۰
جمعه ۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۲۴

زمانه ای با طعم جنگ

علی اکبر مختاری
از زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم  توسط متفقین در سال 1320 تاکنون قریب به 78 سال میگذرد و این مدت زمان تقریبا به اندازه زمان حیات یک انسان است.
زمانه ای با طعم جنگ
از زمان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم  توسط متفقین در سال 1320 تاکنون قریب به 78 سال میگذرد و این مدت زمان تقریبا به اندازه زمان حیات یک انسان است. مردمی که در این زمانه در ایران زندگی کرده اند همیشه سایه جنگ بر سرشان امتداد داشته و ناایمنی و هراس جنگ یا شرکت مستقیم در جنگ و تبعات و عوارض جنگ، بخش جدایی ناپذیر اذهان و زندگی جمعی ایرانیان بوده است. همچنین دامنه این شرایط ویژه جنگ و تخاصم در کشورهای همسایه و منطقه خاورمیانه گسترده است و برای مردم کشورهای  خاورمیانه و بویژه مردم ایران فرهنگ خاصی تولید کرده که نشانه های آن به صورت جنگ پذیری و عادی شدن شرایط جنگی، سخت شدن روحیه مردان و زنان، عادی شدن استفاده دایمی از پوششهای نظامی در جامعه و استفاده از نمادهایی که یادآور دوره جنگ است، تغییر در سبک زندگی، افزوده شدن استعارات نظامی و جنگی در ادبیات، فرهنگ و زبان می توان مشاهده کرد. دلایل استمرار فرهنگ جنگ در ایران را میتوان در دو بخش ذهنیت و عینیت زندگی ایرانیان مورد بررسی قرار داد. در بخش ذهنیت میتوان به فرهنگ خشونت و حذف که از ویژگیهای زندگی در نظام های استبدادی است اشاره کرد. تداوم هزاران سال حکومتهای استبدادی موجب شده که جنگ و تخاصم و حذف دیگران عادی سازی شده و به همین علت کشورگشایی امپراطوریهای ایران باستان و پادشاهانی همچون نادرشاه و آقا محمدخان را با افتخار یاد کنیم و یادآوری شکستها در جنگهای تاریخی ما را آزار دهد و به فکر بازگشت به دوران شکوه و امپراطوری باشیم. در بخش عینیت قرار گرفتن در هارتلند یعنی برخورداری از ویژگیهای برتر جغرافیایی در منطقه و جهان و ذخایر عظیم انرژی، ایران را به سرزمینی که دارای ویژگی ژئواکونومیک و ژئو پلتیک است تبدیل کرده است و این امتیازات خود دلیل عمده طمع و دخالت دولتهای منطقه ای و قدرتهای جهانی و انگیزه هجوم به مرزهای جغرافیایی ایران است. در تاریخ یکصد سال اخیر از رضا شاه پهلوی تا محمد رضا پهلوی و سپس در دوره جمهوری اسلامی، حاکمان برای جلوگیری از تکرار شکستهای تلخ و ننگین تاریخی گذشته و کاستن خطر هجوم دشمنان خارجی همیشه در پی تجهیز و تقویت بنیه دفاعی بوده اند و منابع عظیمی از درآمدهای کشور در قرن اخیر برای این امر مهم صرف شده است.
در دوره جمهوری اسلامی، جنگ هشت ساله ایران و عراق کل جامعه ایران را مستقیما وارد کارزار جنگ و دفاع کرد. برخی از نخبگان این پدیده را نعمت الهی میدانند و در پی گسترش فرهنگ و ادبیات معنوی جنگ هستند زیرا معتقدند نه تنها تجربه جنگ، قدرت نظامی و امنیتی ما را افزایش داده و نسبت به موضوع جنگ واکسینه شده ایم بلکه در دوره ای که دوران تثبیت انقلاب اسلامی بود و اختلافات داخلی بشدت نهال انقلاب را تهدید می کرد جنگ با دشمن خارجی همه نیروها را به سان ملتی یکپارچه در کنار هم و علیه دشمن خارجی متحد و بسیج کرد. لذا در سیاستگذاریها موضوع جنگ نقطه قوتی تلقی می شود و همبستگی ملی و امور فرهنگی بر این مبنا برنامه ریزی شده و ترویج می شود.
با این توصیف شاهد افزایش، تداوم و همیشگی شدن ادبیات و فرهنگ جنگ در زندگی رومزه جامعه ایران هستیم. غرق شدن و ذوب شدن در واژه جنگ شاید در مقاطعی کمک شایانی به امنیت و اقتدار کرده است ولی برای همیشه نمی توان لفظ جنگ را به همراه داشت و در سیاست داخلی و خارجی از آن بهره برد. واژه بزرگتر و غنی تر صلح است و در همه ادیان و تعالیم بزرگان به صلح و دوستی سفارش شده است و هم اکنون ضرورت دارد در کنار تقویت بنیه دفاعی و افزایش توان بازدارندگی، واژه صلح طلبی و صلح جویی را در همه امور و دکترین سیاست خارجی ایران به کار گیریم.
 
کد مطلب: 115414
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *