برخورد شخصي و خارج از عرف نماينده مردم شريف اروميه در مجلس شوراي اسلاميبا يکي از خبرنگاران، در چند روز اخير واکنشهايي در سطح جامعه و رسانهها به دنبال داشته، كه بررسي ابعاد مختلف آن ضروري به نظر ميرسد.
اشتباهي فردي كه نبايد به نام آذربايجان نوشته شود
ترديدي نيست كه اتفاقي تلخ در خانه ملت روي داده و بررسي قانوني و به دور از هياهوي اصل موضوع بايد به نماينده و خبرنگار مذكور محدود شود؛ اما در اين بين گروههاي مختلف از زواياي متفاوت به اين قضيه ورود يافته و با قوميو سياسي كردن خواسته يا ناخواسته آن، در پي متهم كردن ديگراني هستند كه اصلاً در اين درگيري فيزيكي حضور نداشتهاند. گروه اول رسانهها و افرادي هستند كه به شدت رفتار خارج از عرف نادر قاضي پور را محكوم كرده و خواستار جلوگيري از تكرار چنين برخوردهايي با خبرنگاران بوده و البته متهم به همسويي با جريان اصلاحات ميباشند؛ تا اين لحظه مستنداتي مبني بر اينكه اين گروه به دنبال متهم كردن مردم عزتمند اروميه يا آذربايجان در درگيري اخير باشند، در رسانهها منتشر نشده و اگر هم احتمالاً انتشار يافته، کاملاً محکوم است؛ چرا كه اصلاً ارتباط دادن يك درگيري فردي به شهروندان يك منطقه، به هيچ وجه ممكن و منطقي نبوده و در صورت صحت چنين تلاشي از سوي هر جريان يا طيفي، قطعاً در نهايت ره به ناکجاآباد خواهد برد. گروه دوم رسانهها و افرادي هستند كه به شدت به دنبال تبرئه نماينده محترم اروميه بوده و خواستار برخورد با خبرنگار مضروب هستند؛ اين گروه با تعصب اصولگرايي كه به نادر قاضي پور دارند، در تلاش هستند با جناحي كردن اتفاق روي داده، اصل موضوع را به حاشيه برده و در يك اقدام تاكتيكي، اصلاحطلبان و مردم آذربايجان را رودرروي هم قرار دهند؛ در حالي كه هيچكدام از دو طيف مذكور، در درگيري فردي رخ داده در خانه ملت و حواشي پس از آن سهمي ندارند.گروه سوم رسانهها و افرادي هستند كه تحت تاثير شانتاژ خبري سايتها و افراد منتسب به طيف تندروي جريان اصولگرايي، گمان ميبرند كه درگيري روي داده، يك درگيري قومي بوده و خبرنگار مذكور و مدافعين حقوق وي، به دنبال بايكوت كردن تشكيل فراكسيون ترك زبانان در مجلس شوراي اسلاميهستند؛ در حالي كه چنين سياستي توسط هيچكدام از نمايندگان مجلس تا به امروز دنبال نشده و يك درگيري ساده هرگز نميتواند مانعي براي تحقق حق طبيعي مردم آذربايجان براي تشکيل فراکسيون در مجلس باشد.
اصلاحطلبان يا اصولگرايان
با مروري در تاريخ ادوار مجلس، متوجه ميشويم كه اصولگرايان به غير از دورههاي ششم و دهم مجلس شوراي اسلامي، معمولاً اكثريت مجلس را در اختيار داشته اند و با توجه به اينكه سابقه نشان داده، معمولاً نمايندگان اقوام و بخصوص نمايندگان ترك زبان مجلس به جريان اصلاحات يا مستقل نزديك هستند، متاسفانه تشكيل فراكسيونهاي منتسب به اقوام در مجالس اصولگراي گذشته يا مغفول مانده يا با تواني كم در تامين مطالبات اقوام در مجلس موفق نبوده است. اما در دوره دهم مجلس شوراي اسلامي، مجدداً با قدرت يابي جريان اصلاحات و به خصوص انسجام جريان هويتطلبي، شاهد هستيم كه نه تنها نمايندگان اقوام مختلف در مجلس به صورت بيسابقه بر كرسيهاي هيات رئيسه مجلس تكيه ميزنند، بلكه با مروري بر سوابق سياسي آنها متوجه ميشويم كه اتحاد نانوشته نمايندگان اصلاحطلب و هويت طلب، زمينه را براي تشكيل هيات رئيسهاي با اكثريت نمايندگان تحولخواه فراهم نموده است.
در اين بين مردم آذربايجان و نمايندگان ترك زبان نيز جايگاهي غيرقابل انكار از خود در مجلس دهم بروز دادهاند كه انتخاب يك نائب رئيس مجلس از ميان آنها، روزهاي تاريخي براي نمايندگان اين ديار و به خصوص تشكيل فراكسيون ترك زبانان را نويد ميدهد؛ فراكسيوني كه با توجه به اصلاحطلب و مستقل بودن بسياري از نمايندگان ترك زبان، قطعاً همراهي فراكسيون اميد مجلس را نيز به دنبال خواهد داشت. اينها همه در حالي است كه طيف تندروي جريان اصولگرايي مجلس با نايب رئيسي مسعود پزشكيان و اتحاد نانوشته اصلاحطلبان و ترك زبانهاي مجلس، بيش از پيش نگران تثبيت همبستگي اين دو طيف شده و امروز به روشهاي مختلف به دنبال جدايي بين آنهاست تا هر دو گروه را همزمان از قدرت نمايي در مجلس باز دارد؛ شواهد نيز نشان ميدهد كه ماموريت عدم تحقق اين همبستگي، بر دوش معدود نمايندگان ترك زبان منتسب به جريان اصولگرايي گذاشته شده تا با پرچم داري تشکيل فراکسيون ترک زبانان در مجلس، مانعي جدي براي همراهي فراکسيون اميد با فراکسيون ترک زبانان باشند.
همراهي تاريخي تحولخواهان و مردم آذربايجان
به جرات ميتوان انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي57 را نقطه عطفي براي مشارکت تاريخي دلاوران آذربايجان با تحولخواهان ايراني قلمداد کرد؛ همراهي و مشارکتي که در هشت سال دفاع مقدس و انتخاب روساي جمهور و نمايندگان مجلس نزديک به جريان تحولخواه، به اوج خود رسيد و هرگز قابل مقايسه با همراهي ترک زبانان با جريان اصولگرايي نيست.
اعتماد جريان هويتطلب آذربايجان به طيف تندروي جريان اصولگرايي، در موارد متعدد خاطراتي تلخ را براي ترک زبانان ايران رقم زده که اهانت به مردم پرافتخار ديار آذربايجان در رسانههايي چون روزنامه ايران متعلق به دولت وقت اصولگرا، برنامههاي تلويزيوني چون فيتيله و ... يا برخورد امنيتي دولت وقت اصولگرا با معترضين به وضعيت بحراني درياچه اروميه، يادآور گوشهاي از اين تلخ کاميهاست؛ هر چند که طيف تندروي جريان اصولگرايي بي هيچ دليل محکمه پسندي، تلاش کرده اصلاحطلبان را در مقابل مطالبات مردم آذربايجان معرفي کند، ولي با مروري بر گذشته و همراهي دو طيف سياسي راست و چپ ايران با هويتطلبان، ميتوان به وضوح مشاهده کرد که واقعيت چيز ديگري را اثبات ميکند. البته در اين ميان، مردم آذربايجان نيز اندک خاطرات تلخ از برخي چهرههاي اصلاحطلب را چون انتشار برخي جوکهاي قوميتي، فراموش نکرده اند که ضروري است چهرههاي مذکور و جريان اصلاحات اگر تا به امروز در اين راستا از ترک زبانان ايران عذرخواهي نکردهاند، هر چه سريعتر از مردم آذربايجان دلجويي کنند تا زمينه براي همکاريهاي بيش از پيش اصلاحطلبان و هويتطلبان در فراکسيونهاي اميد و ترک زبانان فراهم شده و عرصه براي آنهايي که با استفاده ابزاري از مطالبات انباشته شده مردم آذربايجان، به دنبال جدايي بين اين دو طيف تحولخواه هستند، تنگ شود. آنچه مسلم است، فراکسيون ترک زبانان مجلس با بيش از 70 نماينده در آستانه تشکيل ميباشد و تداوم همراهي تاريخي تحولخواهان اصلاحطلب و ترک زبان، ميتواند نه تنها معادلات سياسي مجلس شوراي اسلاميرا تغيير دهد، بلکه شرايط متفاوتي را در انتخابات پيش رو به خصوص در انتخابات شوراي شهر رقم زند؛ اتفاقي که طيف تندروي اصولگرايان خطر آن را پيش از اين با انتخاب مسعود پزشکيان در هيات رئيسه مجلس احساس کردند و امروز به هر شکل ممکن در پي جلوگيري از تکرار آن هستند. البته از هماکنون اين نکته را نيز نبايد فراموش کرد که بايد به هويت مستقل فراکسيون اميد و فراکسيون ترک زبانان و هر فراکسيون ديگر منتسب به اقوام که به احتمال زياد به جريان تحولخواهي نزديک خواهند بود، احترام گذاشته شود تا مطالبات هرکدام از اين فراکسيونها در سايه ديگري قرار نگيرد؛ در سوي ديگر سابقه فعاليتهاي انتخاباتي دو جريان هويتگرا و اصلاحطلب ثابت کرده که هرگونه تضاد در منافع اين دو گروه، زمينه را براي قدرت نمايي چهرههاي پوپوليست غالباً نزديک به طيف تندروي جريان اصولگرايي مهيا ساخته، لذا پيشبيني تدابير لازم براي کاهش اختلافات احتمالي بين اين دو جريان سياسي تحولخواه در انتخابات پيشرو ضروري است. همچنين لازم به يادآوري است که تفاوتي بنيادين بين جريان اکثريت هويتگراي متعهد به قوانين جمهوري اسلاميايران با اقليت نيروهاي تجزيه طلب وجود داشته و تفکيک قائل شدن بين اين دو گروه، از اهميت بالايي برخوردار است؛ از اين رو احترام به مطالبات بحق جريان هويتطلب قانونمند و حمايت فراکسيون اميد و اصلاحطلبان از تشکيل فراکسيون ترک زبانان يا فراکسيون ديگر اقوام در مجلس شوراي اسلامي، ميتواند به نقطه عطفي ديگر در همکاري اين دو گروه تحولخواه تبديل شده و با مشارکت اقوام در قدرت سياسي، زمينه براي جلوگيري از بروز هرگونه شکاف احتمالي قوميتي در ميهن عزيزمان فراهم شود.
* دبير حزب مردمسالاري آذربايجان غربي