امروزی ها: «کلاسهای نا ایمن» بهترین وصف حال برای این روزهای مدارس کشورمان است. پاییز فصل اتفاقات ناگوار برای دانشآموزان است. اتفاقاتی که گاه و بیگاه در مدارس به وقوع میپیوندد، چند دانشآموز و معلم آسیب میبینند، آموزش و پرورش در نهایت احترام و بدون هیچ عذرخواهی از خانوادههای آسیب دیده فقط وعده پرداخت دیه را میدهد و درنهایت چند سال بعد از وقوع حادثه دیه به دانشآموزان پرداخت میشود؛دیهای که حتی به نیمی از هزینه جراحی زیبایی دانشآموزان هم نمیرسد.
یک بار ۱۷ دانشآموز در اثر گازگرفتگی در مدرسه مسموم میشوند و بار دیگر دانشآموزانی که به اردو رفتهاند در سانحه تصادف جان میسپارند و یک بار اردوی تفریحی در پارک شهر تهران به مرگ دانشآموزان دختر منجر میشود. ایمنی در مدارس موضوعی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت اما انگار به موضوعی فرعی برای مسئولان آموزش و پرورش تبدیل شده است. موضوعی که هر چند وقت یکبار روی میدهد، به صدر اخبار میرود و در گذر زمان فراموش میشود البته فقط برای مسئولان وزارت آموزش و پرورش. هفته گذشته انگار درد دانشآموزان درودزنی تازه شد. انگار آتش دوباره به کلاس آنها زبانه کشید و صورتهایشان را نشانه رفت. این آتش اما از بخاری استانداری زبانه میکشید که مسئولان آموزش و پرورش آن را تایید کردهاند. تاییدیهای که معلوم نیست مهر و امضای کدام کارشناس را دارد که اینگونه ۲۹ دانشآموز را مجروح کرده است. دیگر حتی به بخاریهای استاندارد هم نمیتوان اطمینان کرد. ۲۹ دانشآموز شین آبادی هیچ گاه تصور نمیکردند به سرنوشت دانشآموزان درودزنی دچار شوند. شاید فکر میکردند با ۳۰ میلیارد تومان اعتباری که برای استانداردسازی وسایل گرمایشی به مدارس اختصاص یافته دوره و زمانه آتش گرفتن کلاسهای درس تمام شده و با خیال آسان میتوانند زمستانهای سخت پیرانشهر را در کلاسهای گرم سپری کنند. اما صبح آبستن حادثهای بود که ۲۹دانشآموز را نشانه رفته بود. مادرانی که دلشوره امانشان نمیداد با صدای فریاد بچهها سراسیمه به کوچه دویدند و شعلههای آتش نخستین تصویری بود که از کلاس درس دیده میشد. شعلههایی که بیمهابا زبانه میکشیدند و پنجه به صورت دخترکان معصوم میکشیدند. حفاظهای پشت پنجره مانع از این میشد تا دخترانی که در شعلههای آتش گرفتار شده بودند خود را به حیاط برسانندبه ناچار فرار از تنها در کلاس راهکاری بود که به ذهن دختران رسید.
راهکاری که چندان هم مطمئن نبود اما بهتر از زنده سوختن در آتش بود. اما انگار در کلاس هم سر ناسازگاری با دانشآموزان داشت و با شعلهها دست به یکی کرده بود تا آسیب بیشتری به دانشآموزان برساند به گفته یکی از دانشآموزان «زمانی که بخاری نفتی کلاس آتش گرفت و معلمرفت تا کمک بیاورد، درِ کلاس بسته شد و ما در میان آتش گرفتار شدیم.» شعلههای آتش بیمهابا زبانه میکشیدند و جای خالی طرح «مبصر کلاس» این بار روی صورت دختران شین آبادی نقش و نگار میگذاشت تا یادشان بماند به طرحهای آنی وزارت آموزش و پرورش نمیتوان اطمینان داشت همان طور که نمیتوان به عذر خواهی یا استعفای مسئولان این وزارتخانه امید بست.
عباس رهی، مدیرکل وقت دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش بعد از اینکه آتشسوزی در مدرسه درودزن رسانهای شد از طرحی صحبت کرد که بر اساس آن «در هر کلاس یک دانشآموز آموزشهای لازم درباره روشن، خاموش کردن و مواظبت از بخاری کلاس را میبیند و به اصطلاح مبصر بخاری میشود.» حالا ۲۹ دانشآموز شین آبادی شبیه دانشآموزان درودزنی شدهاند. چند وقت بعد که زخمها از تب و تاب میافتند و برگه مرخصی از بیمارستان صادر میشود شبیه نقابهایی که چند سال است همدم همیشگی دانشآموزان درودزنی شده برای این دانشآموزان تجویز میشود و اینها هم تا عمر دارند از پشت نقاب، هم دنیا را تماشا میکنند و هم به انتظار دیهای مینشینند که شاید سالهای بعد در پس کاغذ بازی ادارهها به آنها تعلق بگیرد و شاید در نهایت مثل دانشآموزان درودزنی آموزش و پرورش فقط درمان آنها را تا پایان دوران دبیرستان تقبل کند.
مجلس منتظر مشخص شدن مقصر است
بعد از بروز سانحه آتشسوزی در شین آباد، مجلس شورای اسلامی هم وارد ماجرا شد، اما علیرضا سلیمی، دبیر اول کمیسیون آموزش مجلس در گفتوگو با تهران امروز با یادآوری این نکته که در نخستین جلسه کمیسیون آموزش، حادثه آتشسوزی در مدرسه شین آباد مورد بررسی قرار میگیرد، میگوید: «در صورتی که این حادثه مقصر داشته باشد اقدامات لازم را در این باره انجام میدهیم.» وی در پاسخ به این سوال که آیا موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش در مجلس مطرح خواهد شد، میگوید: «همه تصمیمهایی که در این باره گرفته خواهد شد منوط به نتیجه جلسه آینده است و تا روشن شدن موضوع نمیتوان اظهارنظری در این باره کرد.»
عباس مقتدایی، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس نیز درباره این نکته که این کمیسیون گزارشی را در باره ابعاد این حادثه تهیه میکند، میگوید: «به رغم همه محدودیتها، معتقدیم آموزش و پرورش باید مقوله ایمنی را مقدم بر آموزش و پیشتر از آن مورد توجه قرار دهد؛ حساسیتهایی هم که در قبال حوادث آموزش و پرورش بروز میکند نوعی واکنش افکار عمومی به همین موضوع است؛ مثلا واکنش افکار عمومی به واژگونی یک اتوبوس یا رخ دادن حوادثی که در آموزش و پرورش روی میدهد، در مقام مقایسه با موارد مشابه، بیشتر است.»
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی تاکید میکند: «ضرورت دارد وزیر آموزش و پرورش در کنار همه فعالیتهای سازندهای که میدانیم در این وزارتخانه وجود دارد به این حساسیت افکار عمومی بیش از پیش توجه کند و شایسته نیست گهگاه خبرهای ناگواری را بشنویم که قاعدتا میشد از حجم آنها کاست یا جلوگیری کرد.» وی میگوید: «کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در چندین نوبت در جلسات مشترک آمادگی خود را به وزارت آموزش و پرورش و همچنین سایر وزارتخانههای مرتبط با آموزش و تحقیقات اعلام کرده است تا اگر آنها نیازمند قوانین حمایتی هستند، اعلام کنند تا مجلس شورای اسلامی در حد توان خود به آنها کمک کند.»
رسول خضری، نماینده مردم پیرانشهر در مجلس نیز با بیان این نکته که خانوادههای دانشآموزان حادثه دیده میتوانند از آموزش و پرورش شکایت کنند، میگوید: «وزیر آموزش و پرورش به منظور احترام به افکار عمومی و دلجویی از خانوادههای دانشآموزان باید استعفا بدهد.» استعفا کمترین کاری است که خضری از حاجی بابایی انتظار دارد، وی میگوید: «اگر وزیر آموزش و پرورش در حادثه آتشسوزی چابهار و سایر حوادثی که برای دانشآموزان اتفاق افتاده موضعش را مشخص و قاطعانه مسائل را پیگیری میکرد شاید شاهد وقوع آتشسوزی در این مدرسه نبودیم.»
خضری تاکید میکند: «اگر وزیری به علت عملکرد نامطلوبش در انجام وظیفه حداقل عذرخواهی و کنارهگیری کند وزارتخانههای دیگر خود به خود با هدف اصلاح خویش گام برمیدارند. این در حالی است که معاون وزیر آموزش وپرورش که برای حادثه آتشسوزی به پیرانشهر اعزام شدند دنبال مقصر میگشت و میخواست یکی از معلمان را مقصر کند.»
خضری با تاکید براینکه اگر مدرسه به سیستم گرمایشی استاندارد مجهز بود این حادثه رخ نمیداد افزود: باید سازمان بازرسی کل کشور در این مسئله نظارت کند که تاکنون چه میزان اعتبار برای تجهیز مدارس به وسایل گرمایشی به آموزش و پرورش داده شده است و همچنین چه میزان اعتباری باید داده میشد اما هنوز به آنها پرداخت نشده است.
حادثهای که مقصر ندارد
روز گذشته وزیر آموزش و پرورش از وضع دانشآموزان مصدوم شینآبادی بازدید کرد. مهمترین سوالی که از وزیر آموزش و پرورش در این باره شد، مشخص شدن مقصر حادثه بود. مدرسه انقلاب اسلامی شین آباد در حالی مجهز به سیستم گرمایشی مرکزی نیست که تمامی خانههای روستا به لوله کشی گاز مجهز شدهاند و سال هاست از سیستم طبیعی بهره مند هستند. اما ظاهرا بنا به گفته مرتضی رئیسی، معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش ۲ نوع سیستم گرمایشی شامل «سیستم حرارت مرکزی» و «بخاری نفتی کاربراتوری استاندارد» برای مدارس پیشبینی شده است که متناسب با شرایط، در مدارس کشور استفاده میشود و این وزارتخانه ایمنترین سیستمی که در جامعه مهندسی کشور مطرح است را استفاده میکند که سیستم حرارت مرکزی است. به گفته وی،استفاده مستقیم از گاز در کلاسهای درس ممنوع است و بر اساس استانداردهای بینالمللی به هیچ وجه نباید گاز در کلاسهای درس به صورت مستقیم استفاده شود و حتما باید از طریق سیستم حرارت مرکزی، کلاسهای درس گرم شود و بر اساس مقررات ملی ساختمان، استفاده از بخاری نفتی کاربراتوری در مدارس مجاز است. اما ظاهرا به علت قدیمی بودن این مدرسه که گفته میشود ۸ سال از زمان تاسیس آن میگذرد استفاده از بخاری کاربراتوری در دستور کار مسئولان این مدرسه قرار گرفته است. مدرسهای که گفته میشود لوله کشی گاز از چند صد متری آن میگذرد.
حاجی بابایی اگر چه سعی میکند مقصری را برای این حادثه معرفی نکند اما در نهایت تقصیر را به گردن وزارت نفت میاندازد و میگوید: «طبق مصوبه قانونی مجلس، وظیفه گازرسانی به مدارسی که در شهر یا روستا انشعاب گاز دارند بر عهده وزارت نفت است.» وی در عین حال تاکید میکند: «این ساختمان قدمت هفت یا هشت ساله دارد و بخاری موجود در آن استاندارد است و کاستی از این بابت متوجه آموزش و پرورش نیست و من به عنوان وزیر آموزش و پرورش نمیتوانم بگویم مشکل از کجا بوده و تحقیق در این باره بر عهده کارشناسان مربوطه است.» مسئولان آموزش و پرورش هیچ تقصیری را به گردن نمیگیرند. رئیسی، بخاری نفتی را کم خطرترین سیستم گرمایشی معرفی میکند و میگوید: «استفاده از سیستم گرمایشی گازی براساس قانون در مدارس ممنوع است چرا که از آن در صورت نشت گاز به عنوان مرگ خاموش یاد میشود.»
اما بخاریهای استاندارد همچنان در مدارس قربانی میگیرند. شاید تنها زمانی از شر این بخاریها راحت شویم که مسئولان آموزش و پرورش درد خانوادههایی که صورت سوخته فرزندانشان تا پایان عمر جلوی چشمانشان است را درک کنند. شاید آن موقع بتوان امیدوار بود که دیگر خبری از آتشسوزی در مدارس به گوش نرسد و والدین با خیال آسوده دانشآموزانشان را راهی مدرسه کنند.