۰
چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۰۰

سينماي مستند، زندگي روزمره و فقدان مخاطب

امیر پاکنژاد
سينماي مستند، زندگي روزمره و فقدان مخاطب

سينماي مستند در هر جامعه اي مي تواند به مثابه آينه تمام قدي ظاهر شود كه منعكس كننده ابعاد و اجزاي گوناگون زندگي مردمان آن جامعه تلقي گردد. در عيني ترين شكل قابل تصوّر و تصوير، زندگي روزمره در دو بافت اساسي شهري و روستايي سرشار از لحظاتي است كه قابل اعتنا و در بسياري از موارد حتي حياتي و اجتناب ناپذير به نظر مي رسند؛ لحظاتي خرد كه در يك پيوستگي منطقي كنار يكديگر قرار گرفته و نهايتا كليتي از چيستي و چگونگي زيست فردي و اجتماعي يك گروه مشخص در يك محدوده جغرافيايي معيّن را بدست مي دهند. به اين ترتيب جزئياتي كه گاه بي اهميت تلقي مي شوند، در يك فرم هنري قابل نقد و نظر _با رعايت اقتضائات فرم سينمايي مستند_ نمود ديگري مي يابند كه از سويي براي گروه يا جمعيت مورد مطالعه و مستند نگاري و از سوي ديگر براي مخاطبان تازگي و اهميت دارند. نكته ديگري كه در بررسي سينماي مستند همواره مورد تأكيد قرار گرفته "فقدان مخاطب انبوه" است. اختلاف حجم مخاطب و طبيعتا فروش در مقايسه سينماي داستاني و سينماي مستند چشمگير است و اين خود عامل مهمي است كه تهيه كنندگان حرفه اي اقبالي نسبت به فعاليت در حوزه سينماي مستند نشان ندهند و فيلم هاي مستند بيشتر يا با هزينه هاي حداقل شخصي و يا توسط ارگان هاي دولتي ساخته شوند. در اين صورت است كه سينماي مستند نمي تواند در ساحت صنعت_هنر رشد كند و مستندهاي تلويزيوني كميت پيدا مي كنند.
عدم تأمين هزينه هاي ساخت يك فيلم مستند راه را براي فيلمساز دشوار مي سازد و سبب مي شود كه "مسئله ذهني" فيلمساز در پيچ و خم مسائل مالي و بودجه به صورت هاي ديگري تقليل يابد يا بطور كلي حذف شود. اما با توجه به سطور نخستين اين يادداشت چنانچه گروه مورد نظر مستندساز _فارغ از نوع نگاه و نظر فيلمساز_ حجم بيشتري داشته باشد دست كم فيلم مستند ساخته شده از گروه مذكور براي گروه مذكور جذابيت بيشتري پيدا مي كند. به بيان ديگر وقتي مخاطب مي داند كه موضوع مستند زندگي خود اوست بي ميل نيست كه جزئيات زيست خود را به تماشا بنشيند و اين گونه از عمق بحران مخاطب نيز تا حدودي كاسته خواهد شد. براي مثال شبكه هاي اجتماعي (با تأكيد بر دو مورد تلگرام و اينستاگرام) در جامعه امروز ايران نقش غير قابل انكاري دارند، تا جايي كه ديگر همين گزاره نيز بديهي بنظر ميرسد. اما تا اكنون چند فيلم مستند با محوريت اين حوزه ساخته شده است؟ شبكه هاي اجتماعي از ابعاد گوناگون فرمي_تكنولوژيك، مخاطب، دسترسي و... در فرم فيلم مستند قابل بحث اند. علاوه بر اين شبكه هاي اجتماعي طبيعتا يك پديده ي اجتماعي اند كه از مناظر گوناگون سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميتوان در آنها دقيق شد، اما چگونه است كه هنوز مجالي براي تجلي در سينما _هرچند با سالن هاي نمايش معدود_ نيافته اند؟ در بافت روستايي نيز كم نيستند مسائلي كه تعميم پذيراند و شايد طرح اين مسائل گامي براي حل آنها نيز باشد. بحران كم آبي در روستاهايي كه به كشاورزي وابسته اند در سالهاي اخير همواره وجود داشته است و بسياري از روستاهاي سراسر ايران با اين مشكل اساسي دست و پنجه نرم مي كنند، اما مستندسازان به اين مورد نيز بي توجه يا كم توجه بوده اند. بايد از ساكنان روستاها پرسيد كه اين بحران چه اثراتي بر زيست آنها گذاشته است و نقش نهادهاي رسمي و خود كشاورزان در مديريت اين بحران چگونه بوده و خواهد بود. روشن است كه تدوين تصاوير بكر از طبيعت بي نظير ايران و گوش سپردن به نغمه ها و لالايي هاي بومي با تمام طراوت و دلپذيري همه زندگي اهالي يك روستا نيست.
کد مطلب: 63454
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *