مقایسه نگرش مردم سوییس در عدم تمایل به دریافت مبلغی ثابت به صورت ماهیانه با گرایش اغلب مردم ایران به دریافت یارانه نقدی، اگرچه شاید قیاس کاملی نباشد، اما می تواند زوایایی از این موضوع را روشن کند که در نوع خود شایان توجه و برسی کاملتر است.
در سوییس با برگزاری یک همه پرسی از مردم این پرسش را مطرح کرده اند که آیا موافقند که به هر نفر، اعم از اینکه شاغل باشد یا نه، 2500 فرانک در ماه پول نقد پرداخت شود؟ 2500 فرانک سوییس معادل 2555 دلار آمریکا یا 9 میلیون تومان به پول ایران است. نتیجه همه پرسی نشان می دهد که 78 درصد مردم به این همه پرسی پاسخ منفی داده اند. این همه پرسی از چند جنبه قابل بررسی است :
1-سوییس کشوری با یکی از بالاترین درآمدهای سرانه در دنیاست. درآمد سرانه در این کشور ۳۹٬۰۰۰ دلار برای هر نفر است. منبع درآمد این کشور بر خلاف کشوری همچون نروژ، نفت یا منابع زیرزمینی نیست. سوییس از دو منبع اصلی مالی برخوردار است که یکی منابع بانکی حاصل از پس انداز کشورهای مختلف در بانکهای آن و دیگری، درآمد حاصل از گردشگری در دو شهر توریست پذیر ژنو و زوریخ و همچنین گردشگری زمستانی در کوههای آلپ است. بنابراین سوییس بی بهره از درامدهای بادآورده نفتی است اما وضعیت اقتصادی مردم آن به گونه ای است که از سطح بالایی از رفاه برخوردارند. در چنین شرایطی مردم به درآمدهای جدید، نگرشی به این شکل ندارند که قرار است حق خود را از دولت بگیرند چرا که دولتها در سوییس تاکنون به مردم، رسیدگی کرده و آنها را از رفاه نسبی برخودار ساخته اند. به همین دلیل چندان هم غیر طبیعی نیست که مردمانی که از سطحی نسبی از رفاه برخوردارند با تامل بیشتری نسبت به طرحی تازه برای افزایش درآمد خود بنگرند.
2-با اینکه برخورداری از سطحی از رفاه نسبی، نقش مهمی در رای منفی اکثریت مردم سوییس به همه پرسی یادشده بوده، اما سطح آگاهی مردم نیز نقش مهمی در این موضوع داشته است. مردم سوییس با بهره گیری از آموزش مناسب و سطح بالای سواد رسانه ای به این مرحله از آگاهی رسیده اند که بدانند پرداخت مبلغی ثابت به صورت ماهیانه، سطح تلاش برای رشد و پیشرفت را کاهش می دهد و باعث افزایش مالیاتها می شود؛ موضوعی که مخالفان
3-در ایران وقتی از پرداخت مبلغی ثابت به صورت ماهیانه به مردم تحت نام یارانه سخن به میان می آید در وهله نخست گفته می شود که این مبلغ، حاصل درامدهای نفتی و حق همه مردم است. به همین دلیل کمتر کسی به این موضوع توجه می کند که دریافت این مبلغ چه تاثیرات مثبت یا منفی در زندگی فردی و اجتماعی و همچنین اقتصاد جامعه در پی دارد. چراکه همگان نفت را ثروت ملی می دانند و دریافت پول نقد از این ثروت ملی مثل پول نقد 45 هزار تومانی را بهتر از سرمایه گذاری های کلان می دانند. وقتی یارانه را پول نفت معرفی می کنند و پول نفت هم ثروت ملی است، کسی به آن نه نمی گوید حتی اگر به آن نیاز نداشته باشد. حال بگذریم از اینکه گاه پول یارانه حاصل از نفت، در دولت قبل به عنوان پول امام زمان به مردم معرفی می شد و جنبه تقدس به آن بخشیده بودند!
4-درباره تاثیرات بهره گیری از یارانه های مردم به جای پرداخت نقدی، در تولید ملی و ایجاد صنایع جدید و اشتغال، اطلاعات صحیحی به مردم داده نشده است. به عنوان مثال در صورت عدم پرداخت یارانه نقدی به مردم و تزریق آن به سرمایه گذاری در صنعت نفت و صنایع وابسته، نه تنها با افزایش تولید و صادرات نفت و گاز شاهد رشد اقتصادی و به تبع آن رونق اقتصادی در کشور خواهیم بود، بلکه روند اشتغالزایی هم تسریع می گردد. اما هم اکنون از منابع مالی وزارت نفت و شرکتهای وابسته، به جای سرمایه گذاری در پروژه های زیربنایی بویژه در میادین مشترک نفت و گاز، برای پرداخت یارانه های نقدی استفاده می شود که نه تنها تاثیر منفی در اقتصاد کشور دارد، بلکه به دلیل کاهش ارزش پول ملی ر دولت قبل، تاثیر مثبت چندانی هم در زندگی مردم ندارد.
5-از زمانی که پرداخت یارانه نقدی به مردم آغاز شد، به دلیل تزریق حجم بالایی از نقدینگی به اقتصاد، شاهد رشد تورم بودیم بطوریکه ارزش پول ملی به شدت کاهش یافت و ارزش یارانه
6-سطح بالای اعتماد مردم سوییس به دولتمردان این کشور موجب می شود به این موضوع فکر نکنند که اگر پولی را از دولت دریافت نکنند حق خود را نگرفته اند. آنها می دانند که اگر پول یادشده در خزانه دولت بماند، استفاده های به مراتب مطلوب تری از آن می شود و می تواند رشد و رونق اقتصادی بیشتری برای آنها به ارمغان بیاورد. اما متاسفانه در سالهای اخیر این اعتماد در کشور ما تضعیف شده است. اختلاس ها و تخلفات مالی فراوان طی سالهای اخیر که به بالاترین رده های دولت قبل نیز رسیده بود، اعتماد مردم را به دولتمردان کاهش داده و مردم تصور می کنند هر مبلغی – ولو اندک را – اگر از دولت نگیرند، حیف و میل می شود. تا زمانی که این اعتماد بازنگردد، شاهد خواهیم بود که مردم به هر وعده ای حتی غیرواقعی در مورد پرداخت یارانه بیشتری به صورت ماهیانه، روی خوش نشان می دهند چراکه قبلا به آنها گفته شده – هر چند به اشتباه – که این، پول نفت و متعلق به همه شماست. درحالیکه فلسفه توزیع ثروت ملی این نیست.
نکته پایانی اینکه اگر مردم سوییس به دریافت مبلغی ثابت به صورت ماهیانه، آن هم مبلغی بالا – نه در حد یارانه ناچیز 45 هزار تومانی در کشور ما – رای منفی می دهند، علاوه بر برخورداری از سطحی از رفاه عمومی، حاصل آگاهی بالای مردم و همچنین اعتماد آنها به دولتمردانشان است که در طول مدت زمان طولانی حاصل شده است. اگر خواستار این هستیم که مردم در ایران به شعارهای پوپولیستی همچون آوردن پول نفت بر سر سفره ها یا پرداخت پول نفت به صورت یارانه که تاثیرات منفی آنها هم در سالهای اخیر روشن شده است گرایش نشان ندهند لازم است ابتدا سطح آگاهی عمومی را در مورد تاثیرات مثبت و منفی اینگونه اقدامات روشن کنیم و در عین حال با افزایش اعتماد بین مردم و مسوولان، زمینه را برای همکاری دولت و ملت در رشد اقتصاد فراهم سازیم.