ظرف دهه های گذشته ، یکی از مهم ترین چالش ها و دغدغه هایی که در کشورهای در حال توسعه مطرح بوده، راهکارهای رفع تبعیض از زنان و تسهیل دسترسی آنها به فرصت های برابر در زندگی فردی و اجتماعی بوده است. در ایران نیز مجادلات بسیاری میان فعالین مدنی و حقوقدانان در این زمینه جریان داشته و دارد که چگونه می توان در عین حفظ چارچوب های فرهنگی و سنتی خاص جامعه ایران گام هایی برای بهتر زیستن و مشارکت فعالانه زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی برداشت.
با این همه به تازگي بحثي مطرح شده كه نظرات مخالف داشته است و اعتراض زيادي به اين طرح وارد شده است. اما كماكان آقايان بي اعتنا كار خود را مي كنند؛ شاید به خاطر اینکه مرد هستند. اما خانم هايي که اينگونه لوايح را تصويب مي کنند ، كدام شوهر يا پدري جرات مي كند به همسر خود كه داراي پست مهمي است اجازه انجام كاري را ندهد؟ پس این دسته از خانم ها هم خيالشان جمع است. قبل از اينكه وارد بحث جديد شويم، مسئله ديگري ذهنمان را مشغول مي كند این است که قوانيني كه تصويب مي شود به جاي اينكه مسائل جامعه را حل كنند بيشتر مشکل ساز می شوند.
به عنوان مثال تا چندي پيش اگر مردي فوت مي كرد بچه هاي او تحت قيوميت جد پدري قرار مي گرفتند و مادر بيچاره در واقع، زنی هيچ كاره بود اما الان اگر زن بتواند مخارج فرزندان خود را تامين كند قيوميت به مادر تعلق مي گيرد. اما تكليف زني كه طلاق گرفته و حضانت فرزندان را به عهده گرفته (مهر مادري) و با چنگ و دندان خانواده اش را حفظ مي كند و با هر مشقتي آنان را به عرصه مي رساند و نفقه اي از مرد دريافت نمي كند يا به حد كافي مرد را ملزم به پرداخت نفقه نمي كنند چیست؟ در چنین مواردی قيموميت اين فرزندان باز به عهده پدر است و اگر در اين ميان اتفاقي بيفتد، همه زحمات زن اعم از مالي و مادي براي پدر مي ماند و بس. قانون ما چرا براي اين زن تكليفي مشخص نكرده؟ قانون بايد انقدر تكميل باشد كه به همه موارد جامعه جواب داده باشد اما نه تنها دراين مسئله، در مسائل ديگر هم بسيار مشكل آفرين بوده است. به نظر مي رسد در ميان مسائل مهم، مسئله زن به طور كلي فراموش شده است. زنان ايراني از فاطمه زهرا الگو مي گيرند، پس بايد بسيار بيشتر از اين حرفها به زن ايراني احترام گذاشته شود و حق او را بيش از پیش محترم شمارند.
از سوی دیگر كميسون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس طرحي را مبني بر خروج از كشور براي زنان مجرد زير ۴۰ سال با اجازه ولي قهري تصويب كرده است. اول به اين سوال جواب بدهيم كه زنان شوهردار بايد در هر امري بالاخص در امر گذرنامه و خروج از كشور از همسر خود كسب تكليف كنند، اما تكليف مرداني كه بدون رضايت همسر به خارج از كشور رفته و در آنجا ماندگار مي شوند و زن و فرزند اين سو آواره هستند چیست؟ چرا مردان نبايد براي خروج از كشور رضايت همسر را داشته باشند؟! موردي چند سال پيش زماني كه دفترچه بسيج خانوار مطرح بود پيش آمد که مردي
آيا زن زير 40 سال عاقل و بالغ با يك طفل صغير يا آدم مجنون و مهجور يك جا درنظر گرفته نشده است؟ چگونه است که زن شاغل زير 40 سال كه قصد خروج حال زيارت، سياحت يا اقامت در خارج از كشور را دارد نمي تواند خود امکانی براي صدور گذرنامه يا خروج داشته باشد؟
در خارج از كشور بود و مادر براي واكسن بچه اش نياز به دفتر بسيج داشت و جد پدري بچه دفترچه بسيج را در اختيار مادر قرار نمي داد و مادر بلا تكليف ماند تا همسر از خارج باز گشت. اگر پدر باز نمي گشت چه می شد؟ گفته شده اين طرح براي سلامت خانم هاست. اگر پدري اجازه دهد دختر ۳۹ ساله اش از كشور خارج شود، دخترش سالم مي ماند و سلامت باز مي گردد و اگر اجازه ندهد و دختر به هر طريقي از كشور خروج كند امنيت و سلامت خود را از دست مي دهد. يعني اجازه ولي قهري در سلامت خانم ها به صورت غيبي تاثير مهمي دارد .زني كه ۳۹ سال از خداوند عمر گرفته ديگر نه صغير است و نه بي دست و پا. اگر پدر و جد پدري فوت نموده اين دختر ۳۹ ساله از حالت صغيري يا مجنوني بيرون مي آید؟ آيا زن زير ۴۰ سال عاقل و بالغ با يك طفل صغير يا آدم مجنون و مهجور يك جا درنظر گرفته نشده است؟ چگونه است زن شاغل زير ۴۰ سال كه قصد خروج حال زيارت، سياحت يا اقامت در خارج از كشور را دارد نمي تواند خود اقدامي براي صدور گذرنامه يا خروج داشته باشد؟ شايد زن ۴۰ سال با درآمد خود براي بهتر شدن زندگي شخصي مي خواهد داد و ستدي انجام دهد و ولي قهري مخالف است. مگر پيامبر نفرموده اند براي كسب درآمد و زندگي بهتر مهاجرت كنيد؟ شايد ولي قهري به علت كهولت سن و طرز فكرهاي خاص سنين بالا قادر به تشخيص خوب و بد نباشد و آنگاه زن زير ۴۰ سال بايد وضع موجود را تحمل كند؟ بايد در نظر داشت ولي قهري يك زن ۴۰ ساله در سنين بالا به سر مي برد و شايد قدرت فكري زيادي نداشته باشد. چرا كه همه مي دانند در سنين بالا اشخاص بسيار محتاط ترند و اين به علت نا امني فكري مخصوص اين سنين است. اما يك جوان براي زندگي بهتر تلاش هايي دارد و براي آينده نقشه هايي در سر مي پروراند و همه اين مسائل را بايد در نظر گرفت و اقدام به انجام كاري نمود. كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي بايد ولي قهري را از نظر فكري و سني و اعتقادي روانكاوي كند و بعد اين طرح ها را تصويب نمايد. تا پيش از اين دختر بالاي ۱۸ سال خود مي توانست اقدام به صدور گذرنامه و خروج از كشور کند و اين يعني استقلال يك انسان و تصميم براي زندگي خود اما اينجا اين سوال مطرح مي شود كه آیا اگر پسر بالاي ۱۸ سال از كشور خارج شود هيچ مشكلي برايش پيش نمي آيد؟
اميد است با همه اين سوال هاي مطرح شده تجديد نظري در مورد این قانون براي جوان هاي اميدوار به آينده انجام شود چراكه با همه امكانات امروزي كه بسيار بيشتر و بهتر از زمان هاي گذشته است اعم از تحصيلات بهتر و بالاتر و پيشرفت تكنولوژي، جوان هاي ايراني به خصوص دختران ايراني كه بسيار آگاه تراز گذشته هستند و در دامان همین کشور پرورش يافته اند، انديشه هاي پاك تري در سر مي پرورانند و در اندیشه خدمت به همین مرز و بوم هستند. با این همه ، باید از خودمان بپرسیم که آیا واقعا می خواهیم با این رویکرد ادعای صیانت از نهاد خانواده را مطرح کنیم و از زنان حمایت کنیم ؟!