فوتبال ما با اینکه حدود 16 سالی است که حرفهای شده اما در عمل می بینیم هنوز برخی اجزای دستاندرکار فوتبال بیش از حد آماتور هستند و هنوز خودشان را با شرایط فوتبال حرفهای وفق ندادهاند یا نمیخواهند وفق دهند. عدهای هستند که از این فوتبال ارتزاق میکنند اما نمیخواهند کار خود را در بستری تعریف شده دنبال کنند و به قولی با شناسنامه و طبق قوانین و اصول حرفهای فوتبال فعالیت کنند. همین مساله باعث میشود گاهی ناهنجاریهایی در این فوتبال پرحاشیه رخ دهد که اصلا حالت خوشی ندارد و حتی چهره علاقمندان و دلسوزان این ورزش پرطرفدار را نیز مکدر میکند.
اخیرا دعوای سردسته هواداران باشگاه استقلال با سرپرست سابق جوانان این تیم سوژه اهالی رسانه شد و تصویر صورت خونین سرپرست سابق تیمهای پایهای باشگاه استقلال بارها در رسانههای مختلف منتشر شد و واکنش اهالی فوتبال را در پی داشت. همه به نوعی از اینکه برخی از این بوقچیها حد و حدود خود را نمیدانند و پای خود را فراتر از گلیمشان دراز میکنند، شاکی بودند. متاسفانه در طول سالیان گذشته برخی از این بوقچیهای زیادهخواه حتی اگر اراده میکردند سکوها را علیه ستارههای تیم یا مدیرعامل باشگاه تحریک میکردند و باعث میشدند مدیران و بازیکنان ستاره باشگاه تحت فشار قرار بگیرند و حتی در مواردی به بوقچیها! باج هم بدهند در طول سالهای گذشته رویانیان مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس با این موارد مبارزه خود را آغاز کرده بود که در ادامه خود دچار مشکل شد و نتوانست برنامههایش را در باشگاه تحقق بخشد. رویانیان در همان مقطع از اهالی رسانه خواست به این بوقچیها لقب «لیدر» ندهیم اما متاسفانه هنوز هم میبینیم در برخی رسانهها سردسته بوقچیها یا هواداران تیمها را «لیدر» خطاب میکنند. پس از حادثه باشگاه استقلال اکثر اهالی رسانه و خبرنگاران فعال در رسانههای خبری خود و فضاهای مجازی به نوعی با اتحاد و یکدلی علیه این قلدریها در فوتبال موضعگیری کردند و همگی خواهان مبارزه با فرهنگ بوقچیسالاری در این ورزش پرحاشیه بودند. بوقچیهایی که میخواهند در تمام سفرها همراه تیم باشند یا اگر از بازیکن یا مدیرعاملی خوششان نیاید سکوها را علیه آنها تحریک میکنند و برخی مسائل و پشت پرده که در این ورزش به وفور مشاهده میشود. به هرحال پس از مشاهده این ناهنجاریها نیاز است که مسوولان فوتبال برای رفع این مشکلات اقدامات اساسی انجام دهند. اقداماتی که باعث شود فرهنگ فعلی بوقچیگری! در فوتبال و ورزش متحول شود. باید شرح وظایف یک بوقچی دوباره در باشگاهها تعریف شود و آنها طبق قوانین تعریف شده در این فوتبال گام بردارند و یکهتازی نکنند و بدانند که تمام رفتارها و حرکات آنها زیر ذرهبین نگاه مسوولان قرار دارد و آنها در صورت نیاز باید پاسخگو باشند. باور کنید قدرت برخی از این بوقچیها به حدی در فوتبال زیاد شده که اهالی رسانه هم با ترس و وحشت خاصی از آنها مطلب مینویسند و واقعا هم در اکثر موارد نمیتوانند دست به قلم شوند! بوقچیهایی که گاهی با خود سلاح سرد نیز حمل میکنند و زیر پیراهن یا شلوار خود قمه و چاقوهایی مخفی کردهاند! واقعا اگر محیط ورزشی ما تا این حد خشن و خطرناک شده باید ماموران پلیس بر آن نظارت بیشتری داشته باشند اما اینکه برخی بوقچیها بخواهند با خود سلاح سرد حمل کنند کار درستی نیست. اینها مواردی بود که میتوانیم با توجه به آن جلوی ناهنجاریهای آتی را بگیریم و واقعا با این نمونههایی که تاکنون مشاهده شده که حتی برخی از بوقچیها ستارهای چون علی دایی را هم خواستهاند کتک بزننند؛ باید هرچه سریعتر عمق فاجعه را درک کنیم و به فکر راهکارهای اساسی باشیم.