انتخابات گزاره بدیلی است که طیفهای سیاسی برای ارتقاء جایگاه خویش در سپهر سیاسی و منویات جناحی و ملی راهی جز عمل ورزی در این حیطه نداشته و این یگانه میدانی است که میتوان از محل آن به اهداف و قدرت سیاسی نائل گشت. هنوز در حالیکه ۸ماه تاموعد برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است جناح اصولگرا که پس از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی سخت دچار تشتت و انشقاق درون گروهی شدهاند و در پی به وجود آوردن وحدت هستند همواره جناح رقیب (اصلاح طلبان) را مورد هجمه و تهاجم قرار داده و خط و نشان میکشند و هر روز شرط و شروطی برای حضور آنان در صحنه انتخابات ریاست جمهوری قائل میشوند .
روزی سخن از توبه و اعلام برائت می رانند ومعلوم نیست توبه و برائت از چه چیزی را خواهانند؟ روزی یکی از اصولگرایان سرشناس جریان اصلاحات را مردهای دانسته که مسیح نیز قادر به زنده کردن آنها نیست. این اظهارات نشان از آن دارد که این طیف تا جائی از اصلاح طلبان واهمه دارند که به قول خودشان از مرده آنها هم میترسند ، به قول حجة الاسلام موسوی لاری «مرده که ترس ندارد».
روزی آقای باهنر که از نمایندگان شاخص و سرشناس جریان اصولگرای مجلس است در جمع عدهای از هم طیفان اصولگرای یکی از شهرهای بزرگ،اصلاح طلبان را به بدخیم و خوش خیم تقسیم نموده و میگوید :« باید مواظب اصلاح طلبان خوش خیم و بدخیم باشیم که دوباره نخواهند با ساختار شکنی مشکلی برای نظام ایجاد کنند». البته جریان تندرو و جریان اصولگرا برای لاپوشانی انشقاقات درون گروهی خویش در فکر کوبیدن جریان اصلاحات هستند. این در حالیست که به زعم عقلای اصولگرایان، اصلاحات جریانی زنده و پویاست که وجود آن در جامعه ضروری به نظر میرسد . باید اذعان داشت که اصلاحات جریانی مردمی، گسترده، قدرتمند و پویا در داخل نظام است که نادیده انگاشتن و انکار کردن آن نادیده گرفتن و انکار بخش عظیمی از بدنه نظام به شمار می رود که کماکان در بطن جامعه و مردم جایگاه اجتماعی داشته و دارد. به عبارتی واضح تر میتوان گفت راهکارهای اصلاح طلبان برای حل مشکلات کشور همچنان زنده و پویا است و حرکت در مسیر چشم اندازی که از سوی آنان تبیین میشود گریز ناپذیر میباشد.
نکته اینجاست که اگر چنانچه جریان اصولگرایان، اصلاح طلبان را مرده فرض نموده و پایگاه اجتماعی برای آنان قایل نیستند این همه هراس و دلهره به چه منظور است ؟ شاید بهترین و معقول ترین راهکار برای سنجش جایگاه اجتماعی اصلاح طلبان آن است که شرایطی فراهم سازند تا هر دو جریان اصولگرایان و اصلاح طلبان با امکانات مساوی و برابر در یک رقابت سالم در صحنه حضور یافته و در انتخابات شرکت کنند تا در صورت عدم اقبال مردمی به اصلاحات و اصلاح طلبان صحت مدعای اصولگرایان به اثبات برسد. ولی در شرایطی نابرابر اگر جریان و طیفی خود را جریان غالب و پیروز میدان فرض کند ادعائی بیش نخواهد بود.