سخنان اخیر آقای روحانی در جلسه شورای اداری استان خراسان شمالی در خصوص کار بیشتر در جامعه و مصداقی که از کار بیشتر مردم ژاپن بعد از جنگ جهانی ذکر کردند، واکنشها و نقدهای تندی را علیه رئیس جمهور در فضای رسانه ای در پی داشته است. در مطالعات توسعه موضوع میزان کار و تلاش تک تک افراد در جهت رشد و پیشرفت امری مهم و حیاتی است و با توجه به فرهنگ و اعتقادات هر جامعه میزان کار مفید در آن جامعه متفاوت است. همچنین سبک رفتار و عملکرد حاکمان یا ایدئولوژی که از سوی حاکمان ترویج می شود می تواند میزان تلاش و کوشش فردی و ایجاد ارزش یا تولید ناخالص ملی را تغییر دهد. بنابراین همه دولتها سعی دارند مردمی پویا و فعال و پرتلاش داشته باشند و با روشهای گوناگون مدیریتی بهره وری و استفاده بهینه از نیروی انسانی را افزایش می دهند و در مقابل مسلما سستی و تنبلی آفت ملتهاست و خواری و ضعف را در پی دارد. سخنان رئیس جمهور فی نفسه بعنوان توصیه ای برای همه افراد جامعه صحیح و بجاست اما با توجه به عملکرد دولت تدبیر و امید و شیوه و سبکی که از سوی حاکمان در این چند دهه تجربه شده است این سخنان مورد پذیرش قرار نمی گیرد و نقدهای گوناگونی بر آن وارد است. یکی از نقدها این است که در کشور ما تجربه های فراوانی از تلاش و سخت کوشی مردم در دوران انقلاب و پس از آن در دوره جنگ و سازندگی بعد از جنگ تجربه شده است و مردم پا به پای مسئولین در حفظ و آبادانی ایران همت و تلاش مضاعف داشته اند و امنیت و استقلال امروز محصول از خودگذشتگی و ایثار زنان و مردانی است که هزاران ساعت کار اضافی کرده اند و از رفاه و آسایش خود گذشته اند. اینک دولت به مشکلی در درون خود و در جامعه بر خورده است که جامعه ای کم تحرک و کم کار دارد. تحقیقات وزارت بهداشت و دیگر نهادهای پژوهشی نشاندهنده افزایش غیر عادی عارضه هایی چون دیابت، چربی و فشار خون است و به طور کلی جامعه به سوی کم تحرکی و کم کاری پیش رفته است و جای سوال است چرا نسل های امروزی و مدیران و جوانان امروز دیگر همانند نسلهای قبلی در پی تلاش و فعالیت افزونتر نیستند و به حداقل ها و رفع تکلیف بسنده میشود و چه کنیم جامعه ای پویا و فعال و با نشاط داشته باشیم و موضوع کار و فعالیت بیشتر را فرهنگ سازی کنیم.
یکی از عواملی که موجب تاثیرگذاری در فرهنگ عامه میشود عملکرد کارگزاران حکومت یا نخبگان اجرایی است. در زبان عربی ضرب المثل یا حدیثی که میگوید «الناس علی دین ملوکهم» ناظر بر همین موضوع است که روش و منش حاکمان جامعه تاثیر مستقیمی بر رفتار توده مردم دارد. در واقع مردم عادی در سبک و سیاق زندگی و عملکرد خود از حاکمان الگو می پذیرند. بدینسان کار مضاعف در بین اقشار مردم هنگامی اهمیت پیدا میکند که مردم تلاش و کار مضاعف را از مسئولین و کارگزاران حکومت مشاهده کنند. وگرنه در این شرایطی که کم کاری، اهمال، فسادها، رانتخواری و اختلاسها گوش عالم را کر کرده است سخن راندن از کار مضاعف در جایگاهی نابرابر چندان مطلوب و منطقی نیست.
معضل دیگری که در بعضی جوامع پدید آمده است ظاهر شدن جامعه ای مصرفی و غیر مولد، تنبل، کرخت و عادت کردن جامعه به ارتزاق همیشگی از منابع دولتی و رایگان است. درکشور هایی که رانتیر تعریف می شوند این موضوع شدیدتر است. این روزها نمونه های فراوانی از تخلفات و سوء استفاده از شرکتهای بیمه و صندوقهای بازنشستگی در ایران گزارش می شود و مردم به هر عنوانی تمایل دارند منابع رایگانی از دولت برای تمام عمر دریافت کنند. به طور کلی اقتصاد رانتی، تبعیض و نابرابری، ترویج پوپولیسم و عدم برنامه ریزی در استفاده بهینه از منابع موجب ترویج فرهنگ یارانه بگیری، غارت اموال عمومی در دو سطح نخبگان و توده می شود و کار و تولید و ایجاد ارزش جایگاهی ندارد. بدون شک کشورهایی که در دوره های گذشته پیشتاز دولت رفاهی بودند دچار این مشکل شده اند و نمونه اندیشه نئولیبرالیسم نسخه ای است که برای مقابله با این مشکل پیچیده شده است.
با این توصیف کار مضاعف و تلاش و پویایی برای تداوم جامعه ای با نشاط و مولد از ضروریات است و در ایران با توجه به ساختار سیاسی اقتدارگرا و اقتصاد تجاری و رانتی، همچنین خلقیات ایرانیان، فرهنگ و اعتقاداتی که به متافیزیک بیشتر اهمیت می دهد باید توجه عمیق تری داشت و برای افزایش میزان کار و فعالیت با انجام پژوهش و با بهره گیری از تجربیات دیگر دولتها برنامه ریزی و سیاستگذاری انجام گیرد. با گفتار درمانی و سخن بدون عمل نمی توان مردم را توصیه به کار مضاعف و تلاش کرد.