در حالی که حدود یکسال و نیم تا برگزاری انتخابات مجلس دهم باقی مانده گروه های سیاسی در حال آماده شدن رای حضور پرقدرت در این انتخابات هستند و غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تهران نیز در همین رابطه اخیرا در نشست خبری خود با اهالی رسانه از پروژه اصولگرایان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی دهم رونمایی کرده و بر اساس اعلام نماینده مردم تهران، «وحدت زیر عبای جامعه روحانیت مبارز تهران» راهبرد اصولگرایان برای انتخاباتی است که قرار است در اسفند ۹۴ برگزار شود.
جریان راست ایران بعد سالها تکروی سیاسی توسط برخی از اعضا به دنبال ایجاد یک سازوکار رسمی و جدی برای بازگشت به دوران شیخوخیت و ریش سفیدی سیاسی است. شیخوخیت، یک راه حل مناسب سیاسی برای حل بحرانها و مشکلات جریانهای مختلف سیاسی بود. مشکلاتی که میتوانست زمینه نابودی یک حزب و یا یک گروه را فراهم کند با حضور ریش سفیدان و نقش موثر آنان، به وحدت منجر میشد و این ریش سفیدان نقش ستون محوری گروههای سیاسی را بازی میکردند.
جناح راست ایران که این روزها مردم آنها را به نام اصولگرایی میشناسند، در رفتار سیاسی خود در دهه ۶۰ و ۷۰ مبتنی بر ریش سفیدی عمل میکردند و تصمیم خود را براساس نظر بزرگان جریان خود عملیاتی میکردند. لیستهای این جریان برای انتخاباتهای مجلس براساس نظرجامعه روحانیت مبارز نمونه بارز این رفتار سیاسی بود. اما دهه ۸۰ برای اصولگرایان پایانی بود بر سنت شیخوخیت در این جریان. اصولگرایان در سال ۸۴ و در انتخابات ریاست جمهوری نهم سعی کردند با محوریت آیتالله مهدوی کنی و علی اکبر ناطق نوری و بر اساس اصل ریش سفیدی، یک نامزد را به عنوان نامزد نهایی این جریان وارد انتخابات ریاست جمهوری کنند.
ریش سفیدان اصولگرا با تشکیل شورای هماهنگی و با حضور نامزدهای مطرح جریان خود، به دنبال پیاده سازی استراتژی خود بودند. ناطق نوری تلاش کرد لاریجانی، قالیباف، محسن رضایی، توکلی، احمدی نژاد را زیر یک چتر جمع کند و از میان آنان یکی را به عنوان نامزد نهایی معرفی کنند. همین طرح باعث شد تا ریش سفیدی در جریان اصولگرایی به پایان خود برسد.
شورای هماهنگی با نظر ناطق نوری و آیتالله مهدوی کنی، علی لاریجانی را به عنوان نامزد نهایی معرفی کرد تا دیگر نامزدهای مطرح در اعتراض به این تصمیم، بازی شورای هماهنگی را برهم زدند و وارد انتخابات شدند. نامزدهای معترض به رفتار شورای هماهنگی اعلام کردند که نظر این ریش سفیدان را قبول ندارند و بنا بر توصیههای نزدیکان خود وارد انتخابات میشوند. سرانجام این شورا و کارشکنیها، حضور سه نامزد اصولگرا در انتخابات بود که نهایتا به پیروزی محمود احمدی نژاد، نامزد مغضوب شورای هماهنگی منجر شد.
بعد از انتخابات سال ۸۴، ریش سفیدان اصولگرا دیگر در هیچ انتخاباتی موفق با ایجاد وحدت کلمه در این جریان نشدند و جوانان اصولگرا، رفتارهایی برخلاف سنت گذشتگان خود انجام میدادند. حضور لیستهای متعدد اصولگرا با نامهای مختلف با تعاریف گوناگون از اصولگرایی نمونه بارز این رفتار جوانان اصولگرا بود که پایان عصر شیخوخیت در جریان اصول گرایی را رقم زد.
آخرین نمونه این رفتار اصول گرایان در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ خود را نشان داد و نامزدهای مکلای این جریان بدون توجه به توصیه بزرگان در انتخابات شرکت کردند تا ولایتی، قالیباف، محسن رضایی، سعید جلیلی و حداد عادل با پرچم اصولگرایی وارد انتخابات شوند و نتیجهای جز شکست را نصیب این جریان نکنند.
حالا بعد از گذشت دوران افتراق، اصولگرایان به دنبال احیای روش شیخوخیت هستند. روشی که جامعه روحانیت مبارز تهران میتواند با توجه به سابقه محوریتش در دوران انقلاب آن را احیا کند.
در سال ۵۶ و همزمان با اوجگیری مبارزات انقلابی مردم، جمعی از روحانیون حاضر در تهران (با پیگیری شهید مطهری) بر آن شدند تا متشکلتر عمل کنند. لذا تعدادی از آنان «با حضور افرادی چون خود شهید مطهری، آیتالله مهدوی کنی، آیتالله شهید مفتح، آیتالله شهید بهشتی، آیتالله شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و...» دور هم جمع شده و اساسنامهای تنظیم نمودند تا انسجام بیشتری پیدا کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، آن حزب نقش اصلی را درباره جهت دهی به نیروهای خط امامی جامعه ایفا مینمود و برخی گروههای مطرح دیگر هم نظیر مؤتلفه ذیل آن عمل میکردند و به نوعی در آن ادغام شده بودند ولی در عین حال، جامعه روحانیت هم نقش مهمی در خط دهی و کنش سیاسی جامعه ایفا مینمود. البته بسیاری از افراد شاخص حزب جمهوری اسلامی «از جمله چهار نفر از پنج نفر مؤسس آن حزب، یعنی شهید بهشتی، شهید باهنر، حضرت آیتالله سید علی خامنهای و هاشمی رفسنجانی» همزمان عضو جامعه روحانیت هم بودند. دلیل دیگر اهمیت جامعه روحانیت در سالهای نخست انقلاب را میتوان در اقبال عمومی بسیار قوی به روحانیون و نظرات آنان از طرف مردم جست.
پس از انحلال حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز تهران (به عنوان تشکلی شاخص که بسیاری از یاران با سابقه و شناخته شده و مورد اعتماد حضرت امام در آن حاضر بودند) نقش بارزتری یافت.
رئیس دولتهای سوم، چهارم و همچنین پنجم و ششم یعنی آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی از اعضای ارشد این نهاد بودند. همچنین اکثریت مجلسهای چهارم، پنجم نیز در اختیار این جامعه مذهبی و سیاسی بوده است. همین سابقه درخشان نشان میدهد که جامعه روحانیت مبارز تهران میتواند رهبری جریان اصولگرایی را به عهده بگیرد.
تشکیل کمیته سیاسی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری اولین گام جامعه روحانیت برای رسیدن به وحدت میان اصولگرایان است. در این کمیته سیاسی حجج اسلام مصطفی پورمحمدی، محمدحسن ابوترابیفرد، سیدرضا تقوی، عبدالحسین معزی ، غلامرضا مصباحیمقدم حضور دارند.
جامعه روحانیت مبارز میتواند آب رفته را به جریان اصولگرایی بازگرداند و زمینه را برای وحدتی فراگیر فراهم کند. ارائه یک لیست واحد از اصولگرایان در شهر تهران میتواند بهترین نتیجه ورود جدی جامعه روحانیت به فضای انتخابات باشد. عقلانیت و اعتدال میتواند سرانجام ورود جامعه روحانیت به سازوکار وحدت اصولگرایان باشد.
منبع:نامه نیوز