تخلیه غیرمجاز باقیمانده سموم دفع آفات نباتی در داخل کانال فاضلاب و متصاعد شدن گاز سمی از کانال در روز شنبه سوم آبان ماه، موجب مسمومیت ۲۳۵ دانش آموز منطقه حاشیهنشین شهر زاهدان شد. دکتر محمد آقاجانی معاون درمان وزارت بهداشت متصاعد شدن احتمالی گاز آرسین در پی شستوشوی گالنهای حمل مواد نفتی را عامل مسمومیت دانش آموزان بیانکرد. این اولین باری نیست که با اخبار دفع پساب های خطرناک بر دامن طبیعت مواجه میشویم. بارها شاهد از بین رفتن جانداران بر اثر دفع پسابهای شیمیایی و خطرزا بودیم، تنها تفاوت این است که اولین قربانیان این بیتوجهی دانشآموزان بودند.
در همین رابطه دکتر اسماعیل کهرم مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی در خصوص آلودگی آب با مواد شیمیایی که باعث بیماری بیش از ۲۰۰ دانش آموز در زاهدان شد، به نامه نیوز گفت:" این بشکهها را در رودخانه شستند، اگر این مواد شیمیایی را داخل رودخانه خالی میکردند تعداد تلفات یا تعداد افراد مسموم بیشتری داشتیم. روش دفع بیخطر پسابهای شیمیایی در قانون پیشبینی شدهاست. در قانون مشخص شدهاست که با هر کدام از ترکیبات سمی برای اینکه به محیط زیست و انسانها آسیب وارد نکنند چه کار باید کرد؟ ولی شرکتهای دولتی و خصوصی حاضر به اجرای به این قوانین و مقررات نیستند. چند سال پیش یکی از شرکتهایی که تحت نظر توانیر بود حدود ۱۰۰ تن واسکازین که روغن بسیار غلیظ نفتی است و برای چرخ دهندههای بزرگ در کارخانهها به کار میرود، را در خلیج فارس تخلیه کرد. سه یا چهار روز بعد ۷۰ تا ۸۰ دلفین، خارج از تنگه هرمز به طرف شرق از بین رفتند. این در حالی است که برای دفع این پسابها دستورالعمل داریم."
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی با ابراز نگرانی در خصوص کارگرانی که بشکهها را در رودخانه شستهاست، گفت:"من خیلی مشکوکم که چه بر سر کسانی آمده که این محفظهها را شستند. همچنین وضعیت جانداران درون آن رودخانه به چه صورت است. وقتی گاز این مواد شیمیایی چنین تاثیری روی انسان که خارج از آب زندگی میکند، گذاشتهاست، چه تاثیری میتواند روی ماهیان و موجودات آبزی داشتهباشد؟"
برای دفع هر ترکیب شیمیایی دستورالعملی وجود دارد
کهرم با اشاره به قوانینی که برای دفع استاندارد پسابهای شیمیایی و خطرزا در نظر گرفتهشدهاست، بیانکرد:" برای دفع سالم پسابهای شیمیایی و خطرزا قوانینی از پیش تعیین شدهاست. هر ترکیب شیمیایی که از طریق کارخانهها و سیستمها ی تولیدی وارد میشود، همه دارای دستورالعمل دفع هستند. دستورالعملی که مشخص میکند که چطور و با چه ترکیباتی ابتد باید این موارد شیمیایی خنثی شوند (اگر اسیدی است با باز و اگر قلیایی است با اسید آن را خنثی کنیم.) و بعد از اینکه ph آنها به صفر رسید، میتوان این مواد را در طبیعت آزاد کرد. این کاری است که تمام دنیا انجام میدهند. تمام پالایشگاههایی که در دنیا کار میکنند، مواد زائد (که اغلب موادی شیمیایی هستند) را به صورتی دفع میکنند که حتی به یک بوته آسیبی نمیرسد."
این بومشناس با مقایسه کارکرد ایران در خصوص دفع پسابهای خطرزا با دیگر کشورها گفت :" چندی پیش اسکاتلند بودم، آنجا پایگاههای دریایی برای استخراج نفت وجود دارد. گاز و نفت را در این مکان در ساحل با تشکیلات معظم، عریض و طویلی به صورتهای مختلف تصفیه میکنند. مواد شیمیایی در آنجا به گردش در میآید و بعد آزاد میشوند. ولی قبل از آزادی با این مواد کاری میکنند که خاصیت سمی آنها از بین برود و ph در حد صفر باشد (یعنی کاملاً خنثی باشد ) و تمام مواد زیانآور آنها توسط فیلترها گرفته میشود و بعد این فیلترها را در منطقهای خارج از دریا و سفرههای آب زیرزمینی دفع میکنند."
وی افزود:"ولی در ایران حتی شرکتی مانند توانیر شیر پساب خود را در خلیج فارس باز میکند و بعد اعلام میکند که اشتباهی صورت گرفتهاست. در حالی که این یک شرکت دولتی است ( البته یکی از شرکتهایی که تحت نظر توانیر، چنین کاری کرد.) آنجا که عقاب پر بریزد/ از پشه ی لاغری چه خیزد؟ وقتی توانیر زیر بار جنایت بیش از هفتاد راس دلفین میرود، یک شرکت درجه سوم در شرق به کارگران گفته که بشکهها را بشویند و برگردانند. اینجا مهم است که چه بلایی بر سر کارگران این شرکت آمدهاست؟ خواستار این هستم که دستگاههای قضایی و بهداشتی این موضوع را بررسی کنند. "
کهرم در خصوص استاندارد دفع پسابهای شیمیایی و خطرزا در ایران گفت:" آمار چنین کاری اصلاً مشخص نیست و وقتی شرکتهای بزرگ دولتی بدون توجه به محیط زیست پساب خود را در آن آزاد میکنند، یا کارخانه کاغذسازی پساب خود را در رودخانه دز میریزد، که موجب از بین رفتن گونههای گیاهی و جانوری میشود، مگر مشخص میکنند که کدام شرکت و کارخانه تا چه اندازه پساب خطرزا وارد طبیعت کردهاست؟ هر کارشناس حتی اگر از طرف سازمان حفاظت از محیط زیست هم برای بررسی تخلیه پسابهای کارخانهها میرود، گزارش میدهد که چنین مواردی ندیدم. یا برای مثال میگویند که ماه گذشته ۹۳ درصد مواد خطرزا را به صورت صحیح و بهداشتی دفع کردیم، در حالی که کاملاً مشخص است که چنین گفتههایی صحیح نیست. از این آمار اطلاعی نداریم چون مسئولی اطلاع نمیدهند. مشخص نیست که از کجا میتوان این اطلاعات را بدست آورد."
سازمان محیط زیست بودجه برای استخدام مهندس و محیط بان ندارد
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در امور محیط طبیعی با اشاره به اینکه سازمان محیط زیست نیروی کافی برای نظارت بر تمام شرکتها و کارخانهها را ندارد اظهار داشت:" از سوی سازمان بر شرکتها و کارخانهها نظارت صورت میگیرد. تمام شرکتها، پتروشیمیها و کارخانههای صنعتی تحتنظر هستند. اما این کنترل نمیتواند ممتد باشد. هر چند ماه یکبار متوجه خبرهای تاثیر تخلیه پساب کارخانه یا شرکتی در طبیعت میشویم. برای مثال در منطقه هفت تپه به صورت ناگهانی دو میلیون ماهی مردند. وقتی بررسی کردیم متوجه شدیم که پساب کارخانه نیشکر وارد آن رودخانه دو کیلومتری شده و باعث مرگ دو میلیون ماهی شد. ما وقتی مطلع میشویم که کار از کار گذشتهاست و سازمان نمیتواند نظارت ممتدی روی تاثیرات شرکتها، کارخانهها و ... داشتهباشد. چون به تعداد مورد نیاز مهندس و نیروی کار نداریم."
وی افزود:"ما برای این وسعت از کشور که در اختیار داریم، نیاز به یازده هزار محیط بان داریم. در ایران ۱۳ میلیون هکتار، تحت حفاظت سازمان محیط زیست است. برای حفاظت از از این مساحت نیاز به یازده هزار محیط بان داریم، در صورتی که فقط هزار و ۷۰۰ محیطبان داریم. با این تعداد نیرو چطور میتوانیم به مناطق رسیدگی داشتهباشیم. کارهای مخفیانه که انجام میگیرد، وقتی کارخانهای شیر پسابهای خود را باز کرده و وارد رودخانهها میکنند، در حالی که امیدوارند تا صبح اثرش از بین برود و کسی متوجه چنین کاری نشود. اغلب هم کسی متوجه نمیشود. تنها بعد از رسوایی است که متوجه چنین کارهایی میشویم."
کهرم در خصوص کم بود تعداد نیروی محیطبان و مهندس برای سازمان حفاظت از محیط زیست، گفت:"ما به مجلس همواره برای افزایش تعداد محیطبانان درخواست دادهایم، تا حداقل تعداد هزار استخدام به ما بدهد که تعداد محیط بانان به ۲ هزار و۷۰۰ نفر برسد، ولی همین را هم نمیدهند. چون باید پیش بینی بودجه سی ساله برای هزار نفر صورت گیرد. وقتی دولت پول ندارد و بگوید که بودجه کافی برای استخدام نداریم که کاری نمیتوان انجام داد. سازمان محیط زیست نیاز دارد که هزار نفر را استخدام کند در صورتی که سازمان جنگلها و مراتع دو هزار نیرو نیاز دارد، همینطور وزارت کشاورزی هم نیرو نیاز دارد. مجلس هم نمیتواند کاری برای کشوری که تحت تحریم است و پول ندارد، انجام دهد. یاد این ضرب المثل افتادم که، چراغی که به خانه رواست بر مسجد حرام است."