بارندگیهای پی در پی پاییزه حال همهی مردم، بویژه ساکنان تهران را خوب کرده است. تهرانی که به جز کمآبی، از آلودگی هوا نیز رنج میبرد. اما آنچه بعد از شکر خدا در محافل عمومی نقل میشود، جبران کمبود آب با بارندگیها و کشف یک حلقه چاه عمیق با حجم ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب در سیستان و بلوچستان است!
به گزارش ایسنا، این روزها با تصور اینکه خشکسالیها با بارندگیهای اخیر جبران شده است، بسیاری نیز در مصرف آب ولخرجی بیشتری میکنند و این امر قشر تحصیلکرده و غیر تحصیل کرده هم نمیشناسد.
خبر کشف یک حلقه چاه آب در سیستان و بلوچستان نیز حتی واکنش بخشدار نیکشهر - محمد بلوچزهی - را به همراه داشت که در توئیتر خود نوشت: «در جامعهای زندگی می کنیم که در هر لحظه آن دروغ تولید میشود و بیش از واقعیتها نیز استقبال. حال خبر کشف چاه آب ژرف در سیستان و بلوچستان تازهترین آن است که در شبکههای اجتماعی فراگیر شده. کارشناسان در واکنش به این خبر با ارائه استدلالهای لازم آن را رد نمودهاند و تکذیب.»
محمد فاضلی- عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی- نیز در واکنش به این موضوع گفت: خبر اینکه چاه آب ژرف (در عمق چند هزار متری زمین) به نتیجه رسیده، و تصویر هم فواره شدن آب است (چاه آرتزین)، آبهایی که گفته میشود از هندوکش به سمت ایران میآیند و از اعماق زمین در سیستان و بلوچستان میگذرند و از دریای عمان خارج میشوند. حجم آب کشفشده ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب ذکر شده و آنرا بر هفت میلیارد متر مکعب مصرف آب شرب سالیانه کشور تقسیم کرده و گفتهاند برای ۱۷۳ سال مصرف آب شرب کشور کافی است. خبر دست به دست میچرخد و شنیدم که کسانی گفتهاند چه نشستهاید که این آب هم و به فلان کشورها که دوستشان نداریم فروخته شده است، واخیانتا!
او ادامه داد: داستان آب ژرف مثنوی هفتاد من است اما من فقط میخواهم چند مجموعه سؤال بپرسم و از نگاه «عقل سیاستگذاری عمومی» در آن نظر کنیم. دو نکته هم قبل از طرح سؤالات ذکر میکنم. اول، عدد ۱۰۰۰ را بر ۷ تقسیم کنید. خواهید دید که حاصل ۱۴۲.۸ میشود. یعنی نویسندگان چنین متنی حتی در تقسیم نیز دقت به خرج ندادهاند. آدمیانی که به این میزان هم دقیق نبودهاند، چگونه صلاحیتی برای اظهارنظر درباره آب ژرف یافتهاند؟
این جامعهشناس اضافه کرد: دوم، ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب معادل چقدر آب است؟ کارون بزرگترین و پرآبترین رودخانه ایران است. کل آب سالیانه رودخانه کارون اکنون به روایت برخی اطلاعات و آمار به حدود ۱۴ میلیارد متر مکعب کاهش یافته است اما کارون در پرآبترین سالهایش نیز بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد متر مکعب و حدود ۲۳ میلیارد متر مکعب آورد داشته است. ۱۰۰۰ میلیارد متر مکعب معادل آورد ۴۳ رودخانه کارون در پرآبترین سالهای آن است. عبور این میزان آب در اعماق زمین و خروج این میزان آب از دریای عمان در کدام گزارش کارشناسی و اثر علمی منتشرشده نشان داده شده است؟
فاضلی افزود: اولین مجموعه سؤالات، به فرض که این میزان آب در سیستان و بلوچستان کشف شود، این آب دارای چه کیفیتی است؟ آیا حاوی فلزات سنگین نیست؟ آیا شوری آب برای استفاده انسانی استاندارد است؟ هزینه استخراج آب از عمق ۳ تا ۵ هزار متری زمین چقدر است؟ چه میزان برق برای استخراج این میزان آب ضروری است؟ آیا آب ژرف از طریق یک چاه قابل استحصال است یا هزاران چاه برای استخراج آب ژرف ضروری است؟ هزینه حفر هر چاه چقدر است؟ چاه فعلی تاکنون چقدر هزینه در برداشته است؟ هزینه لازم برای انتقال آب به سایر نقاط ایران چقدر است (تا ۱۷۳ سال آب شرب ایران را تأمین کند)؟
او که این یادداشت را با عنوان «ژرفای سیاستی آب ژرف» در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرده، آورده است: دومین مجموعه سؤالات اینکه، آیا کشوری که با مدیریت ناصحیح، منابع آبی خود را مسرفانه به سوی نابودی کشانده، منابع آب جدید را نابود نخواهد کرد؟ آیا هزینهای به اندازه هزینه لازم برای اکتشاف، استحصال و توزیع آب ژرف، برای بهبود مصرف آبهای موجود هزینه شده است؟ آب ژرف در چه بازه زمانی، برای چه مقاصدی و با چه قیمتی به دست خواهد آمد؟
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: سومین مجموعه سؤالات، مگر نه این است که جامعه ایرانی از فقدان ارزیابی اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی سدها شکایت دارد و ساخت آنها را باعث بروز مشکلات عدیده برای کشور و تخریب منابع آبی میداند؟ خوب، ارزیابی اقتصادی، محیطزیستی و اجتماعی آب ژرف کجا صورت گرفته؟ توسط چه کسانی منتشر شده؟ و توسط کدام کارشناسان و نخبگان تأیید شده است؟ چه تضمینی هست که آینده آنچه امروز درباره آب ژرف گفته میشود، همان چیزی نباشد که امروز درباره سدسازی بیان میشود؟
فاضلی گفت: چهارمین مجموعه سؤالات اینکه، چرا دستگاههای رسمی اخبار آب ژرف را تأیید یا تکذیب نمیکنند؟ چرا گزارش مطالعات درباره چنین پدیده شگرفی که به عنوان نجات یک ملت تصویر میشود، در دسترس نیست؟ آیا این فقط بازی رسانهای برای جا انداختن پدیدهای مشکوک است؟
او اضافه کرد: پنجمین مجموعه سؤالات این است که، آیا در دنیای سیاستگذاری راهکارهای معجزهآسا امکانپذیر هستند؟ آیا کشوری که چند دهه با بدمصرفی و بیتدبیری در مدیریت منابع آب مواجه بوده، قادر است با اتکاء به یک عامل، به شکلی معجزهآسا نجات یابد؟ آیا آب ژرف به فرض واقعیت داشتن خشکیدن تالابها و رودخانهها، فرونشست زمین، ریزگردها، موج مهاجرت بر اثر خشکی، کوبیده شدن آبخوانها و ... را نیز جبران میکند؟
این جامعه شناس بیان کرد: هر تصمیم درباره آب، تصمیم درباره سرنوشت این کشور است. سیاستگذاری عرصه دل بستن به معجزهها نیست، بلکه عرصه پاسخ گفتن به سؤالات بسیار و درافتادن با پیچیدگیهای بسیار است. سیاستگذاری آب ژرف، ژرفای بسیار بیشتری مطالبه میکند.