زنان و مديريت هاي كلان

حضور زنان در مديريت هاي كلان و مناصب سياستگذاري كشور و سپردن مسئوليت هاي مهم در گذرگاه هاي خطير از جمله مطالبات مدني است كه چندين دهه از عمر پيگيري آن، توسط فعالان اجتماعي اين حوزه  مي گذرد. بدون ترديد آنچه به جهان امروز رنگ و زیبایی می بخشد ، این خواهد بود که زنان و مردان در قالب یک حضورِ برابر در جامعه در کنار هم با هم افزایی اندیشه و فخر تجربه، بر غنای بودن و زندگی معنا دهند. امروز جای زنان در کرسی های اندیشه ورز دانشگاهی ، کرسی های سیاست مجلسی و دولتی ، کرسی های فقهی و دینی و...خالی است و آنچه ضروری است اعتماد کردن و سپردن بخشی از امور به زنان و پیگیری نتایج آن است تا زنان در جوامع به همان اندازه ای که مردان  آزمون و خطا کرده اند -تا به تجربه زیستی وافری برای حکمرانی و سیاستگذاری دست پیداکنند-، نرسند نمی توان انتظار داشت وجود زنان در عرصه های مختلف معجزه آفرینی کند. چگونه مي توان توقع داشت  قبل از آنكه زنان در مديريت و تصميم سازي هاي كشوري تجربه اي داشته باشند، در جامعه و عرصه هاي متنوع آن قادر به اثرگذاري باشند؟ زنان و حضور آنان در عرصه هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و سياسي و دسترسي برابر به حقوق شهروندي از جمله مواردي است كه نه تنها در كشور ما بلكه در اكثر جوامع به شكلي ويژه پيگيري مي شود. فراموش نشود كه هرچند انتصاب زنان در مديريت منطقه هاي آموزشي، اقتصادي، بخشداري و فرمانداري هم خوب است اما معيار و منظور در سطح كلان كشور است نه سطح محله و شهر. اين همه تعلل در بكارگيري و حضور آنان در سطوح مديريتي و سياستگذاري براي چيست؟ به انصاف و به جاست اگر گفته شود زنان اين مرز و بوم در نتيجه سنجش و برآورد شاخص هاي مختلف علمي و مهارتي نه تنها كاستي ندارند بلكه در بسياري از موارد، سرآمد نيز هستند و به تاريخ ثبت شده قابليت هاي انكارناشدني دارند. اگرتورقي بر تاريخ ايران زده شود نام آشناي چندين صد زن نامدار به چشم مي خورد كه سرچشمه تحول و رخدادهاي علمي و اجتماعي و فرهنگي فاخر در كشور بوده اند. اين مجال صرف آن نيست كه اقدامات و حضور مردان علمي و سياست مدار به كناري زده شود و قدردان آن نبود، بلكه خواهان آن است كه از امروز براي دختران اين سرزمين برنامه ريزي شود تا رهبران و مديران موفق آينده كشور باشند و آنچه در دل و ذهن براي سرافرازي ايران مي پرورانند، به وقوع بپيوندد و امكان پذير شود. بي گمان، در مقابل با بحث هاي ديني كه مطرح مي شود و برخي حضور زنان را مغاير شعائر اسلامي مي دانند بايد يادآوري كرد؛  فاطمه (س) دختر پیام آور اسلام با آنکه به تمامی احکام واصول اسلام آشنا بود - آن گونه که در تاریخ نگاشته شده است- با صلابت و کامله  به اجتماع وارد می شود و در کمال خوش كرداري و عدالت طلبی، حق همسر خود ، خانواده اش و چه بسا تضمین سعادت آینده بشر را جویا می شود. هر چند كه امروز شاهد آن هستيم كه از نگاه هاي تعصب مسلك و غير منطقي براي حضور زنان در مناصب كلان كاسته شده است اما هنوز به ميزاني نرسيده كه از آن بتوان به عنوان عدالت جنسيتي در اجتماع نام برد. امید که ابعاد مختلف حقانیت ها و واقعیت های حضور موثر زنان بیشتر مورد واکاوی جنبش ها و طرفداران عدالت قرار گیرد.