۰
يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۲۸

توانمندسازي معلمان در اولويت باشد

توانمندسازي معلمان در اولويت باشد


در تعريفي که امام خميني براي «مسائل» آموزش و پرورش در فرآيند سياستگذاري عمومي‌ارائه مي‌دهد؛ «مسئله فرهنگ و آموزش و پرورش در رأس مسائل کشور است» صحيفه امام، جلد 15،‌ص 309 .

به بيان ديگر در منطقي که امام خميني(ره) براي آرايش فرآيند سياستگذاري عمومي‌نظام جمهوري اسلامي‌ طرح مي‌کند؛ در دستور کار قرار گرفتن مسائل، مسائل فرهنگ و آموزش و پرورش از بالاترين اولويت برخوردارند و در اين ميان گراميداشت و ارجگذاري معلمان از مهمترين مسائل است چرا که ستون فقرات تعليم و تربيت هستند.

سيد مصطفي موسوي دبير شاخه فرهنگيان حزب مردم‌سالاري در گفت‌وگو با «مردم‌سالاري» ضمن پرداختن به فعاليت‌هاي شاخه فرهنگيان حزب مردم‌سالاري به اهميت جايگاه معلمان در فرايند آموزش و پرورش پرداخته است. مشروح گفت‌وگوي «مردم‌سالاري» با وي در زير آمده است:

به صورت مختصر فعاليت‌هاي شاخه فرهنگيان حزب مردم‌سالاري را توضيح دهيد؟

بعد از تشکيل شاخه فرهنگيان حزب مردم‌سالاري با همکاري دبيران،اساتيد اصلاح‌طلب در تهران، تحت شاخه فرهنگيان، فعاليت‌هاي صنفي و سياسي و فرهنگي خود را آغاز کرديم . فرهنگيان فعال که عموما فعالان شناخته شده بودند، دور هم جمع شديم و با همفکري جلسات مستمر را سر و سامان داديم اين نشست‌ها در موارد زير صورت گرفته است.

- جلسات با نخبگان آموزش و پرورش و کارشناسان ارشد

- نشست با انجمن اوليا مناطق و ارائه نظرات آن‌ها نسبت به بازگشايي مدارس و نيازهاي مدارس دولتي و غيردولتي و تجهيزات مدارس

- جلسه با مديران مناطق و روساي آموزش و پرورش و انتقال نيازهاي اوليا و مدارس به آن‌ها

- جلسه با مدير کل و معاونت و تعدادي از کارشناسان استان تهران جهت مشکلات آموزشي و نيازمندي‌ها

- نشست با اساتيد دانشگاه‌ها جهت اهداف راهبردي آموزشي

اهداف شاخه فرهنگيان حزب مردم‌سالاري را برايمان بازگو کنيد؟

تعميق و توسعه مشارکت معلمان به جهت تامين منزلت آن‌ها از طريق حمايت از تشکل‌هاي معلمي‌و تشکيل نظام صنفي به منظور نقش آفريني عيني در اداره امور مدارس، مناطق، ادارات کل و حوزه ستادي آموزش و پرورش

تلاش براي اصلاح قانون مديريت خدمات کشوري و افزودن فصل جداگانه اي به منظور همسان سازي نظام حقوق و دستمزد معلمان

پيگيري و حل مشکلات مزمن حوزه آموزش و پرورش

هدايت فرهنگيان و روشنگري بيشتر آن‌ها در امور سياسي اجتماعي

با نظر به اهميت سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش و سهم آن در تحقق سند چشم انداز بيست ساله و با توجه به ضرورت آسيب‌شناسي سند تحول بنيادين به چند مورد از چالش‌هاي مرتبط با فرايند اجراي اين سند،بپردازيد؟

اگر اين سند مورد نقد و بررسي دقيق قرار بگيرد بايد گفت که در بعضي شاخص‌ها واقعي به نظر نمي‌رسد بلکه باآرمانگرايي به آن پرداخته شده است.به نظر مي‌رسد براي دستيابي به اهداف اين سند به صورت پلکاني و با در نظر گرفتن پتانسيل‌ها و امکانات وارد شوند.

اگرچه از نقاط قوت متعددي برخوردار است اما به برخي از موضوعات مهم و تعيين کننده نظير بحث ترويج و توسعه فرهنگ ملي- ايراني، گسترش و تقويت زبان و ادبيات فارسي،توسعه مراکز فني و حرفه اي و هنرستان‌هاي موسيقي، توجه به بحث هنرهاي زيبا، موضوع آموزش زبان‌هاي خارجي و غيره، به خوبي پرداخته نشده است که اين امر منجر به چالش‌هاي متعددي در مرحله اجرا و عملياتي شدن اين سند مي‌شود. چالش ديگر مشکلي که مدارس و آموزش و پرورش به شدت با آن دست به گريبانند ،تامين منابع مالي است .که در اين طرح نيز همچنان لاينحل مانده .اگر قرار است تحول ايجاد شود بايد منابع مالي از قبل مشخص و دست مجريان براي اجرا‌ي برنامه بسته نباشد .نمي‌شود مدرسه در ابتداي سال تحصيلي منتظر کمک‌هاي مردمي‌(ممکن است باشد يا نباشد )سرانه (ممکن است داده شود يا خير)بماند .آيا مي‌شود دست مديران خالي باشد و از آنها توقع اجراي برنامه‌ها وايجاد تحول را داشت؟مشکلي که امروز نيز وجود دارد .

اصلي‌ترين عامل تحول ،نيروي انسانيست .نيرويي که تحول را باور داشته باشد ،نقشه راه را بداند، آموزش لازم ديده باشد ،انگيزه کافي داشته باشد ،از نظر مالي تامين شده باشد و... . اگر قرار است اين طرح آغاز شود بايد مجريان اصليش آماده وآموزش ديده باشند . به نظر نمي‌رسد اين اتفاقات رخ داده باشد. در اين سند مشخص نشده که ساير نهادها و ارگانهايي که قرار است با آموزش و پرورش همکاري داشته باشند چگونه بايد عمل کنند و چه تضميني براي اين همکاري وهمياري وجود دارد؟ ما در اين زمينه تجربه‌هاي تلخي از همکاري ساير نهادها و دستگاه‌ها مخصوصاً در زمينه کار و دانش وفني در سيستم قبلي داريم .

براي بعضي از بند‌هاي سند، يک راهکار دقيق و کمي‌عملياتي شدن در نظر گرفته نشده . کما اينکه خيلي از بندهاي سند در طرح‌هاي قبلي نيز وجود داشته اما هيچگاه جنبه عملي و اجرايي پيدا نکرده است .

- تکليف نهادهايي که بايد آموزش و پرورش را حمايت کنند مشخص نيست .در حاليکه آن نهادها نيز نياز به يک تحول همزمان دارند تا با آموزش و پرورش همراه شوند .

اما تحقق بخشيدن به اهداف تعليم و تربيت، آموزش و پرورش به تنهايي امکان پذير نيست بلکه سازمان‌ها، نهادها و ارگان‌ها نيز بايد حمايت کنند .ضمنا نظام آموزشي و تربيتي بايد يکپارچه و زير نظر يک واحد سازماني و با اهداف قيد شده در آموزش و پرورش حمايت و هدايت شود نه هر سازماني و ارگاني با يک نوع تربيت و سليقه اي عمل کنند و در مقاطع تعطيلي و تابستاني و براي پر کردن اوقات فراغت دانش‌آموزان دست به تربيت و آموزش سليقه اي بزنند و ساعات اجباري را تحت فشار به دست مدارس و آموزش و پرورش بسپارند. دولت اگر طبق اين سند کليه آموزش‌هاي درسي که در اين سند قيد گرديده و کليه هيات دولت را مکلف نمايد که اهداف اين است و در مجلس به تصويب برسانند که راه اين است و همه حمايت يکپارچه کنند اين سند و اهداف آن تحقق مي‌يابد و سوم اينکه معلمين را در رده اي قرار بدهند که به رفاه نسبي خود برسند لذا زماني اين آرمان‌ها در اين سند چشم‌انداز عملي خواهد شد که معلمين و خانواده‌ها بدون دغدغه و با خيال راحت فرزندشان را روانه اجتماع کنند. بايد معلمان از بين افراد نخبه و انسان‌هاي فرهيخته و داراي صلاحيت انتخاب شوند. مديران آموزش و پرورش بايد داراي ويژگي‌هاي بارز و شاخص باشند و از بين افراد داراي تخصص و افراد شايسته انتخاب شوند. آموزش و پرورش بصورت سيستمي ‌و هوشمندانه مديريت شود دانش‌آموز معلم و خانواده‌ها در اداره مدرسه و آموزش و پرورش نقش فعال داشته باشند.

آيا نظام فعلي آموزش و پرورش منجر به توانمند‌سازي نسل آينده خواهد شد؟

بله چون ايران و ايراني با هوش زياد خدادادي و پشتکاري که دارند مي‌توانند به بهترين جايگاه برسند ستون فقرات تعليم و تربيت معلم است و شهيد رجايي و باهنر به مقوله اهميت معلم تأکيد بسياري داشتند. انگيزه و توانمندي معلم ويژگي‌هايي است که بايد آنها را تقويت کنيم و تربيت معلم و آموزش‌هاي قبل از خدمت براي آموزش دانشجو معلمان و بهسازي منابع انساني موجود بايد مورد توجه قرار بگيرد.
کد مطلب: 61939
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *