مشکلات اقتصادي عموم مردم و دردسرهاي فرهنگي و اجتماعي و سردرگميهاي سياسي موجود و نهايتا نگاههاي متحجرانه به نسل جوان و وجود شکاف عميق نسلهاي مختلف در ايران، موجب جدايي نسل جوان از حاکميت سنتي گرديد. هرچند که دولت و طبقه حاکمان با انکار چالشها سعي در عادي نشان دادن اوضاع دارند، ليکن آنقدر اين شکاف عميق و واضح است که انکارکنندگان را به دروغگويي متهم مينمايند.
بياعتمادي مدني يعني هرچه که سياست منبعث از قدرت ميگويد و وضع ميکند، با بيتوجهي مردم مواجه ميشود. مردم به کار خود مشغولاند بدون اندک توجهي به رفتار حاکمان! حتماً عکسهايي از مسافران مترو و اتوبوس، مطب پزشکان، فرودگاهها يا هر سالن انتظار ديگري را ديدهايد. حتماً ديدهايد که افراد به روزنامه، مجله، کتاب و اين روزها به صفحهنمايش تلفن همراه خود نگاه ميکنند. سايرين هم در چنين فضاهايي وانمود ميکنند که نگاه بيهدف و جستهگريخته دارند. جامعه اينگونه شده، مردم بهلحاظ کثرت بياعتمادي به حاکميت به امور زندگي خود مشغولاند.
در جهان جديد اين رفتار شکلي از ممارست مدني است که قبل از تحول و تغيير اساسي توسط آحاد مردم صورت ميگيرد يا حاکميت نسبت به اصلاح نحوه حکمراني به اختيار خود عمل ميکند يا در نتيجه بياعتمادي و بيتفاوتي عمومي مجبور به تغيير سياستهاي زورمدارانه در هر حوزهاي اعم از اقتصاد، فرهنگ و سياست خواهد شد.
نگاهي به فضاي عمومي شهرها در باب حجاب هم دليل ديگري بر اين مدعاست. در برخي از کشورهاي جهان اگر کسي به ديگري نگاه مستمر و مستقيم داشته باشد، بهمعناي نقض حريم خصوصي است. در چنين موقعيتي، به احتمال بسيار زياد، فردي که هدف چنين نگاهي است، به نگاهکننده نزديک ميشود و دليل نگاه را سوال ميکند. کلمه مدني در اصطلاح «بياعتنايي مدني» بيانگر مدنيت است يعني جامعه ميخواهد بفهماند ما با مدنيت و فرهنگ رفتار خواهيم کرد و اينجا وظيفه حکومت است که با درک رفتار مدني شهروندان صبوري و فرهنگ و مدنيت مردم را مصادره به مطلوب نکند و گام در راه تغيير سياستهاي موجود بردارد.
بياعتنايي مدني، نوعي تعامل اجتماعي است. اين تعامل بين غريبههايي (مردم و سياستهاي جاري حاکميت) جريان دارد که با هم مجاورت فيزيکي و اجباري دارند. بياعتنايي مدني پيامي را به جامعه منتقل ميکند که تغيير کنيد والا اين بياعتنايي مدني موجب تغيير اساسيتر و ريشهايتر خواهد شد.
بياعتنايي مدني در واقع اسکن محجوبانه و صلحآميز مردم است. يعني مردم هم ميبينند و هم صبر پيشه کردند. بياعتنايي مدني يعني فعلا خطري از جانب ما متوجه شما نيست و هرچند که مردم خودشان را با تلفن همراه يا زندگي متعارف مشغول ميکنند ولي درعينحال ميدانند که حکومت چه ميکند و چرا اعتماد عمومي صدمه ديده و بايد سياستها و روش حکمراني تغيير کند.
مردم در فضاهاي عمومي تلاش ميکنند تا به اين طريق مباديآداب باشند. نگاهشان زشت و توهينآميز به نظر نيايد. گاهي نگاه کنجکاوانه مردم و برخوردهاي فيزيکي به وجود آمده بين طرفين که رفتار و نگاهي واکنشبرانگيز و توهينآميز است، بهخاطر تاخير در درک حاکميت نسبت به تضييع حقوق مسلم مردم است. به همين دليل نگاه مردم تا کنون در مسير حفظ آرامش بود، يعني مسيرهايي که ناراحتي حکومت را به همراه نداشته باشد. مردم در واقع با بياعتنايي مدني براي حکومت فضا ايجاد ميکنند تا خود حکومت سياستهايش را تغيير دهد.
نکته مهم آن است که اين انتظارات، دوطرفه و شکلي از توافق بين شهروندان و حکومت در حيات شهري نتيجهاش چگونه ابراز ميشود. «مردم با بياعتنايي مدني پيام ميدهند که من تو را به حال خود ميگذارم تا به وظيفه خود، در ايجاد رفاه و حفظ حقوق شهروندان که وظيفه ذاتي حکومت است، بکوشيد و تو هم بايد تغيير کني چون تغيير در مسير اصلاح امور حق من است». لحظهاي تصور کنيد که حاکميت نخواهد اين پيام را درک کند و اين هنجار اجتماعي نانوشته يعني بيتوجهي و بياعتنايي عمومي مردم را درک نکند، دقيقاً چه احساسي داريد؟ بيترديد زنان نسبت به اين رفتار احساس بسيار بدتري دارند بهويژه اگر نقضکننده اين هنجار يک نگاه حکومتي مردسالارانه باشد!
کلانشهرها، محيط و محل تنوعات فرهنگي و اجتماعي است. ما هر روز در فضاهاي عمومي شهري ميتوانيم، انتظار داشته باشيم که آدمهاي عجيبوغريب، متفاوت و متمايز ببينيم. بياعتنايي مدني تمريني براي زيستن در جهان جديد و ايجاد تغيير در سياستهاي حکومت است. معمولاً در محيطهاي کوچک اين هنجار ضعيف و کمرنگ است ولي در کلانشهرها که محل شکلگيري هويتها و سبکهاي زندگي متفاوت است؛ بياعتنايي مدني، هنجاري اجتنابناپذير است که حاکميت بايد بدان توجه نمايد.
البته بايد اين نکته را نيز يادآوري کرد که در جهان جديد افراد ميآموزند که در کدام موقعيتها بايد تابع هنجار بياعتنايي مدني باشند و در کدام موقعيتها خيرهشدن و چهبسا مداخله، امري مشروع و موجه است. نگاه به کودک يا سالمندي تکيده و مستأصل يا هر فردي که در موقعيتي مخاطرهآميز اقتصادي قرار دارد، امري سرزنشآميز نيست و چهبسا گفتوگو و کمک به آنها تحسينبرانگيز نيز باشد ولي نگاه مستمر و مستقيم به فردي که دچار معضلات مختلف اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي و.... است و داراي ظاهر و لباسي متفاوتي هم باشد بدون تلاش به امدادرساني به وي نيز ميتواند نقضکننده بياعتنايي مدني به عنوان يک روش مفيد شهروندان باشد. بايد دانست که جاي بسي خوشحالي است که اين روزها که متفاوتپوشي زياد شده است، اغلب مردم در شهرهاي بزرگ به بياعتنايي مدني پايبندند ولي در کل اگر در فضاهاي عمومي افرادي متفاوتپوش ميبينيد، بياعتنايي مدني پيشه کنيد. نگاه وراندازانه شما به ديگري، مداخله در حريم اوست. با ديگران همانطور رفتار کنيد که انتظار داريد ديگران با شما رفتار کنند.