لیگ سیزدهم به پایان رسید. با همه هیاهویی که داشت. لیگی پر حاشیه و کمکیفیت اما جذاب و پر استرس. فولاد خوزستان قهرمان شد و برای دومین بار جام را بالای سر برد. این تیم شایسته قهرمانی بود. این را همه تایید میکنند. از قرمز و آبی تا جنوبیهای خونگرم. نفت تهران هم با شایستگی آسیایی شد و پرسپولیس در آخرین روز سهمیه آسیا را گرفت. در روزی که سپاهان و استقلال پس از سالها از مسیر جاده آسیا منحرف شدند.
تب فوتبالی که در روز آخر لیگ سیزدهم به اوج خود رسیده بود خیلی زود فروکش خواهد کرد. حتی برای هواداران فولاد هم شادی قهرمانی در لیگ برتر به زودی فراموش میشود و زندگی عادی فوتبالیها از سر گرفته میشود. تعطیلات پایان فصل آغاز شده و مذاکرات پشت پرده باشگاهها برای جذب بازیکنان مورد نظرشان شکل جدیتری به خود میگیرد.
در چنین شرایطی بیشترین نگاهها به استقلال و پرسپولیس است. دو تیمی که قرار بود تا پایان سال ۹۲ خصوصی شوند، حتی تا پایان لیگ سیزدهم هم این اتفاق رخ نداد و حالا بحث بر سر این است که تا قبل از شروع لیگ چهاردهم این تصمیم عملی شود. شاید هم تا پایان سال ۹۳ و البته اگر به سال آینده موکول شد هم اتفاق تازهای نخواهد بود!
این دو باشگاه همیشه در چنین روزهایی پر از التهاب میشوند. پر از ابهام و آیندهای نامعلوم. این بار البته مبهمتر از همیشه. حالا همه از تغییرات در دو باشگاه سخن میگویند. تحولی عظیم در بحث مدیریت. پرسپولیس با هزینهایقابل توجه و خبرساز سرانجام در آخرین روز سهمیه آسیا را به چنگ آورد اما چه کسی باور دارد که وزارت ورزش کادر کنونی مدیریت این باشگاه را حفظ خواهد کرد؟
جنجالهایی که بر سر دو میلیارد تومان پول در هفتههای اخیر پیش آمده بود باعث شد قرمزها به شدت علیه وزارت ورزش جبههگیری کنند. علی پروین در راس آنها شخص وزیر ورزش را مورد آماج شدیدترین حملات انتقادی قرار داد و حتی این جمله را بر زبان آورد که گودرزی اشتباهی به ورزش آمده است. پروین در حالی سرپرستی باشگاه پرسپولیس را پس از جدایی رویانیان بر عهده گرفت که وزارت ورزش هیچ گاه برای وی حکمی صادر نکرد و این هیات مدیره باشگاه بود که پروین را به عنوان سرپرست باشگاه منصوب کرد.
مشکلات باشگاه پرسپولیس به همین جا ختم نمیشود. ابهامات مالی به گونهای است که حالا همه میخواهند به آن رسیدگی شود. قراردادهای بازیکنان و مربیان و دریافتیهایی که داشتهاند شفاف نیست و رقمها طوری است که در عرف هیچ صنفی نمیگنجد. پرسپولیس باید در انتظار زلزلهای بزرگ باشد. لیگ تمام شده و حالا باید به انتظار تغییراتی اساسی نشست. تغییراتی که شاید دایی را هم در بر گیرد. هر چند که خودش عنوان کرد از این تیم میرود.
اوضاع در استقلال البته بهتر از اردوگاه قرمزها نخواهد بود. فتحاللهزاده بعد از شکست برابر تراکتورسازی پیش دستی کرد و عنوان کرد بعد از دو بازی باقی مانده در لیگ قهرمانان آسیا از این باشگاه خواهد رفت. وی البته از قبل گفته بود که با قهرمانی در لیگ برتر یا کسب سهمیه آسیا این تصمیم را خواهد گرفت اما به هیچ کدام از اهدافش نرسید. آیا کسی به حفظ وی در این پست امیدوار است؟
استقلال بازیکنانی دارد که حتی هوادارانش هم خواستار جدایی بخش زیادی از آنها هستند. آبیها به خونی تازه نیاز دارند. بازیکنانی جوان و با انگیزه. اما استقلال هم وارد فاز بلاتکلیفی خواهد شد. درست مثل سالهای قبل.
تعطیلات پایان فصل آغاز شده و باشگاهها به فکر بستن تیمی قدرتمند برای لیگ چهاردهم هستند اما استقلال و پرسپولیس انتظار آیندهای مبهم را می کشند. هر لحظه باید انتظار یک تغییر جدی را در این تیم کشید و اینچنین دو باشگاه بزرگ پایتخت فرصت سوزی خواهند کرد. چیزی که در ادوار قبل هم شاهدش بودیم.