سال گذشته اگرچه سالی پر ماجرا و پرغصه برای ایرانیان بود، شوربختانه در انتها به اپیدمی جهانی و متوقف شدن پویایی جهانیان منجر شد و کماکان در ابتدای سال جدید همه ایرانیان و دولت و نهادها درگیر ماجرای ویروس کرونا هستند و این مصیبت جهانی، همه موضوعات را به حاشیه برده است. طبق سنت گذشته سال 99 توسط رهبری به نام سال جهش تولید نامگذاری شد و در استراتژی کلان و در ادامه شعار سال قبل یعنی رونق تولید، بر تولید بعنوان راهبرد اصلی حکومت تاکید شده است.
واکنش جامعه نسبت به شعار جهش تولید متفاوت است. از نظر برخی امکان جهش تولید در شرایط بد اقتصادی و تحریم های سنگین و یکجانبه ایالات متحده که تمامی کانال های مالی ارتباط با بانکهای خارجی و بازار بین المللی مسدود شده است و تامین کالای موردنیاز بنگاههای تولیدی به سختی میسر می شود و در نتیجه شرایط بی ثباتی را برای نظام اقتصادی ایران رقم زده است، غیر واقعی و باورناپذیر می نماید. ولی در نظر دسته ای دیگر تجربه تاریخی ثابت کرده است رشد و شکوفایی در دل بحرانها و فشار به وجود آمده و شرایط تحریم فرصتی است تا بتوان به موضوع تولید داخلی بیشتر توجه کرد و با برنامه ریزی و تمرکز تولید ناخالص ملی را افزایش داد.
حقیقتا تمدن سازی و پویایی هر جامعه ای در هر عصری به تولیدات و کار و تلاش افراد و گروهها بستگی دارد و جامعه مصرفی و تنبل، همیشه نیازمند دیگران است و دچار رخوت و عقب ماندگی میشود و شناسایی این مسئله از سوی حاکمیت و اهمیت آن در دوره کنونی به خوبی مورد ارزیابی قرار گرفته است. ولی به کار افتادن ماشین تولید نیازمند الزامات و ضروریاتی است که امکان رونق یا جهش تولید را در بازه زمانی کوتاه فراهم کند. لذا به طور مختصر به چند نکته در این خصوص اشاره می شود.
یکی از مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران جایگاه و قدرت بخش بازرگانی و تجارت و قاچاق در برابر وضعیت نحیف و آسیب پذیر تولید است. غول بزرگ سرمایه داری تجاری که شبکه در هم پیچیده ای از افراد و نهادهای خصوصی و دولتی را شکل می دهد که بخشی از آن در درون حاکمیت جای دارد و دارای قدرت سیاسی است بعنوان بخش پنهان که بصورت سد بزرگی در برابر تولید ایستاده است باید مورد شناسایی و توجه قرار گیرد و با تمرکز و برنامه ریزی و قانونگذاری موثر این بخش را به سوی تولید هدایت کرد. ضرورت دارد فرهنگ سازی در خصوص کار و تولید و ایجاد زمینه های کار تولیدی با کیفیت، مشوق های تولیدی و رفع انحصارات سرمایه گذاری در صنایع بزرگ در اولویت قرار گیرد.
نکته دوم ایجاد ثبات اقتصادی و امنیت سرمایه گذاری است. مسلما جهش تولید به افزایش سرمایه گذاری در بخش تولید نیازمند است و برای جذب سرمایه داخلی و خارجی در بخش تولید باید شرایط امنی را ایجاد کرد. در بخش سرمایه گذاری خارجی موضوع به رفع تحریم ها و گسترش مناسبات با دولتهای خارجی مرتبط است و ضرورت دارد حاکمیت به بازگشایی گره ها در حوزه سیاست بپردازد و در بخش سرمایه گذاری داخلی نیز سرمایه عظیمی بصورت خرد و پراکنده وجود دارد و نیاز به یک کار کارشناسی و عزم جدی برای هدایت سرمایه های خرد مردم در تولید است. این امر نیازمند توجیه پذیر بودن سرمایه گذاری و تضمین سوددهی منابع مالی مردم در مشارکت در تولید است.
نکته دیگر در خصوص جهش تولید، تخصص گرایی در بازار و رقابت است. چنانچه کشور هند در زمینه قطعات کامپیوتری و کشور برزیل در زمینه تولید ذرت و سویا و دیگر کشورها در زمینه تولید لوازم خانگی سهم اصلی بازار بین المللی را دارند، ایرانیان نیز باید ضمن حفظ و افزایش سهم سنتی خود از بازار های بین المللی در بخش فرش و پسته و زعفران در یک بخش ازکالای صنعتی خاص و زنجیره تولید آن با توجه به ظرفیتهای بومی، عمیق و حرفه ای عمل کنند تا جهش تولید و استقلال از صادرات تک محصولی و خام فروشی تحقق یابد. این امر مهم ابتدا نیازمند ارتباط مستقیم مراکز علم با مراکز تولید است و سپس ایجاد زنجیره تولید و تقسیم کار و حمایت و نظارت همه جانبه دولت از بخش های تولیدی در کل فرآیند تولید و بازرگانی و فروش است.