مواضع رهبر معظم انقلاب در مورد جنگ حماس و رژیم اسرائیل بسیار مهم و حیاتی است.برخی تصور مینمودند فرمایشات ایشان در مورد مسئله جنگ به طریق دیگری باشد اما پس از نطق معظم اله مشخص است نظام موضع هشیارانهای را در قبال این رویداد اتخاذ کرده است.
در حقیقت بسیاری منتظر فرمایشات ایشان بودند تا هزینهتراشی کنند اما وقتی نطق فرمانده کل قوا ایراد شد نقشه بسیاری بر آب شد. به هر حال محرز است که عدهای در داخل و خارج از این مرزها تمایل بسیاری به تند شدن فضا و بردن کشور به سمت جنگ مستقیم دارند.
فلذا اکنون ما میدانیم که ایران نقشی در طراحی و اجرای حمله به مواضع و شهرهای رژیم صهیونیستی ندارد ولی در عین حال قدر دان این اقدام است و حمایت مینماید. چه بسا اگر این موضعگیری هوشمندانه نبود عدهای در داخل با برخی اظهارات ناصواب و نسنجیده گزک به دست آمریکا و غربیها میدادند. ولی در واقع این نطق پرونده دخالت تهران در حمله حماس به رژیم اسرائیل را بست.
همواره در سیاست خارجی کشورمان ما نیازمند چنین موضعگیریهایی هستیم. در طول سالهای گذشته افراد و مسئولینی بودند که بیدلیل برای مردم و نظام هزینهزایی کردند و ما تاوان اظهاراتی را میدادیم که به واقع دخلی به آن نداشتیم.
لیکن مثل روز روشن است که کنش و واکنشها در عرصه سیاست خارجی با عرصه سیاست داخلی بسیار متفاوت است و در این حوزه باید سنجیدهتر سخن گفت. البته این بدین معنی نیست که حوزه سیاست داخلی هزینه ندارد؛ چرا آن هم اقتضائات خود را دارد ولی باید پذیرفت که میزان حساسیتها در سیاست خارجی دوچندان است.
در سالهای نهچندان دور ما رئیس جمهوری داشتیم که قادر به درک این حساسیتها نبود و زمانی متوجه شد که این حوزه آدابی دارد که دیگر دیر شده بود! در دولت نخست محمود احمدینژاد (نهم) وی در زمینه سیاست خارجی اظهارات هزینهزای فراوانی را بیان نمود و کار را به جایی رساند که برخی دشمنان نظام بدون کمترین هزینهای توانستند توجهات دنیا را به خود جلب کنند. اما در دولت دهم وقتی مشخص شد این اظهارت نهتنها نفعی ندارد بلکه هزینه زیادی را سوار نظام میکند مسئولان دنده عقب گرفتند و سعی کردند در چنین اموری اظهار نظر نکنند.
به هر روی، فرمایشات اخیر رهبری در جنگ حماس هم از موضع عزت بود و هم هشیارانه. این رویکرد میتواند نصبالعین تمام مقامات کشورمان علیالخصوص آن افرادی باشد که سخنانشان در میان مسئولان و رسانههای سایر کشورها دارای ضرب است.