حدادعادل: در اینکه فرهنگ هم با اقتصاد مرتبط است و هم سیاست، بحثی نیست، اما ما امروز اینجا آمدهایم راجع به فرهنگ صحبت کنیم.
نمیشود به جای صحبت راجع به فرهنگ، یکسره راجع به اقتصاد یا سیاست حرف بزنیم. فرهنگ در جامعه مانند روح در پیکر است و به منزله شخصیت برای فرد است در واقع فرهنگ شخصیت یک ملت و هویت هر جامعه است. فرهنگ ما اسلامی است و مردم ما قبل از اسلام هم خداپرست بودند. ما باید فرهنگ اسلامی و باور به خدا را همانطور که در قرآن آمده و رهبری هم فرمودهاند اساس قرار دهیم. باید زندگی و جامعه خود را قرآنی کنیم و بر اصالت فرهنگ اسلامی و ایرانی تاکید کنیم.
من در دولت آینده تلاش میکنم نسل جوان فرهنگ خود را بشناسد و احساس هویت کند و به این فرهنگ در برابر دنیا افتخار کند و با مسلمان بودن و ایرانی بودن خود سرش را بالا بگیرد. اولین شعار این انقلاب، استقلال بود. اگر در فرهنگ، استقلال نداشته باشیم در سیاست، اقتصاد و مسائل دیگر هم استقلال نخواهیم داشت. فرهنگ در جامعه باید مانند آبشاری از بالا به پایین سرازیر باشد و همه را در بر بگیرد و در همه جا نشاط ایجاد کند. فرهنگ مثل جان است، ممکن است دیده نشود، اما هر کسی چیزی میبیند با جان میبیند.
ما وقتی میتوانیم در برابر تهاجم فرهنگی مقاومت کنیم و مهاجم را دفع کنیم که فرهنگ خود را بشناسیم. داشتن فرهنگ مستقل به معنی ستیزه با جهان و نفی ارزشهای فرهنگهای دیگر نیست، اما اگر ما چیزی در اختیار خود نداشته باشیم نمیتوانیم داد و ستد داشته باشیم. ما وقتی میتوانیم رابطه منطقی داشته باشیم که فرهنگ خود را بفهمیم.
روحانی: صحبتی ندارم. متشکرم.
رضایی: صحبتی ندارم. متشکرم.
غرضی: آقای دکتر آیا فرهنگ ایران در منطقه و همسایگانش معرفتی عمل کرده، ذلیلانه عمل کرده یا اینکه تاثیرگذار بوده است؟
عارف: از صحبتهای آقای حداد عادل تشکر میکنم. سوالی را در ارتباط با برنامه چهارم از جنابعالی دارم و میخواهم بدانم راهکار اجرایی کردن آن چیست؟ سوالم مشخصا متوجه شخص شما نیست ولی قانون برنامه چهارم را جنابعالی ابلاغ کردید و در سال 83 بخش توسعه فرهنگی مطلع هستید که ابتدا در شورای عالی فرهنگی مطرح شد و جلسهای تشکیل شد که روسای فرهنگستانهای هنر و زبان ادب هم حضور داشتند بویژه مرحوم آقای دکتر حبیبی تلاش زیادی کردند و احکام خوبی اشاره شده است. توسعه فرهنگی جزو مفاهیم برنامه چهارم بود. من در اینجا به چند بند آن اشاره میکنم که ببینیم چه کار باید بکنیم تا این برنامه اجرایی شود و میخواهم بدانم آیا برای اجرایی شدن این بندها کارهای شده است؟ در ماده 104 این دو بند را میخوانم بند الف اصلاح قوانین و مقررات برای رفع موانعی انحصاری و تقویت رقابتپذیری و فراهمسازی زمینههای مشارکت مردم و امور صنفی و نهادی غیردولتی نسبت به امور فرهنگی و هنری. بند ب تاثیر صندوقهای غیردولتی که ضمانتی برای حمایت از تولید و توزیع کالاهای فرهنگی است. در ماده 116 بند الفش این است که تهیه لایه امنیت شغلی اصحاب فرهنگ و هنر و استقرار میزان بخش صنفی فرهنگ تا پایان تدوین برنامه، بازسازی و اصلاح قوانین مطبوعات و تبلیغات و نظام جامع حقوق مطبوعات و رسانهها و بند دیگرش اینکه اصحاب فرهنگ و هنر وقتی شغل خود را از دست میدهند باید به تشخیص دولت حداکثر تا سه سال تحت پوشش بیمه بیکاری قرار بگیرند. سوال من از شما این است که چرا این ارکان که اگر اجرایی میشد وضعیت فرهنگ و هنر قطعا از امروز بهتر بود چرا اجرا نشده است؟
جلیلی: یک نکته عرض کنم در رابطه با فرمایش آقای روحانی که در آن بحث فرمودند که این همه کارها را کردند اساتید هم بودند بازنشسته نشده بودند، دانشجویان را هم این همه تمهیدات برایشان انجام دادند، پس چرا این همه فضای فرهنگی در شکل صحیحش برای کرسیهای مناظره و آزاداندیشی شکل نگرفت و خروجی نداشت عرض من این است که دچار اشتباه نشویم.
در این بخش روحانی خارج از وقت پاسخ داد: البته کرسیهای آزاداندیشی تشکیل شد
ولایتی: خواهش من از این آقای دکتر حدادعادل این است که اگر پیشنهادی راجع به پیشرفت کار فرهنگستانها که نقش اساسی باید داشته باشند، در کار توسعه علم، و در فرهنگستان ادب در حوزه فرهنگ و ادب ایرانی، پیشنهادشان برای دولت آینده چه هست که آثار مثبت و جدیتری در رابطه با فرهنگستانها داشته باشیم؟
از جمله خود من که عضو فرهنگستان علوم پزشکی هستم، هم این مشکلات و مسائل را در اعمال نظر دیدگاههای فرهنگستانهایی که بالاترین مقام علمی در کشور را دارند، مشاهده می کنم در فرهنگستان علوم پزشکی.
حدادعادل در دفاع از خود: در پاسخ به آقای مهندسی غرضی عرض می کنم که فرهنگ ایرانی و به ویژه فرهنگ اسلامی ایرانی در منطقه فرهنگ تاثیرگذار بوده و این فرهنگ با والایی و مفاهیم خود توانسته است، در منطقه اثرگذار باشد. من این نکته را بگویم که یکی از فرهنگ شناسان در ترکیه به من گفت منزلت فرهنگی ایران در جهان اسلام منزلت فرهنگ یونان در اروپا است. این نشان دهنده تاثیر فرهنگ ایران است.
اما آقای دکتر عارف راجع به قانون برنامه چهارم صحبت کردند و برخی از قوانینی که در برنامه آمده است ممکن است برخی از آنها اصلاح شده باشند و برخی دیگر نشده باشند.
ما در مجلس هشتم برای قانون مطبوعات با توجه به تحولاتی که در فنآوری اطلاعات صورت گرفته است، کارهایی انجام دادیم من خودم در کمیسیون بودم که آن بحثش جداگانه است.
منتهی اشکال ما به برنامه چهارم یک اشکال بنیادی بود که بسیار فراتر از این بود، یعنی برنامه چهارم در آن مبانی برنامه که از سوی سازمان برنامه وبودجه چاپ شده بود، به اندازهای ایراد وجود داشت که می توان گفت آش آن قدر شور بود که خود آشپز هم فهمید و جمعش کردند.
ما در این برنامه اشکالات اساسی می دیدیم که اگر فرصت باشد آنها را تجزیه و تحلیل می کنیم تا جنابعالی بدانید که این برنامه چه مشکلاتی از نظر مبنایی داشت.
اما آنچه آقای دکتر ولایتی اشاره کردند عرض کنم که فرهنگستان ها وظیفه شان در حیطه زبان و ادب فارسی که بنده خدمتگذار آن فرهنگستان هستم جنبه راهبردی دارد یعنی باید فرهنگستانها راهبردهای کشور را در این حوزه ها به شورای عالی انقلاب فرهنگی و به دانشگاهها و دست اندرکاران علوم پزشکی و فرهنگ و ادب عرضه کنند.