیمارستان کم نمیگذارد و... اما آیا میتوانیم بگوییم دایی، تختی زمان است و آقای گل جهان را با تختی مقایسه کنیم؟
بیشک خیلی از جوانان جامعه دوست دارند چهرههای محبوب عرصه هنر، سینما، ورزش و... زیاد شوند و وظیفه سنگین رسانههاست که چنین چهرههایی را بیشتر به مردم معرفی کنند و حتی در پرورش آنها (نه تخریب آنها) نقش داشته باشند که باز هم متأسفانه در جامعه ما برخی بر حسب عادت تلاش میکنند افراد موفق و نخبه را پایین بکشند! و ...
چرا ما مثل تختی مخصوصا در جامعه امروزمان کم داریم تا بچههایمان اصلا از چهرههای سرشناس خارجی الگو نگیرند؟ در این خصوص اهالی رسانه باید هوشیارتر از قبل به مسئولیتهایمان عمل کنیم. رسانهها هستند که میتوانند باعث افزایش تختی و تختیها شده، باعث شوند در جامعه هیچ نیازمندی احساس تنهایی و بی یاوری نکند.