۱
جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۶

شبکه های اجتماعی و آناتومی «قدرت»

رضا سیف پور
شبکه های اجتماعی و آناتومی «قدرت»
شبکه های اجتماعی مجازی از زمانی که وارد دنیای حقیقی ما شدند، یک سری از قوانین محتوم را با چالش های جدی مواجه ساختند. از آن جمله است قوانین مربوط به کسب و کار، ارتباطات فردی و گروهی، انتشار اخبار، دروازه بانی پیام، محدودیت های جغرافیایی و زمانی و ...... . از این رو این شبکه ها به عنوان یک قابلیت مهم و عمومی به سرعت مورد توجه کاربران و نیز پژوهشگران حوزه های مختلف قرار گرفتند و شاید یکی از گروه هایی که به شدت به کارکردها و ماهیت این پدیده عصر ارتباطات علاقمند شدند، پژوهشگران علم «سیاست» بودند. امروز پیوند «رسانه» و «سیاست» آنچنان نزدیک و جدایی ناپذیر شده که نمی توان به راحتی تشخیص داد رسانه کارکردی سیاسی پبدا کرده، یا سیاست متکی بر رسانه شده؟ اینگونه است که «رسانه های نوین» و شبکه های اجتماعی، «آناتومی قدرت» را تغییر داده و به عنوان ابزاری قدرتمند در دستان شهروندان، ضمن به چالش کشیدن مفهوم «قدرت» باعث تکثر آن در بین شهروندان شده، بازی قدرت را با بازیگرانی متعدد مواجه ساخته اند.
«قدرت» از منظر جامعه شناسی به معنی توانایی افراد یا اعضای یک گروه برای دست‌یابی به هدف‌ها یا پیش‌برد منافع خود، از راه واداشتن دیگر افراد جامعه به انجام‌دادن کاری خلاف خواسته آن افراد است. از این منظر «قدرت» یک «مزیت اجتماعی» محسوب می شود و تلاش برای تصاحب آن تاحد زیادی طبیعی به نظر می رسد. این نگرش به «قدرت»، برای سیاستمداران و رهبران سیاسی هم بسیار جذاب است. از منظر علم سیاست می توان برای «قدرت» تعابیر متعددی قائل شد. به عنوان مثالی بارز می توان به نظر «وبر» درباره «قدرت» اشاره کرد. او معتقد است «قدرت» مجال یک فرد یا افراد برای اعمال اراده خود حتی در برابر مقاومت عناصر دیگر است که در صحنه عمل شرکت دارند. پس «قدرت» بر دو رکن عمده «تحمیل اراده» و «مقاومت» شخص دیگر استوار است و هر کس که در جامعه قوه و استعداد اعمال اراده خود را بر دیگران داشته باشد واجد قدرت است. اکنون سوال اصلی اینجاست که این ابزار «اعمال قدرت» چیست و در واقع «قدرت» اصلی در کجاست؟ برای پاسخ به این سوال خوب است نظری داشته باشیم بر آخرین آوردگاه مهم «قدرت» در منطقه و دنیا یعنی کودتای ترکیه و چگونگی تغییر و تحولات قدرت در نحوه ارتباط کنشگران یعنی کودتاگران از یک طرف و اردوغان از طرف دیگر. در این مثال، توجه به «ابزار قدرت» بسیار جالب است .
در نخستین ساعات شنبه، ۲۶‌ تیر ماه گروهی از نظامیان ترکیه، کنترل مناطق کلیدی شهرهای آنکارا و استانبول را در دست گرفتند. هدف از این تحرک نظامی در درست گرفتن قدرت و ساقط کردن دولت اردوغان بود. در ساعات ابتدایی کودتا خبری از اردوغان نبود. ظاهرا وی در تعطیلات تابستانی و خارج از استانبول به سر می‌برد اما معاونان اردوغان خبر داده بودند که بلافاصله بعد از فراهم شدن شرایط، او با مردم ترکیه سخن خواهد گفت با این حال یک مشکل اساسی وجود داشت و آن اینکه مثل تمام انقلاب ها یا کودتا ها، کسانی که قصد ساقط کردن دولت را داشتند رادیو و تلویزیون را در تصرف خود درآورده بودند. این امری طبیعی است و بطور طبیعی کودتاگران می پنداشتند با این کار «رسانه» یعنی مهمترین ابزار کنترل، انتقال و تثبیت «قدرت» را در دستان خود گرفته اند و از منظر آنها عملا کودتا با موفقیت پایان یافته بود با این حال دیدیم که اردوغان موفق شد با مردم کشور ترکیه سخن بگوید و از آن‌ها خواست تا برای مقابله با تحرکات نظامیان خودشان را به خیابان‌ها و اماکن کلیدی که ارتش آن‌ها را تصرف کرده بود، برسانند و اینگونه بود که ورق برگشت. درست در یک لحظه‌ سرنوشت‌ساز که همگان گمان می کردند کودتا پیروز شده شبکه‌های اجتماعی مجازی توانستند نقشی تاثیرگذار در تعیین مسیر وتغییرسرنوشت ترکیه بازی کنند و دنیا را با پدیده ای جدید در عرصه «ابزارهای قدرت سیاسی» مواجه سازند. این موضوع وقتی جالب تر می شود که بدانیم از همان نخستین ساعات شروع کودتا، تمام شبکه‌های اجتماعی معروف و سنتی مثل فیسبوک، توییتر و یوتیوب با محدودیت‌های فراوان مواجه شده بودند اما کمتر کسی تصور می‌کرد که امکان پخش زنده‌ در شبکه‌های اجتماعی از طریق برنامه هایی کاربردی مثل «پریسکوپ»، علی رغم تمام محدودیت ها بتواند تاثیرگذار و جریان‌ساز باشد. در آن لحظات مهم مردم ترکیه با استفاده از این ابزارهای نوین ارتباطی و به اشتراک گذاشتن فیلم ها، عکس ها و متن های مهیج یکدیگر را به حضور در خیابان‌ها دعوت کردند و مبارزه مردم با ارتش وارد مرحله جدیدی شد. اردوغان هم که امکان حضور در مقابل دوربین‌های تلویزیونی را نداشت، از طریق اپلیکیشن جذابی به نامFace Time توانست پیام خود را به مردم ترکیه برساند. کسانی که در آن زمان برنامه های تلویزیونی را تماشا می کردند شاهد لحظه تاریخی مهمی بودند. مجری تلویزیون با نشان دادن صفحه‌ نمایش گوشی هوشمند خود به بیننده‌ها پیام‌ اردوغان را به مخاطبان رساند و مردم مطمئن شدند که رئیس جمهورشان به دست کودتاگران نیافتاده است. این طور حضور مردم در خیابان ها گسترده تر شد و در نهایت دیدیم که «ابزارنوین قدرت» کمک کرد تا «قدرت» تغییر مسیر دهد . این یعنی آنکه امروز قدرت سیاسی به شدت وابسته به عملکرد رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی مجازی است و از آنجا که این شبکه ها (ابزارهای بالقوه قدرت) در دست همگان قرار دارد نمی توان سراغ «قدرت» را در یک جای محدود گرفت. به عبارت دیگر به قول کاستلز، امروز ظرفیت ارتباطی جدید،کنشگران اجتماعی را قادر می‌سازد تا از طریق هم‌راستا کردن اراده، منافع و ارزش کنشگران بر تصمیم‌های دیگر کنشگران تاثیر بگذارند. آیا این یک تهدید برای قدرت های سیاسی رسمی (دولت ها) محسوب می شود یا یک فرصت؟ (همانگونه که برای دولت اردوغان رخ داد). قدر مسلم در عصر حاضر «آناتومی قدرت» تغییر یافته و «قدرت» دیگر منحصر به سیاستمداران نیست. اینک شهروندان هم می توانند در هنگامه ای خاص از این قابلیت ها استفاده کنند و چه بسا دولت ها را اموری وادارند . نمونه بارز آن را این اواخر چندین بار در فضای سیاسی – اجتماعی خودمان دیدیم. موضوع «فیش های حقوقی» یکی از آنها بود که دولتمردان و شخصیت های سیاسی را مجبور به واکنش و حتی تصویب قوانین جدید کرد. تمام این موضوع ساخته و پرداخته شبکه های اجتماعی تحت کنترل شهروندان بود. لذا این سوال همچنان باقیست که در این تغییر « آناتومی قدرت »، دولت ها چه سیاستی را اتخاذ خواهند کرد؟
کد مطلب: 59788
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *