در تاريخ 23 آذر ماه سال 1398 نمازگزاران جمعه در مکان مصلاي تهران شعار ميدادند: «تورم گراني جواب بده روحاني»
در زماني که نمازگزاران محترم جمعه تهران اين شعار را سر ميدادهاند مرغ کيلويي 12900 تومان، هر کيلو گوشت قرمز 70 هزار تومان، هر دلار 13800 تومان، سکه کمتر از 5 ميليون تومان، پرايد 131 کارخانه 37 ميليون تومان و... قيمت داشتهاند.
امامت جمعه در آن روز بر عهده آيتالله موحدي کرماني بود و به صراحت از شعار نمازگزاران حمايت و آن را از تريبون نماز جمعه بيان کردند.
البته شعار دهندگان حق داشتند تا نسبت به افزايش قيمتها و در تنگنا قرار گرفتن اقشار مختلف مردم اعتراض نموده و آنرا با صداي رسا به گوش رئيس جمهور وقت و اعضاي دولتش برسانند.
همچنين موضع خطيب محترم جمعه که در مجلس خبرگان رهبري نيز عضويت داشت، در حمايت از مردم بسيار به جا و شايسته سپاس بود.
اينک چهار سال از آن روز و روزهاي بعد از آن سپري ميشود.
روحاني بيش از دوسال است از عرصه رياست قوه مجريه کنار رفته و خيل کثيري از کارگزاران دولت تحت مسئوليت ايشان نيز تحت نام و عنوان «بانيان وضع موجود» از پستهاي مديريتي عزل گرديدهاند، به نحوي که در يکسال اول روي کارآمدن دولت سيزدهم تنها در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي بيش از هزار مدير در ردههاي مختلف اين وزارتحانه برکنار شدند.
اينک که دولت سيزدهم به رياست آقاي رئيسي رئيس جمهور محترم سال سوم فعاليت خود را آغاز کرده برخلاف وعدهها و شعارهاي داده شده، اما قيمت هر کيلو مرغ از 12900 زمان دولت روحاني بين 80000 تا 95000 هزار تومان، هر کيلو گوشت قرمز از 70 هزار تومان به 500 هزار تومان رسيده، سکه از 4 ميليون 800 هزار تومان به 30 ميليون تومان، اجاره بهاء مسکن چند برابري و قيمت خانه مسکوني افزايش نجومي پيداکرده است، نرخ هر دلار از 13800 تومان به 50 هزار تومان رسيده است،پرايد 131 از 37 ميليون تومان به بالاي 300 ميليون تومان رشد داشته است.
اما يک سوال اساسي ذهن راقم اين سطور و اي بسا بسياري از هموطنانم را به خود مشغول کرده و آن سوال اين است که چگونه قيمتهاي سال 98 با شيب تقريبا ملايم، اعتراض نمازگزاران را برانگيخت و خشم خود را بر سر دولت روحاني ريختند و خطيب نماز جمعه نيز بدون کمترين درنگي نظر شعاردهندگان را تاييد ميکرد و صداوسيما نيز آنرا بازتاب داد، اما حالا که تورم به بالاي 50 درصد رسيده و گرانيهاي کمرشکن با شيب تند وتورم افکار گسيخته امان ملت را بريده، چرا و به چه دليل صداي اعتراضي از کسي بيرون نيامده و رئيس جمهور فعلي را مورد خطاب قرار نميدهند؟ چرا خطيب محترم جمعه نه تنها به اين همه گرانيهاي بنيان کن و تورم خانمان برانداز واکنش نشان نميدهد بلکه مکرر از اقدامات دولت تعريف و تمجيد و حمايت ميکند؟
آيا شعار دهندگان آن روز در زمان دولت روحاني در ايران زندگي ميکردند و حالا در سرزمين ديگري بسر ميبرند؟
اينان را چه شده است، آيا علي رغم افزايش سرسام آور قيمتها، وضعيت درآمدي شعاردهندگان سال 98 چنان عالي است که اين گرانيها بر زندگي آنان اثري نداشته و ندارد؟!
اينکه با وجود 100، 200 و حتي 300 درصدي در افزايش قيمت برخي از اقلام خوراکي و اجاره منزل و قيمت ماشين و نرخ دلار و... نمازگزاران محترم جمعه تهران مانند زمان استقرار دولت آقاي حسن روحاني نسبت به گراني موجود اعتراضي نداشته و شعار سر نميدهند و برخي از ائمه بزرگوار جمعه نيز هيچ گونه انتقادي در اين زمينه ندارند، واقعا به معمايي تبديل شده که توضيح و تشريح دلايل آن ضرورتي انکار ناپذير است.
بعنوان مثال مگر ميشود گوشت قرمز کيلويي 70 هزار تومان مصداق گراني تلقي و مستوجب اعتراض باشد و رئيس جمهور وقت مکلف به پاسخگويي در اين زمينه شود اما در دولت بعد قيمت 500 هزار توماني همين يک کيلو گوشت قرمز کوچکترين احساس نارضايتي را در معترضين ديروز ايجاد ننمايد و دولت و رئيس جمهور باني وضع موجود از گل نازکتر نشنود و عملا از او پاسخي خواسته نشود؟ براستي خبرنگاران ميکروفون بدست صداوسيما که در زمان دولت آقاي حسن روحاني هر روز در خيابان و محلهاي با مصاحبههاي خود، درد دل مردم کوچه و بازار و انتقادات آنها به وضع موجود را بازتاب ميدادند، دقيقا الان کجا هستند و چرا زبان در کام کشيده و لنزهاي دوربينهايشان در دولت آقاي سيد ابراهيم رئيسي از کار افتاده است؟!
در حالي که مانند سنوات گذشته يکي از محورهاي اصلي و دغدغههاي جدي مقام معظم رهبري مسئله معيشت مردم است، اين يک بام ودوهواي روحاني جواب بده و رئيسي جواب نده در مواجهه با گرانيها جزو کدام يک از ارزشهاي طيف اصولگرايان و يا سياستهاي صداوسيما محسوب ميشود؟