; ?>; ?> اسلام در روش و منش آیت الله طالقانی - مردم سالاری آنلاين
۲
جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۴۰

اسلام در روش و منش آیت الله طالقانی

زهرا ربانی املشی
نگاه طالقانی نفس انتخاب بیشتر از نتیجه آن، اهمیت دارد و انتخاب غلط از انتصاب درست بهتر است و مردم حتی اگر در ابتدای کار به انتخابی غلط دست زنند، در درازمدت یاد خواهند گرفت که چگونه برگزینند و بدین وسیله حکومت به سمت اصلاح خواهد رفت. قرآن کریم و سیره پیامبر و ائمه اطهار نیز بر مشارکت مردم در امر حکومت تأکید دارد. مشورت آن حضرات، ناشی از بیاطلاعی نبود. ما معتقدیم که رسول خدا(ص) اعلم و اعقل امت و دارای صائب ترین رأیها بود؛ چه در امور دینی و چه در امور دنیایی. قرآن در باره ایشان میفرماید: "وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ-إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ" با این حال به پیغمبر خطاب میکند: "وشاورهم فی الامر".
اسلام در روش و منش آیت الله طالقانی
نگاه طالقانی نفس انتخاب بیشتر از نتیجه آن، اهمیت دارد و انتخاب غلط از انتصاب درست بهتر است و مردم حتی اگر در ابتدای کار به انتخابی غلط دست زنند، در درازمدت یاد خواهند گرفت که چگونه برگزینند و بدین وسیله حکومت به سمت اصلاح خواهد رفت. قرآن کریم و سیره پیامبر و ائمه اطهار نیز بر مشارکت مردم در امر حکومت تأکید دارد. مشورت آن حضرات، ناشی از بیاطلاعی نبود. ما معتقدیم که رسول خدا(ص) اعلم و اعقل امت و دارای صائب ترین رأیها بود؛ چه در امور دینی و چه در امور دنیایی. قرآن در باره ایشان میفرماید: "وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ-إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ" با این حال به پیغمبر خطاب میکند: "وشاورهم فی الامر".
اگر چه ممکن است در برخی موارد، شورا و مشورت نتیجه مطلوب نداشته باشد، ولی لازم است که بهای آن پرداخته شود. همانند کودکی که برای راه افتادن، باید به او امکان زمین خوردن هم داد. جنگ احد نمونه بارز این مسئله است. در این جنگ نظر پیغمبر بر این بود که در داخل مدینه با سپاه دشمن مواجه شوند نه در کوههای احد ولی وقتی با مردم مشورت کردند تعدادی از جوانان انصار و همچنین تعدادی از افراد مسن مثل حمزة بن عبدالمطلب مدافع بیرون رفتن از مدینه بودند؛ پیامبر به نظر مشورتی و اکثریت عمل کردند که منجر به شکست مسلمانان شد. برعکس در جنگ احزاب بود که با مشورت دادن سلمان، خندقی کندند و باعث پیروزی سپاه اسلام شد. طالقانی از مسئله شورا، برداشت عامی دارد بر خلاف بعضی که شور و مشورت را تنها در حد تشکیل مجلس و انتخاب نمایندگان از طرف ملت میدانند. او معتقد است که در یک خانواده هم باید کارها با مشورت حل و فصل شود و هر خانهای باید یک شورا داشته باشد. طالقانی عالمی ظلم ستیز و عدالت خواه بود. او مبارزه با ظلم را بر مبارزه با کفر مقدّم میدانست و عقیده داشت که عدالت اجتماعی، یکی از بزرگ ترین اهداف رسالت انبیا است، و لذا هر مسلک و مرام اجتماعی که خودسران را محدود کند و جلو اراده آنان را بگیرد، به هدف پیامبران و اسلام نزدیک تر شده است و به گفته پیامبر اسلام که فرمود "من لامعاش له لامعاد له" اعتقاد داشت و میگفت پس از نجات مردم از گرسنگی و تأمین امنیت است که میتوان آنان را به توحید فراخواند.
آزادي بيان حقي است که قرآن کريم براي بشر قائل بوده و آن، کليد دستيابي به انديشه هاي عميق و ناب ميباشد، اولين مناديان آزادي و از جمله آزادی بیان پيامبران الهي بوده اند؛ چنانچه قرآن کريم به عنوان کاملترين و آخرين سخن الهي در سوره اعراف آيه۱۵۷ميفرمايد: «...وَ يَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَ الأَغلال الَّتِي کَانَت عَلَيهِم». وقتی قرآن کریم میفرماید: "فبشّر عباد الذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه" یعنی ازمیان حرفها بهترین را انتخاب کن، استماع اقوال مختلف و پيروي از بهترين آنها قطعا بدون بيان اين نظرات از ناحيه افراد مختلف با ديدگاه هاي متفاوت امکان پذير نيست و اين امر وقتي ميسر است که افراد جامعه، داراي آزادي بيان بوده و فضايي امن براي ابراز عقايد آنان ايجاد شده باشد. در مورد مشورت بايد افراد در بیان عقاید آزاد باشند و اگر خود را ملزم به بيان نظرات همسو با مشورت کننده بدانند، منظور قرآن از مشورت حاصل نميگردد. به هر ترتيب
آیت الله طالقانی در مورد آزادی بیان و عقیده میگوید: "اسلام برای آزادی مردم آمده است و ما در اسلام از این چیزها (شکنجه و سلول انفرادی) نداریم و اصلا در اسلام چیزی به نام زندان وجود ندارد. اگر کسی کاری خلاف قوانین مملکت و شرع انور اسلام انجام دهد مجازات آن معلوم است و در دادگاه عدل اسلام طبق قوانین اسلام که دارای روح عفو و بخشش است محاکمه و مجازات می‌شود، بنابراین جز موارد ضروری که باید متهمان جرائم بزرگ نظیر قتل تا قبل از برگزاری دادگاه مدتی را به اجبار در بازداشت باشند، که آن هم بسیار کوتاه خواهد بود، بازداشتگاهی نخواهیم داشت و با رسیدگی فوری در دادگاه عدل اسلامی زندان‌ها خالی خواهند شد
انديشه، بيان و عقيده سه عنصري هستند که قلمرو آزادي آنها در حوزه دین، با يکديگر در ارتباط و غيرقابل تفکيک هستند.
روش برخورد قرآن کريم با مخالفين، بر اساس منطق و عقل استوار است و به پيامبر(ص) دستور مؤکد داده است که مردم را با دلايل روشن و جدالهاي نيکو، به دين بخواند: "ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنَُ" ﴿سوره نحل آیه۱۲۵﴾ و این همان آزادي عقیده و بيان است. آیت الله طالقانی در مورد آزادی بیان و عقیده میگوید: "اسلام برای آزادی مردم آمده است و ما در اسلام از این چیزها (شکنجه و سلول انفرادی) نداریم و اصلا در اسلام چیزی به نام زندان وجود ندارد. اگر کسی کاری خلاف قوانین مملکت و شرع انور اسلام انجام دهد مجازات آن معلوم است و در دادگاه عدل اسلام طبق قوانین اسلام که دارای روح عفو و بخشش است محاکمه و مجازات می‌شود، بنابراین جز موارد ضروری که باید متهمان جرائم بزرگ نظیر قتل تا قبل از برگزاری دادگاه مدتی را به اجبار در بازداشت باشند، که آن هم بسیار کوتاه خواهد بود، بازداشتگاهی نخواهیم داشت و با رسیدگی فوری در دادگاه عدل اسلامی زندان‌ها خالی خواهند شد و البته که از نوع زندان اوین (زندان سیاسی) نخواهیم داشت و انقلاب ما برای همین بود که فضای سیاسی باز شود و مردم بر سرنوشت خود حاکم باشند و در بیان عقاید خود آزاد باشند". و در جای دیگر در مورد ابراز عقیده آزاد می فرماید: "زندان از این نوع (زندان سیاسی) هم نخواهیم داشت زیرا در صورت استقرار اسلام ابراز عقیده و بیان آزاد است و مردم برای ابراز نظر و عقیده منعی ندارند. ما خواستار جامعه‌ای هستیم که حتی در آن اگر کسی طرفدار استقرار رژیم سلطنتی هم باشد بیاید و آزادانه حرفش را بزند. در هر جامعه‌ای که آزادی بیان و عقیده وامثالهم وجود داشته باشد مسلّم است مخالفان به سوی خشونت هم نخواهند رفت و موردی پیش نخواهد آمد که دولت و مردم را در برابر هم قرار دهد". در بینش او انسان آزاد، مختار و در عین حال مسئول آفریده شده است. طالقانی میگفت: "اسلام با تنگ نظری جور در نمیآید. اسلامی که از متن قرآن و سنت پیامبر سرچشمه گرفته آزادی را محدود نمیکند، هر جمعیتی که بخواهد آزادی مردم را در انتقاد و بحث محدود بکند این اسلام را نشناخته است؛ هر جمعیتی نخواهد استثمار و استعمار و استبداد ریشه کن بشود این اسلام را نشناخته است". آیت الله طالقانی ریشه منازعات و بحرانهای اجتماعی میان دولت و ملت را عدم آزادی میدانست. از نظر ایشان: "هرکه هر چه می‌خواهد بگوید، هر کس هر مسلکی که می‌خواهد داشته باشد، آنهایی که می‌ترسند از اینکه دیگران در مقابل اندیشه‌هایشان حرفی نزنند، کاری نکنند یا آزادی نمی‌دهند، برای این است که از نارسایی مکتبشان می‌ترسند از اینکه دیگران در مقابل اندیشه‌شان حرفی بزنند، اسلامی که می‌گوید «قد تبیّن الرشد من الغیّ» از چه باید وحشت داشته باشد؟" (سید محمود طالقانی، از آزادی تا شهادت ص۳۸) یادش گرامی باد. امیدوارم اندیشه‌های طالقانی که همان اسلام راستین است و او به آن ایمان داشت و در راه آن هزینه فراوان داد ، چراغ راه نجات کشور باشد.

کد مطلب: 47285
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *