; ?>; ?> آقای حداد عادل، تقوا را! - مردم سالاری آنلاين
۱
۰
دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۵

آقای حداد عادل، تقوا را!

تعدادی از معاونان استانداران دولت قبل از دولت اصلاحات، در دولت جدید استاندار شدند. تعدادی از معاونان وزرا، در سمت خود باقی ماندند. بعضی از فرمانداران، استاندار شدند. البته تعدادی هم رفتارشان و علاقه شدیدشان به جناح راست به‌گونه‌ای بود که حاضر نبودند در دولت اصلاحات همکاری کنند، از این رو از دولت بیرون رفتند.
مصطفی ایزدی در بهار نوشت: غلامعلی حداد‌عادل، نامزد اصولگرای ریاست‌جمهوری یازدهم با شعار «تقوا و تدبیر» پرچم رقابت برافراشته و آرام و ساده، چشم به انتظار آرای اکثر مردم نشسته تا شاید خلق‌الله او را جانشین دوست و همفکر دیرینه‌اش محمود احمدی‌نژاد کنند.
شعار انتخاباتی وی، با تقوا شروع می‌شود. یعنی قرار است بر فراز کرسی ریاست‌جمهوری تقوا را با کمال دقت و متانت رعایت و افتخار دولت تقواپیشگان را در تاریخ ایران نصیب خود کند. اما...
اما ایشان می‌دانند که انجام امور ریز‌و‌درشت یک کشور بزرگ، با رعایت تمامی جوانب تقوا، کار چندان آسان و سهل‌الوصولی نیست. اگر می‌شد که در همه اوقات مدیریت کلان کشور، متقی بود، زهی سعادت برای او و مردم. اما...
اما چه باید کرد که سیاست، کیاست می‌خواهد و کیاست در سیاست، معجونی است که همه اجزای آن در دست سیاستمدار نیست و او باید از این‌ور و آن‌ور جفت‌وجور کند که معجونی خوشایند برای همه مزاج‌ها و مذاق‌ها به دست آورد. از این مقدمه کوتاه می‌گذریم و به اصل مطب که خطاب به آقای حدادعادل و رسانه‌هایی که برای نامزد، خبر و مطلب تولید می‌کنند تا در مناظره‌ها دستشان پر باشد، می‌پردازیم:
شخصیت پرآوازه‌ای که قصد اداره دولت و قوه‌مجریه را با رعایت تقوا دارد، حتما می‌داند که در مسیر رسیدن به مقصد باید تقوا را رعایت کند تا مخاطبان آگاه از جزییات و کلیات امور بپذیرند که می‌توان با تقوا کشور را اداره کرد. وقتی در تبلیغات، عنصر ارزشمند تقوا، چشم‌برهم‌‌زدنی، از چشم می‌افتد و تاریخ تحریف می‌شود و اطلاعات ناصواب به مخاطب می‌رسد، چگونه باید باور کرد که در عمل و بهنگام جلوس پشت میز ریاست، چشم‌ها بر تقوا بسته نمی‌شود؟
مناظره هشت‌نفره سوم، بهتر از دو‌تای دیگر برگزار و حرف‌های قابل‌توجهی رد‌و‌بدل شد. در این مناظره آقای حداد‌عادل احساس مسئولیت می‌کرد که اگر نامزدی، به‌زعم ایشان، سخن نادرست و اشتباهی گفت که انقلاب و نظام اسلامی را و حتی دولت‌های اصولگرای نهم و دهم را زیر سوال می‌برد، فورا پاسخ گوید تا مبادا به اسلام و مسلمین ضربه وارد شود، هر‌چند اطلاعاتش درباره این سخن ناقص باشد.
از جمله وقتی که آقای دکتر عارف در انتقاد به شیوه مدیریت رییس دولت مستقر از خانه‌نشین‌کردن بسیاری از دولتمردان باتجربه و متخصص سخن گفت و اعلام کرد که همه افراد مسئول در دولت اصلاحات را در هر سطحی از خدمتگزاری که بودند حذف کرد، آقای دکتر حدادعادل به دفاع از دولت احمدی‌نژاد برخاست و دو نکته را یادآوری کرد. اول این‌که دولت اصلاحات خیلی بیشتر و گسترده‌تر از دولت اصولگرا نیروها را حذف کرد! دوم این‌که آقای احمدی‌نژاد به‌گونه‌ای، عمل دولت پیش از خود را تلافی کرده است.
قبل از اینکه بخواهم این ادعای حداد‌عادل را بررسی کنم، دو نکته را یادآوری می‌کنم:
۱- در مناظره‌‌ها و گفت‌وگوهای رادیو- تلویزیونی اخیر، حرف‌های بسیاری زده شده و ادعاهایی بیان شده که می‌توان برای آنها پاسخ نوشت، اما چون موضوع حذف نیروهای کارآمد، هشت سال گذشته به دفعات تکرار شده و طرفداران آقای احمدی‌نژاد به طور مرتب در رسانه‌ها و حتی در خطبه‌های نماز جمعه آن را مطرح کرده‌اند و من ندیده‌ام که کسی پاسخی داده باشد، علاقه‌مند شدم که در این موقع که ماه‌های پایانی دولت دهم است، یادداشتی را بنویسم که چند سال بود تصمیم به نوشتنش داشتم.
۲- نگارنده در دولت اصلاحات مسئولیتی نداشت که با آمدن احمدی‌نژاد از دست داده باشد. بنده در اواسط سال ۸۲، یعنی دو سال قبل از ورود مدعیان اصولگرایی به دولت، خارج از دولت و از صدا‌و‌سیما بازنشسته شدم. از این رو این یادداشت را راحت‌ و آسوده، آن هم برای دفاع از یک حق که ناباورانه زیر‌پا گذاشته شده می‌نویسم. بازگردیم به اصل مطلب که آقای حداد‌عادل ادعا کرده در دولت اصلاحات از بالا تا پایین همه را حذف کردند و تا مرز حذف آبدارچی‌ها هم رسیدند و مثل یک ظرفی آن را تکاندند (نقل به مضمون).
کسانی که این ادعا را دارند، به دلیل این‌که همیشه با ادبیات تقریبا یکسان آن را ارائه کرده‌اند، خود تحقیق و بررسی نکرده و به روال همیشگی آن را از روزنامه‌ها و سایت‌های عناصر تندرو گرفته‌اند. تندروها هم چون قصد تخطئه و کوبیدن و بایکوت رقیب را دارند، چندان به بررسی و تحقیق و تفکر پایبند نیستند و هرچه خواستند می‌گویند و هرچه ابزار تخریب در اختیار دارند به کار می‌گیرند. به دروغ و راست آن هم کاری ندارند.
اما آنان که رفتار دولت اصلاحات را رصد می‌کردند می‌دانند که اولا تعدادی از وزرای کابینه سیدمحمد خاتمی از استانداران، معاونان، وزرا و مسئولان دولت‌های پیشین بوده‌اند. تعدادی از استانداران جابه‌جا شدند نه این که حذف شده باشند. تعدادی از معاونان وزرا، جابه‌جا شدند و به مسئولیت‌های دیگر در همان دولت منصوب شدند، بدون اینکه نگاه جناحی‌ها به آن‌ها شده باشد.
تعدادی از معاونان استانداران دولت قبل از دولت اصلاحات، در دولت جدید استاندار شدند. تعدادی از معاونان وزرا، در سمت خود باقی ماندند. بعضی از فرمانداران، استاندار شدند. البته تعدادی هم رفتارشان و علاقه شدیدشان به جناح راست به‌گونه‌ای بود که حاضر نبودند در دولت اصلاحات همکاری کنند، از این رو از دولت بیرون رفتند. در رابطه با جابه‌جایی معاونان وزرا در همان دولت یا ماندگاری آنان در محل قبلی خود، نمونه‌های زیادی قابل ارائه است، فقط من به یک نمونه اشاره می‌کنم. آقای دکتر عبدالعلی‌زاده، پس از رفتن به وزارت مسکن و شهرسازی دو معاون آن وزارتخانه را که اتفاقا از اصولگرایان شناخته شده بودند، در سمت‌های خود ابقا کرد و مهم‌ترین معاون وزیر کشور، یعنی معاون سیاسی وزیر کشور دولت قبلی را به وزارت مسکن و شهرسازی آورد و به سمت معاون خود و رییس سازمان مجری ساختمان‌های دولتی منصوب کرد. در سایر وزارتخانه‌ها نیز چنین اتفاقی افتاد که تشریح آن در این یادداشت نمی‌گنجد.
ثانیا به جز دولت، مراکز متعدد دیگری در کشور وجود دارد که در دست جناح اصولگراست. هم‌زمان با تشکیل دولت اصلاحات، بعضی از کسانی که در دولت پیش از آن مسئولیت‌های ریز‌و‌درشت داشتند و می‌دانستند که با اندیشه اصلاح‌طلبی نمی‌توانند کار کنند،‌‌ به آن مراکز رفتند و خود را از همکاری با دولت اصلاحات معاف کردند. عده‌ای به صدا‌و‌سیما رفتند. عده‌ای به قوه قضاییه رفتند، عده‌ای در ارگان‌های گوناگون و متعدد غیروابسته به دولت، مثل بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، کمیته امداد امام خمینی و حتی شهرداری و نظایر اینها مشغول به کار شدند و نمی‌توان مدیر توانمندی از اصولگرایان را معرفی کرد که در یکی از مراکز حاکمیتی به کار مشغول نشده و با آمدن دولت اصلاحات بیکار مانده باشد.
حال آقای حدادعادل فهرست کسانی که با آمدن دولت نهم حذف شدند و در جای دیگری از ارکان حکومت مشغول شدند را ارائه کنند تا مقایسه شود. وانگهی دولت اصلاحات، با نیروهای شاغل در دولت برخورد ایدئولوژیک نداشت، اما آقای احمدی‌نژاد که معتقد به مدیریت امام زمان(عج) بر کشور بود، نیروهایش را بر همین ایده حذف و اضافه می‌کرد.
در استانداری تهران، مدیر اصولگرایی از دوران اصلاحات مانده بود و در دولت احمدی‌نژاد برای فرمانداری شهریار معرفی شد. با فرماندار شدن او، صرفا به دلیل این‌که در دولت اصلاحات کار کرده بود، رد شد. دولت نهم با همفکران خود نیز چنین می‌کرد، دیگر چه برسد به اصلاح‌طلبان. جالب این‌که رییس دولت‌های نهم و دهم، به همکاران نزدیک خود در دولت نیز رحم نکرد و هرچه پیش می‌رفت، تعدادی از آنها را که صد‌درصد متعلق به جناح اصولگرا بودند از دولت، در کابینه و وزارتخانه‌ها و استانداری‌ها حذف کرد.
ثالثا هر وقت صحبت از حذف گسترده نیروها در دولت احمدی‌نژاد پیش می‌آید،‌ تنها جواب مدافعان دولت، این است که دولت اصلاحات هم چنین کرده‌اند. این چه جوابی است؟
با این‌که منتقدان دولت، از ضعف بنیه کارشناسی دولت اصولگرا سخن می‌گویند، نه این‌که چه کسی ماند و چه کسی رفت. آقای حدادعادل خوب است که در مورد میزان بهره‌مندی دولت دوست خود از متخصصان و کارشناسان باتجربه دفاع کند نه این‌که بگوید آقای احمدی‌نژاد، رفتار دولت اصلاحات را تلافی کرد. دولت اصلاحات نیز اگر نیروهای کارشناس و متخصص را حذف و منزوی کرده باشد، مورد انتقاد است و نمی‌توان از آن دفاع کرد، اما چون آقای حداد مقایسه غیرواقعی کرد، ضرورت پاسخگویی به وی و سایر کسانی که یک مطلب ناروا را به دفعات تکرار می‌کنند، وجود دارد.
رابعا: آقای حداد‌عادل، برخورد با نیروهای متخصص در دوره اصلاحات را سرگردانی خود پشت در مجلس ششم به دلیل تاخیر در تصویب اعتبارنامه‌اش مثال آورده است. در صورتی که ایشان به‌خوبی می‌داند که آن معطلی مربوط به اصولگرایی آقای حدادعادل نبود و از اینگونه اصولگراها، تعدادی به مجلس ششم راه یافته بودند، بلکه به نحوه راهیابی وی و در اعتراض عملکرد به هیات مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس ششم مربوط می‌شد. نگارنده وارد جزییات این امر نمی‌شود، زیرا خود دکتر حداد‌عادل از جریان این امر به‌خوبی آگاه است و اگر واقعیت را در مناظره تلویزیونی بیان می‌کرد به تقوا نزدیک‌تر بود اگر هم واقعا در جریان نیست، می‌تواند از رییس و اعضای هیات نظارت تهران که پس از شمارش واقعی آرا، از طرف شورای نگهبان عزل شدند و به جای آنان، هیات نظارت دیگری منصوب کردند، بپرسد و در مصاحبه‌ها و مناظره‌های بعدی، صادقانه واقعیت و حقیقت را بگوید. از این امر، شعارهای تقوا، تقوای ایشان بهتر بر دل‌ها می‌نشیند.
کد مطلب: 33115
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


علی
Netherlands
حداد فرد مومن و با تقوایی است در آن شک نکنید . فردای قیامتی هم هست. دین خودتان بخاطر دیگران از دست ندهید.