جنگ نابرابر فلسطین و رژیم غیرانسانی صهیونیزم از مقاطع سختی عبور، و به مراحل سختتری رسیده!
۱- ملت مظلومی که دهها سال در محاصره و زندان است حق دارد برای آزادی خود اقدام کند و مجاهدانش صفشکن بوده و عملیاتی را که در نوبه خود بی نظیر بود را بر علیه دشمن اجراء کند.
ذکر یک نکته ضروری است که همواره جبهه حق، مجاهدانش بر مدار حق و اخلاق هستند اما این یک کلیت صددرصدی نیست و ممکن است در هر جبهه حقی مجاهدان سهوا و یا عمدا مرتکب خطاء هم بشوند.
فلسطین محصور و زندانی شده،باید به مقتضای عقل و شریعت برای آزادی تلاش کند و از راههایی که کمترین هزینه را دارد بهره بگیرد.
قرآن به کسانی که کشورشان غصب شده، اجازه بیتفاوتی نمیدهد و میفرماید: «أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ» [بقره، ۱۹۱]، اگر کسی شما را از منزلتان اخراج کرده است، در قبال آن، حکم اخراج متجاوزان بر شما نوشته شده است.
«ُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ». [حج، ۳۹] اگر کسی مظلوم واقع شده است، به او اذن قتال داده میشود. و جالب است یکی از مهمترین مصادیق مظلوم واقع شدن را در آیه بعد قرآن؛ اخراج از سرزمین و شهر عنوان کرده؛ «الذین اُخرجوا من دیارهم بغیرالحق».
حضرت رسول(ص) میفرماید: «خدا از کسی که دشمن در خانه او وارد شود و او به مقاتله برنخیزد غضب ناک است / إنَّ اللّه عز وجل یُبغِضُ رَجُلاً یُدخَلُ عَلَیهِ فی بَیتِهِ ولا یُقاتِلُ» (عیون أخبار الرضا؛ج۲ص۲۲۴)
حضرت علی(ع) میفرماید: «به خدا سوگند، كسى كه به دشمن امكان دهد كه گوشتش را تااستخوان بخورد و استخوانهايش را خرد كند و پوستش را بردرد، چه ناتوان مردى است و چه كم دل و ترسوست. - وَ اَللَّهِ إِنَّ اِمْرَأً یُمَکِّنُ عَدُوَّهُ مِن نَفسِه یَعرُقُ لَحمَهُ، ویَهشِمُ عَظمَهُ، ویَفری جِلدَهُ، لَعظیمٌ عَجزُهُ"(نهج البلاغة؛ خ/۳۴)
ذکر این نکته مهم ضروری است؛ گرچه ملتی ظلم دیده به حُکم عقل و دین نباید خاموش بنشیند، بلکه باید هستی دشمن را به چالش بکشد، اما در عین حال نباید از هر گونه تدبیری که میتواند آتش فتنه و خونریزی را خاموش کند و عملا آتش بس محقق شود، دریغ کنند. روشن است که دستور آیات قرآن به ارتباط و انجام مذاکره با دشمن در برخی از مقاطع جنگ بدین جهت است. (ر.ک؛ انفال/۶۱و۶۲، نساء/۹۰)
۲- دنیا و ملتها بدون منتظر شدن اینکه دولتهایشان در برابر ظلم آشکار اسرائیل چه میکنند، وارد شده و پژواک نالههای مادران داغ دیده و گریههای کودکان پر زخم و خون شدند.
آفرین بر هر انسان آزاده و پر عاطفهای که از هر کیش و دین و آیینی در برابر ظلم، با توجه به تمام محدودیتهایی که در برخی کشورهای اروپایی است، به خیابانها آمده و میآیند صدای مظلومان فلسطین شدند.
هرچقدر دولتهای اروپایی و آمریکایی و برخی سازمانهای جهانی در ماجرای فلسطین بدرفتاری کرده و میکنند، اما حرکت ملتهای آنان چشم ما و همه جهانیان را روشن نموده است.
امروز جهان شاهد تلاطم ملتهاست و این تلاطم یک واحد پیوسته و متصل است و جای استفاده بهینه را فراهم آورده.
چه زیبا استاد مطهری گفت: «اجتماع بشری از لحاظ اتصال و پیوستگی مانند یک ظرف آبی است که هر حادثهای در هر نقطهاش در تمامش مؤثر است. حوادثی که در این محیط سیال رخ میدهد مانند حوادثی است که بر سطح آب تولید امواج میکند از کوچک و بزرگ خاصیت این امواج این است که ابتدا کوچک است و بعد توسعه پیدا میکند.»
۳- ایران در این رخداد بیمسئولیت نیست.
استادمطهری مینویسد؛ «تهاجم ممکن است بدین شکل باشد که کسی در سرزمین خودش تحت شکنجه است نمیتواند بی تفاوت بماند و شما هم رسالتی دارید که او را آزاد کنید.»
در فقه دفاع از مظلوم مورد محاصره مطرح شده و فقه میگوید؛ وقتی بخاطر توسعه طلبی دشمن شهر مسلمانان در معرض خطر قرار گرفته، دفاع به هرشکلی، واجب است؛ «لو غشی بلاد المسلمین عدو .. یجب علیهم الدفاع عنها بایه وسیله..»
اما امروز با توجه به شرائط خاص کشور و دوری از هرگونه جنگ و درگیری، باید دفاع به شکل عاقلانه و موثر انجام شود.
مهم این است؛ ایران بتواند از این فرصت نهایت استفاده را بکند و استفاده از این فرصت به جنگ طلبی و شعارزدگی و کفن پوشیدن نیست، بلکه ارتباط با جهان، کشورهای موثر دنیا، مسلمین جهان و نهادهای بینالمللی جهانی است و این مهم با وجود یک دیپلماسی قوی و کارآمد دست یافتنی است، پس قهرا ایران نباید خود را محدود به چند کشور کوچک و بی تاثیر در نهادهای بینالمللی خلاصه نماید.
ارتباط عالمان دینی و اندیشمندان و نخبگان و اساتید و چهرههای پرآوازه هنری و ورزشی با همصنفان خویش بسیار مغتنم است و با ارتباط تنگاتنگ در این دهکده جهانی میتوانند مجموعهای فعال برعلیه ظلم بوده و او را مجبور به خواست ملتها نماید.