; ?>; ?> چرا از سینمای مستند حمایت کنیم؟ - مردم سالاری آنلاين
۱
چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۰۵

چرا از سینمای مستند حمایت کنیم؟

رایا نصیری
در مدت زمان کمپینِ حمایت مالی از مستند عشق؛ گم شده متوجه‌ی نکاتی شده ام که به نظرم آمد خواندنی؛ کاربردی و مهم باشد.
چرا از سینمای مستند حمایت کنیم؟
در مدت زمان کمپینِ حمایت مالی از مستند عشق؛ گم شده متوجه‌ی نکاتی شده ام که به نظرم آمد خواندنی؛ کاربردی و مهم باشد.
سینمای مستند به خصوص مستندِ اجتماعی، تفاوت شاخصی با دیگر ژانرها یا انواع فیلم‌ها دارد. مستند اجتماعی نمی‌تواند خیلی از محدودیت‌ها و مرزها را پذیرا باشد، چرا که در بیان موضوعِ قابل اهمیتش نباید نگاه ممیزی و زمان محدودِ سفارشی در ساختار و شکل دادنش وجود داشته باشد.
معمولاً حضور تهیه کننده یا سفارش دهنده‌ی دولتی مسبب این اِشکال برای ساخت یک مستند اجتماعی می‌شود. از تهیه کننده‌ای که برای پُر کردن برنامه‌های همیشگی یا خرج کردن بودجه‌های کلانِ سالیانه، قصد تهیه مستند می‌کند نمی‌توان انتظار صبوری برای به دست آوردن یک اثر ماندگار را داشت. آنها هر سال با بخش کمی از بودجه ای که دریافت می‌کند، برای چندین فیلم مستند و اثبات برنامه سازی هزینه کرده‌اند و به شکلی سفارشی و کم اهمیت دست به تولیدات انبوه می‌زنند. این به شکلِ نسبی هر ساله اتفاق می‌افتد و قطعاً بین این دست فیلم‌ها، فیلم قابل توجهی هم یافت نخواهد شد. البته منصف باشم گاهی ممکن است در بین اینها فیلمسازی هم شانس بیاورد و بتواند با اعتبار‌های شخصی‌اش، با حضور تهیه کنندگان این چنینی که تعدادشان بیش از تهیه کنندگان متعهد و همراه است، با تلاش خود به یک اثر مطلوب دست پیدا کند.
حالا چرا این بخش از تهیه کنندگان مورد قضاوت بنده قرار می‌گیرند، بنا به تجربه‌ی عینی و شخصی که داشته‌ام، این دست تهیه کنندگان، درکی از بستر جامعه‌ی خود به شکلی که فیلمساز پا به دل آن می‌گذارد ندارند. آنها پشت میز نشسته و کارهای روزمره‌ی اداری و بوروکراسی خود را انجام می‌دهند. برای خوشایند مدیر بالا دست خود خیلی چیزها را زیر پا می‌گذارند و به هر قیمتی حاضرند برنامه؛ فیلم؛ آیتم؛ تیزر یا....هر چیز دیگری که نشان از کارایی او هر چند بدون بهره از کیفیت باشد را ارایه بدهد و قطعا حضور او با این تفکر نتیجه‌ی انتخابِ همان بالا دستی‌ها می‌باشد.
آنها حقوق خود را می‌گیرند و زندگی را می‌گذارنند و برایشان مهم نیست که در جامعه چه خبر است. این را به جرات می‌گویم چرا که من این حس بی تفاوتی را رو در رو، صورت به صورت با یکی از مدیران سابق سالها قبل در یک نهاد نیمه دولتی حتی، نسبت به مستند اجتماعی که می‌ساختم، نه برای حمایت مالی بلکه برای داشتن معرفی نامه و نامه‌نگاری‌های عرف برای حضور در لوکیشن‌های دولتی، تجربه کردم.
چیزی که فیلمسازهای مستقل به دنبال بیانِ آن می‌گردند؛ چیزی نیست که اکثر تهیه کنندگان و مدیران محترم در دنیای سینما و تلویزیون به دنبالش هستند. تهیه کننده نمی‌خواهد با سیستم درگیر بشود؛ می‌خواهد فرمانبردارِ همان سنت‌ها و باورهای مصطلحی باشد که مبادا موقعیتش به خطر بیافتد. چیزی که فیلمساز دغدغه‌مند به آن تن نمی‌دهد، بلکه می‌خواهد به شکلی چالش برانگیز برای شنیدن و ترتیب اثر دادن مشکلاتِ خود و دیگران با بیانش در قالب مستند در جامعه از سوی سیستم، بالاخره قدمی برداشته شود.
اگر با خودم رو راست باشم و دست از محافظه کاری بردارم این حقیقتی ست که اکثر فیلمسازان مستندِ اجتماعی کم و بیش با آن روبه رو و در نهایت مستاصل می‌شوند. حتی تعدادی از تهیه کنندگان متعهد هم نا امید از فضاهایی این چنینی بیرون زده و بیکار هستند.
گذشتن از این سختی زمانی اتفاق می‌افتد که مردم در سطح جامعه از این موانع در سینما و فیلمسازی آگاه بشوند، توقع‌شان نسبت به سطح کیفی برنامه‌ها و سینمای مستند و داستانی بالاتر برود و تاثیر ساختِ مستند اجتماعی را در کیفیت زندگی و اجتماع خود ضرورت بدانند.
این روزها صفحاتِ مجازی همه‌ی ذهن و فکر ما را اشغال کرده است، تا حدی که محلی برای برون‌ریزهایی گشته که دیگر آن کُنش‌های اجتماعی و واکنش‌های درستی که نیاز است در سطح اجتماع بیان شود را از بین برده است. فضاهایی که جز هیجانات و خودبیانگری‌های سطحی در حد سرگرمی و ساختن شخصیت‌های خیالی و کاذب از خود و در نتیجه؛ بروز تنهایی و افسردگی و در لاک خود فرو رفتن‌ها که منجر به بی تفاوتی‌مان شده؛ چیز دیگری عایدمان نکرده است.
خیلی از آدم‌ها را می‌شناسم که از دیدن مستندهای اجتماعی گریزانند، چرا که آن را مانند تصاویر خبری و گزارشی تلویزیون یا صفحات مجازی می‌دانند که یا عاری از احساس است، یا برعکس بسیار احساساتی؛ که فرقی ندارد در هر دوی آنها احساسِ گناه یا بی تفاوتی به وجود می‌آورد. آدم‌هایی را می‌شناسم که با دیدن رنجِ دیگران در کادر‌های کوچک تلفن‌های همراهشان می‌خندند و احساسات صرفا در کلمات و استیکرها خلاصه می‌شود و دیگر هیچ.
هنوز هستند کسانی که اصلاً قدرت سینما را نمی‌شناسند؛ خیلی دورتر از ماجرا هستند و خیلی سخت‌تر متوجه خواهند شد. کسانی که وقتی می‌گویی مستند، بلافاصله مستندهای راز بقا مثالشان می‌باشد و سینما را صرفا سرگرمی می‌دانند تا ابزاری قدرتمند برای بهبود وضعیت زندگی شان. ما مسئولیم که قدرت سینمای مستند را منتقل کنیم.
درک درست از سینما، به خصوص سینمای مستند می‌تواند انقلابی بزرگ برای فرهنگ‌سازی‌های اساسی و مورد نیاز برای بر طرف کردن مشکلات عمده ای در سطح گسترده از زندگی و اجتماع باشد و قطعا همه اینها را به دور از قیل و قال سیاسی عرض می‌کنم.
به هر حال بنا بر تجربه در سینمای داستانی و بعد از آن در سینمای مستند؛ برای ساخت دو مستند اخیرم به راه کار خیلی از همکاران مستند سازم که موفق نیز بوده اند؛ رسیده ام.
روش کراود فاندینگ که در خیلی از جوامع دیگر به خاطر همین ضعف‌ها که گفتم؛ رایج شده، توانسته بار خیلی از مشکلات را در عرصه‌ی هنر و فرهنگ و حتی دانش بردارد. این روش با تدبیر از دل مردم جامعه به دست آمده است و تنها روشی ست که در حال حاضر می‌تواند در راستای مطالبی که عرض کردم، کمک موثری باشد برای حمایت و رابطه‌ی نزدیک و تعاملِ بین افراد اجتماع با فیلمساز. قطعا به دور از محدودیت‌ها و ممیزی‌های معمولِ سیستماتیک که در همه‌ی جوامع وجود دارد!
ارتباط؛ تعامل و تعهد بین فیلمساز و مردم برای به دست آوردن زندگی بهتر؛ می‌تواند نسبت به جامعه خیلی دقیق تر و موشکافانه تر بررسی و آسیب شناسی شود؛ چرا که هر دو از دل و بسترِ همان مشکلات برای هم حرکت می‌کنند نه با انگیزه‌ی گرفتن مستمری ماهیانه.
هر دو برای گرفتن حقوقی که شایسته شان هست؛ برای تپیدن قلبشان بی هیچ احساس گناهی و برای زنده شدن همان احساس انسان دوستانه شان که سالهاست به مرز بی تفاوتی رسیده است؛ همراه می‌شوند. مشارکت مردم با سینما‌ی مستقل می‌تواند خیلی راه کار موثری برای به دست آوردن کیفیت زندگی باشد.
مردم یعنی همه‌ی طبقات اجتماعی ( کارگر؛ معلم؛ پزشک؛ مهندس، کاسب؛ دانش جو؛ خانه دار و...) می‌تواند در این مسیر با فیلمساز مشارکت داشته باشند.
زمانی که متوجه‌ی روش کراود فاندینگ بشویم در هر حرفه و قشری که باشیم با کمترین هزینه به دور از نگاه‌های تحمیل شده‌ی دیگران (دیگرانی که دغدغه‌ی مشکلات ما را ندارند) تهیه کننده‌ی حقیقیِ محصول فرهنگی خودمان شده ایم.
در این روش هر فردی، به اندازه‌ی بضاعت مالی که دارد در یک حرکت جمعی شرکت می‌کند و برای قدم گذاشتن در مسیر بهبود زندگی اش قطعا رضایت خاطر از خود خواهد داشت.
او تا انتهای پروژه‌ی مستند حضور و حمایت خود را به فیلمساز اعلام خواهد کرد و این گونه مسئولیت فیلمساز را نیز جدی تر تعریف خواهد کرد چرا که او دیگر تهیه کننده‌ی بی خیالی نخواهد بود که فقط برای بر طرف کردنِ غم نان و صدای جیرینگ‌های سکه حرکت می‌کند.
او عامل بلوغِ آگاهیِ جمعی خواهد بود که خود نیز زیر چتر این رشد روانی در امنیت حرکت و زندگی خواهد کرد.
رایا نصیری/ نویسنده و کارگردان / مستند عشق؛گم شده
کمپین جذب سرمایه در سایت حامی جو با آدرس زیر منتظر حمایت های مالی شما از این مستند می باشد.
http://hamijoo.com/eEzpS

کد مطلب: 64969
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *