مهندس اکبر ترکان، عامل اصلی افزایش تورم در جامعه را رشد بی رویه نقدینگی دانست و تاکید کرد : راه حل رفع مشکلات اقتصادی کشور، بازگشت به قانون برنامه پنجم توسعه است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، ترکان در گفت و گو با نشریه تخصصی "عصر کیمیاگری" گفت : در هفت، هشت سال گذشته، درآمدهای نفتی و غیر از آن در کشور به ۸۰۰ میلیون دلار رسیده است که این درآمد هشت ساله، از کل درآمدهای تاریخ نفت ایران بیشتر است. در نتیجه، آثاری که تزریق نابجای این منابع بر اقتصاد ایران گذاشته از کل آثار ادوار گذشته بیشتر است. این موجب تورم، شکست تولید داخلی، غلبه واردات و بیکاری می شود؛ یعنی دقیقا همین مشکلاتی که در حال حاضر در کشور با آن مواجه هستیم، یعنی بیکاری، تورم، اضمحلال تولید داخلی و غلبه واردات.
وی با بیان اینکه دولت بعدی باید مراقب این روند غلط باشد گفت : این روند غلط، پس از پیروزی انقلاب در برنامه سوم توسعه مورد توجه قرار گرفت؛ یعنی در برنامه دوم برای آن ساز و کاری در نظر گرفتند و در برنامه سوم اجرایی شد که همان حساب ذخیره ارزی بود. قرار شد همه منابع حاصل از فروش نفت به بودجه عمومی کشور اختصاص پیدا نکند بلکه به حسابی واریز شود که اولا این حساب، درآمدهای ارزی را تعادل بخشی کند و ثانیا از محل منابع این حساب به بخش غیردولتی تسهیلات داده شود که صرف توسعه اقتصادی بشود. معاون سابق وزیر نفت تصریح کرد : در ابتدای دولت نهم، نه تنها اعتنایی به این مصوبه نشد، بلکه ذخایری هم که در حساب ذخیره ارزی بود، دولت نهم مصرف کرد و بعد از آن هم، آن روش را ادامه ندادند و نتیجه این شد که کل درآمدهای ارزی را به بانک مرکزی دادند و به جای آن ریال گرفتند و ریالها را هزینه بودجه عمومی
در هفت، هشت سال گذشته، درآمدهای نفتی و غیر از آن در کشور به 800 میلیون دلار رسیده است که این درآمد هشت ساله، از کل درآمدهای تاریخ نفت ایران بیشتر است. در نتیجه، آثاری که تزریق نابجای این منابع بر اقتصاد ایران گذاشته از کل آثار ادوار گذشته بیشتر است. این موجب تورم، شکست تولید داخلی، غلبه واردات و بیکاری می شود؛ یعنی دقیقا همین مشکلاتی که در حال حاضر در کشور با آن مواجه هستیم
کردند و امروز شما شاهد هستید که تزریق این منابع ریالی، نقدینگی کشور را از ۶۸ هزار میلیارد تومان، به ۴۳۰ هزار میلیارد تومان در پایان سال ۱۳۹۱ رسانده است. این افزایش بیش از ۶ برابری نقدینگی در کشور، موجب تورم و آثار سخت و تلخی شده که در حال حاضر با آن مواجه هستیم.
مدیر گروه پژوهشی امور زیربنایی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برای رفع این مشکل پیشنهاد کرد دولت، هزینه های جاری خود را از فروش نفت تامین نکند و درآمد نفت را به سرمایه گذاری اختصاص دهد. ترکان گفت : سرمایه گذاریهای مورد نیاز کشور دو دسته است. یک بخش، سرمایه گذاری هایی مثل سرمایه گذاریهای زیربنایی است که آنها را دولت در قالب بودجه های سرمایه ای انجام می دهد و بخش دیگر سرمایه گذاریهایی از نوع سرمایه گذاریهای اقتصادی است که آنها را بخش خصوصی انجام می دهد. اما بخش خصوصی برای موفقیت در این کار باید مورد حمایت قرار بگیرد و حمایت از بخش خصوصی به وسیله منابع صندوق توسعه ملی باید صورت گیرد که این امر در قانون برنامه پنجم توسعه پیش بینی شده و اساسنامه آن هم مشخص شده و تکلیف اجرایی آن هم مشخص است. اگرچه تاکنون به طور صحیح اجرا نشده و به منابع این صندوق، دست اندازی شده و منابع آن در جایی غیر از آنجایی که قانونگذار پیش بینی کرده به مصرف رسیده، اما راه حل، بازگشت به قانون برنامه پنجم توسعه است.
ترکان تصریح کرد : ما باید بودجه جاری را از نفت مستقل کنیم. امکان عملی آن هم وجود دارد. البته به فوریت امکانپذیر نیست اما در یک دوره مشخص، امکان عملی آن هست. رهبری هم نگفتند به فوریت انجام شود، گفته بودند تا پایان برنامه پنجم انجام شود. ولی چون در سه سال ابتدایی برنامه پنجم، هیچ کاری انجام
ممکن است عدم اجرای صحیح طرح پرداخت یارانه، این سرمایه انسانی را از کار بیندازد، یعنی 70 میلیون جمعیتی که باید با اعتقاد به خود، به قابلیتها و ظرفیتهای خودش تکیه کند، از ظرفیتها و قابلیتهای خود غافل شود و با دهان باز، منتظر شود دولت، لقمه ای در دهانش بگذارد. این خطر بسیار بزرگی است
نشده، به نظر من اجرای این کار تا پایان برنامه پنجم غیرممکن است و تا پایان برنامه ششم طول می کشد. اما اگر اراده ای قوی وجود داشته باشد ما در پایان برنامه ششم به هدف مستقل کردن بودجه جاری کشور از نفت خواهیم رسید. اما اگر اراده ای نباشد به این هدف نخواهیم رسید.
ترکان در بخش دیگری از گفت و گو با نشریه تخصصی "عصر کیمیاگری" به موضوع یارانه ها و نقش آن در انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و گفت : متاسفانه موضوع یارانه ها توسط کاندیداهای محترم ریاست جمهوری به یک مزایده تبدیل شده است که هر کس بیشتر یارانه بدهد در انتخابات برنده می شود. در حالیکه راه اداره کشور، یارانه نیست، چون ما منابعی عظیم تر از نفت داریم که همان منابع انسانی ماست. در حال حاضر برخی از کشورها مثل ژاپن می گویند ۶۵ درصد از دارایی های ملی ما منابع انسانی ماست. پس سرمایه انسانی می تواند خیلی مهمتر از نفت باشد. وی تصریح کرد : ممکن است عدم اجرای صحیح طرح پرداخت یارانه، این سرمایه انسانی را از کار بیندازد، یعنی ۷۰ میلیون جمعیتی که باید با اعتقاد به خود، به قابلیتها و ظرفیتهای خودش تکیه کند، از ظرفیتها و قابلیتهای خود غافل شود و با دهان باز، منتظر شود دولت، لقمه ای در دهانش بگذارد. این خطر بسیار بزرگی است. ترکان با تاکید بر اینکه یارانه باید متوجه افراد ضعیف باشد گفت : همه باید متکی به خودشان زندگی کنند. ولی افرادی در جامعه وجود دارند که ناتوانند و به هر دلیلی، مخارج آنها بیشتر از درآمدشان است یا بعضی از افراد نمی توانند کار کنند. یارانه باید به این افراد که ۴۰ درصد ضعیف جامعه هستند پرداخت شود. اینکه به صددرصد افراد جامعه یارانه بدهیم مطمئن باشید که افراد ثروتمند، این رقم پرداختی در
: شما به یاد دارید که در آستانه انتخابات گذشته، به مردم گونی های سیب زمینی دادند، یا قبل از انتخابات به بازنشستگان پول دادند و بعد از انتخابات پس گرفتند یا سود سهام عدالت را در آستانه انتخابات دادند
زندگی آنها به حساب نمی آید. پس لازم نیست به آنها یارانه داده شود چون آنها هم لازم ندارند. به جای آن، می توانیم به اقشار ضعیف یارانه بدهیم. نکته دوم اینکه، یارانه الزاما نباید پول نقد باشد. یارانه می تواند بن کالایی باشد. یک موقعی به صورت کالابرگ بوده، حالا با نظامهای الکترونیکی جدید می توان آن را به صورت کالا کد در نظر گرفت. در کشورهایی مثل انگلستان و آمریکا هم با کارتهای الکترونیکی به اقشار ضعیف، یارانه داده می شود. پول داده نمی شود، بلکه کمک به صورت مواد غذایی داده می شود. لذا یارانه، اولا باید از بحث مزایده خارج شود و مسابقه یارانه دادن تعطیل شود و ثانیا یارانه دادن نباید موجب عدم اتکا به قابلیتهای انسانی شود و افراد به جای آنکه به قابلیتها و ظرفیت های خودشان فکر کنند به یارانه ها فکر کنند. ثالثا لازم نیست به کل جمعیت داده شود بلکه به ۴۰ درصد ضعیف جامعه داده شود و رابعا نقدی هم پرداخت نشود بلکه به صورت حمایت کالایی باشد.
وی با تبیین زیانهای پرداخت یارانه نقدی به مردم گفت : شما به یاد دارید که در آستانه انتخابات گذشته، به مردم گونی های سیب زمینی دادند، یا قبل از انتخابات به بازنشستگان پول دادند و بعد از انتخابات پس گرفتند یا سود سهام عدالت را در آستانه انتخابات دادند. این روشهای عوام فریبانه از گونی سیب زمینی تا سود سهام عدالت قبلا انجام شده و بزرگان در مقابل آن سکوت کرده اند. حتی یکبار مجلس شورای اسلامی می خواست وارد این موضوع شود که آن هم مسکوت ماند. وقتی در مقابل این اقدامات سکوت می شود، مردم تصور می کنند این روشها مشروع است. چون بزرگان ما نفرمودند که این روشها خوب نیست و تا زمانی که اعلام نکنند، این روشها محکوم نمی شود.