توافق هسته ای ایران که در دولت اوباما با قدرت های جهانی امضا شده بود اصلا قابل مقایسه با بیانیه سنگاپور در دولت ترامپ نیست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، وب سایت آمریکایی دیلی بیست در گزارشی نوشت:
برجام کجا و توافق سنگاپور کجا: اولی، نتیجه 12 سال مذاکرات نفس گیر در دو دولت ریاست جمهوری
ایالات متحده و سه تغییر دولت در طرف دیگر، با
شورای امنیت سازمان ملل متحد،
آژانس بین المللی انرژی هسته ای و رهبران
پایتخت های شش کشوری است که به طور فعال درگیر شده بودند.
و دومی، توسط دو بچه مشتاق با مدل موهای بد در سنگاپور به دست آمد.
ممکن است مقایسه برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در 159 صفحه، که توسط تهران و قدرت های جهانی در سال 2015 امضا شده، با قطعنامه دو صفحه ای سنگاپور که به امضای «دونالد ترامپ» و «کیم جونگ اون» سران
آمریکا و
کره شمالی رسید، کار ناعادلانه ای باشد؛ اما حتی بیانیه سنگاپور، که توسط طرفداران
ترامپ و محافظه کاران در تلویزیون های دولتی مورد ستایش قرار گرفته است، نیز قابل قیاس با توافق موقتی که ایران، آمریکا و دیگر قدرت های جهانی در سال 2013 امضا کردند، نیست.
این سند چهار صفحه ای که «برنامه عملی مشترک» نامیده، و در 24 نوامبر 2013 در ژنو امضا شد، در نهایت راه را برای امضای برجام فراهم کرد؛ سندی که کارشناسان کنترل تسلیحات معمولا از آن به عنوان یک روش موثر برای جلوگیری از دستیابی
ایران به سلاح هسته ای (ایران بارها تأکید کرد که به دنبال سلاح هسته ای نیست و برنامه هسته ای اش صرفا اهداف مسالمت آمیز دارد)یاد می کنند اما ترامپ آن را «بدترین معامله» نامیده است.
جمهوری خواهانی که با «باراک اوباما» مخالف هستند، از توافق با ایران انتقاد کردند. در مقابل، کارشناسان فاکس نیوز، رویکرد دیپلماتیک ترامپ در دیدار با رهبر کره شمالی را ستایش کرده اند.
«داریل کیمبال» مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات گفت: «اگر ترامپ یک رئیس جمهور دموکرات بود، فقط به این دلیل که با کیم جونگ اون پشت یک میز نشسته بود، به شدت مورد انتقاد قرار می گرفت. بیانیه سنگاپور یک توافق نیست، یک طرح هم نیست که مجموعه ای از مراحل به وضوح در آن مشخص شده باشد.»
تحت فشار محافظه کاران در
واشنگتن و متحدان آمریکا در خاورمیانه، ترامپ ماه گذشته از توافق هسته ای ایران خارج شد و گفت که این توافق نتوانسته است منافع آمریکا را تامین کند. او قول داد تا سایر امضاکنندگان را تحت فشار قرار دهد تا به تحریم های یک جانبه آمریکا عمل کنند، تا تهران تحت فشار قرار گیرد و «توافق بهتری» امضا کند.
ترامپ همچنین امیدوار است با دستیابی به توافق جامع با کره شمالی که
شبه جزیره کره را
خلع سلاح هسته ای می کند و تنش ها را در شمال آسیا کاهش می دهد، بتواند بهتر از پیشینیان خود عمل کند. اما منتقدان می گویند که برخلاف رویکرد دولت
اوباما در قبال مذاکرات ایران، ترامپ بسیار پیچیده است، از همین حالا بسیاری امتیازات را از دست داده است و بسیاری از متحدانی را که می تواند اهرم ارزشمندی در اختیار واشنگتن قرار دهد، از مذاکرات حذف کرده است.
«الی گرانمایه» عضو ارشد شورای اروپا در روابط خارجی و کارشناس توافق ایران، گفت: «ما بیانیه های بزرگی را دیده ایم که ارزیابی آنها کار دشواری است. چگونه می توان عملکرد را به ویژه در کره شمالی بررسی و ارزیابی کرد؟»
سندی که آمریکا، ایران، اتحادیه اروپا،
روسیه و
چین در سال 2013 امضا کردند شامل اقدامات خاصی است که هر طرف باید طی شش ماه انجام دهد و در صورت پیشرفت مذاکرات، با رضایت متقابل تجدید پذیر است. گرانمایه می گوید: «این سند ایران را ملزم می کند تا اقدامات قابل توجهی را در مورد
برنامه هسته ای اش انجام دهد و در مقابل تحریم ها کاهش می یابد.»
بالعکس، بیانیه سنگاپور فاقد هر گونه اقدام خاص یا تاریخی است، و پیونگ یانگ را متعهد می کند که صرفا «به دنبال خلع سلاح هسته ای کامل شبه جزیره کره» باشد.
از آغاز توافق با ایران، مذاکره کنندگان فهمیدند که هرگونه ابهامی می تواند مشکل را تشدید کند. در بهترین حالت، دیپلمات ها و کارشناسان چند ماه پس از توافق اولیه، از بیانات گسترده ای که به تغییرات ملموس می پردازند، خودداری کردند.
در یک سناریوی قابل قبول، کیم از فقدان معیارها و ضرب الاجل ها بهره می گیرد، موفقیت های دیپلماتیک خود را افزایش می دهد، و در نهایت بی
سر و صدا زرادخانه خود را راه اندازی می کند.
در بدترین سناریوی ممکن، زبان مبهم منجر به سوء تفاهم می شود. «جارت بلانک» مذاکره کننده
هسته ای سابق با ایران که در حال حاضر در بنیاد کارنگی کار می کند، گفت: «این بیانیه به طوری مبهم و ضعیف نوشته شده که ممکن است به ترامپ این اعتقاد را بدهد که کره شمالی ها توافق را نقض کرده اند و چرخه لفاظی های تهدید آمیز بازگردد.»
اوباما خواستار دیدار با «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران بود، اما تنها با او تلفنی تماس گرفت. کیمبال دیدار ترامپ با کیم جونگ یون را ستایش کرد اما دیگران ترامپ را به دلیل اعطای امتیازات به کیم بدون دریافت هیچ چیزی در عوض آن، مورد انتقاد قرار دادند. اگر چه در این معامله هیچ چیزی در مورد تمرینات نظامی آمریکا و
کره جنوبی گفته نشده، ترامپ در یک کنفرانس مطبوعاتی پیشنهاد داد که
عملیات مشترک نظامی با کره جنوبی در طول هر گونه مذاکره به حالت تعلیق درآید؛ این پیشنهاد در عوض توقف آزمایش هسته ای که کارشناسان گفتند کره جنوبی دیگر نیازی به آن ندارد، صورت گرفت.
ترامپ همچنین در مورد کاهش تعداد نیروهای آمریکایی سخن گفت و حضور
آمریکایی ها در شبه جزیره کره را بیش از حد پرهزینه توصیف کرد و از کیم برای حضور در
کاخ سفید دعوت کرد. ترامپ همچنین در بیانیه مشترک «متعهد به ارائه تضمین های امنیتی» به کره شمالی شد.
بلانک گفت: «آمریکا در گذشته درباره ارائه ضمانت های امنیتی صحبت می کرد اما اکنون خودش تضمین امنیتی می دهد. این یک بدبختی دیوانه کننده است. من نگران آنچه که به نظر می رسد تا حد زیادی امتیاز دهی های غیرقابل قبول آمریکا باشد، هستم و بیشتر از این موضوع نگرانم که ترامپ به نظر نمی رسد که بداند چه امتیازاتی داده است.»
توافق هسته ای ایران در مقایسه با این بیانیه، با دقت تعیین شده بود، و لغو تحریم ها و آزاد شدن اموال بلوکه شده تنها در صورت گام های قابل اثبات ایران صورت خواهد گرفت. بلانک گفت: «واقعا هیچ مقایسه ای بین فرآیند دقیقا سازماندهی شده توافق ایران و بیانیه سنگاپور نمی توان داشت.»
برنامه هسته ای ایران سال ها تحت بررسی بین المللی بود، با بازرسی های
آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و پس از امضای برجام هم بازرسی ها تشدید شد. کره شمالی که چندین سال پیش از پیمان منع گسترش
سلاح های هسته ای خارج شده است، بارها و بارها بازرسان را مورد استقبال قرار داده و سپس رانده است و تهدید کرده که غنی سازی یا آزمایش سلاح ها را افزایش می دهد. در بیانیه سنگاپور هیچ اشاره ای به نقش
آژانس بین المللی انرژی اتمی نشده، تا حدی که خود این آژانس پس از مذاکرات بیانیه داد و برای کمک به انجام بازرسی ها اعلام آمادگی کرد.
فقدان مشارکت
آژانس بین المللی انرژی اتمی، شاید بزرگترین اشکال اعلامیه سنگاپور، و همچنین دیپلماسی به سبک ترامپ بوده باشد. این در حالی است که فرآیندی که به توافق با ایران منتهی شد به دقت چیده شده بود و همچون توافق سنگاپور، شاهد فقدان حضور متحدان آمریکا و دیگر بازیگران جهانی نبود.
در دوره هر دو رئیس جمهور جورج دبلیو بوش و اوباما، آمریکا از نزدیک با متحدانش مانند کره جنوبی و
فرانسه و دیگر قدرت های جهانی همکاری می کرد. در مقابل، به نظر می رسد که ترامپ به طور مکرر بازیگران برجسته در کره شمالی را در حاشیه قرار می دهد. در ابتدای کار اعلام مذاکرات با کره شمالی، شرکای کلیدی تجاری این کشور یعنی چین و روسیه را متعجب کرد و توقف احتمالی تمرینات نظامی نیز به نظر می رسد دیگر متحدان آن یعنی کره جنوبی و
ژاپن را متعجب کرده باشد.
ترامپ در هماهنگی اقدامات خود با همکاران شکست خورده و بنابراین هر گونه اهرمی را برای فشار چندجانبه بر کره شمالی از دست داده است. هم
پکن و هم
مسکو جلسه سنگاپور را تحسین می کنند، اما به جای فشار حداکثری بر پیونگ یانگ، هم چین و روسیه و هم دیگران در تلاش برای تقویت روابط با کره شمالی هستند.
حتی
مالزی که سال گذشته با کره شمالی وارد تنش شده بود، به سرعت اعلام کرد که در پی ازسرگیری روابط با پیونگ یانگ است. اگر چه ترامپ گفت که تا زمانی که کره شمالی برنامه
تسلیحات هسته ای خود را کنار نگذارد، تحریم ها رفع نخواهد شد، چین هم اکنون به دنبال بهبود اوضاع اقتصادی است.
بلانک گفت: «همیشه متقاعد کردن چین به فشار بر روی کره شمالی کار دشوار بود و به محض این که ترامپ بیانیه این نشست را بدون مشورت با
چینی ها اعلام کرد، فشارها کلا به پایان رسید.»