محمدرضا قالیباف: من می خواهم بحثم را بیشتر در حوزه مسائل فرهنگی و رویکردها و نگاهی که من نسبت به این موضوع دارم دنبال کنم. هر ملتی و هر کشوری مهمترین موضوع برایش استقلال وعزتش است. خوب اگر استقلال مهمترین موضوع است می دانیم مثل ما که انقلاب اسلامی با یک انقلاب توانست دشمن و استبداد را از بین ببرد و استقلالمان را به دست بیاوریم حال باید دید آیا حفظ این استقلال فقط با قدرت سیاسی امکان پذیر است؟ به نظر می رسد خیر.
کشوری می تواند استقلال خود را حفظ کند که حتما آن کشور و آن ملت مولد باشد.
حالا باید دقت کنیم چه باید تولید کنند کشور نیازمند تولید قدرت است و باید تولید ثروت و معرفت و منزلت داشته باشد اگر این تولید در کشور فعال بود و همه جانبه گری در کشور وجود داشت آن کشور مستقل میشود.
پس اقتصاد، فرهنگ، سیاست، مسائل اجتماعی و کرامت انسانها مهم هستند، ولی باید بدانیم که انقلاب اسلامی ما و ملت ما و اساسا فلسفه این نظام حفظ بقا و رشد تعالی انسانها است. ما اقتصاد را برای این می خواهیم.
اقتصاد ما اقتصاد سرمایه داری نیست که فقط انباشتگی و ارزش افزوده و تعداد فقیر و غنی را درست کند. ما در واقع برایمان مهم است که بتوانیم رشد و تعالی داشته باشیم.
خداوند تبارک و تعالی زمانی که انسان را خلق کرد دو چیز را به آن اعطا کرد یکی انسانیت و دومی آزادگی است و ما معتقد هستیم تحت هدایت قدسی انسانیت فرد و آزادگی آن را حفظ خواهیم کرد. از همین جا فرهنگ اساس کار ما میشود.
زمانی ما گفتیم دولت توسعه سیاسی، یک جانبه نگری کردیم. گفتیم توسعه اقتصادی، یکجانبه نگری کردیم. این رویکرد اساسا درست نیست، ما باید نگاهی همه جانبه و نگاه جامعه محور به نظام اجتماعی داشته باشیم، باید در زمینه سیاسی نگاه مردم سالاری داشته باشیم و همچنین در حوزه اقتصاد عدالت اجتماعی را دنبال کنیم در فرهنگمان به دنبال معنویت و اخلاق باشیم.
لذا در دولت آینده برنامه بنده بر این نگاه است، بنابراین می گویم واقعا فرهنگ در کشور ما مظلوم واقع شده و اولین مظلومیت آن، آن است که حق فرهنگی را ادا نکردیم. حق فرهنگی یعنی چه؟ یعنی نقش فرهنگ در سیاست. نقش فرهنگ در اقتصاد و در مسائل اجتماعی و هنجارها و ناهنجاریها.
این اساس کار ما است و مبنای کار من این است و نگاه دیگر این است که دولت حتما باید درکنار حق فرهنگی که یک موضوع کیفی است دولت یک وظیفه کمی هم دارد در وظیفه کمی اگر ملاک در نظام اسلامی انسانها و اعتبار آنها است که دارند باید این طور نگاه کنیم که مهمترین بخش تربیت کجاست؟ آموزش و پرورش، معلمین ما باید اینجا دقت کنیم ببنیم اساتید، دانشجویان و علما و مساجد ما اینها هستند که دارند تولید فرهنگ می کنند.
همین طور هنرمندان و نویسندگان عزیز اگر هر رویکرد و اقدام فرهنگی دارند، لباس فرهنگ و هنر را به تن کنند بدون شک همیشه در تاریخ ماندگار خواهد بود.
رضایی: آقای قالیباف باید بگویند برای منزلت اجتماعی فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران و روحانیون و تمام اصحاب تولید فرهنگ و هنر چه کار میخواهند بکنند و این منزلت اجتماعی را چطور تقویت خواهند کرد.
غرضی: آیا فرهنگ بر سیاست تاثیرگذار است یا سیاست بر فرهنگ تاثیر میگذارد؟
عارف: آقای قالیباف فرمودید که فرهنگ اساس کار دولت است. من سوالم از شما این است که آیا در شهرداری تهران نیز شما با همین رویکرد جلو رفتید؟ به طور مثال آیا معماری شهر تهران و مجوزهایی که به آن داده میشود با رویکرد معماری اسلامی - ایرانی است؟ در ارتباط با برجهایی که در شمال شهر ساخته میشود، نیز به طور مثال میگویم که در نزدیکی منزل ما باغی در حدود دو هزار و 500 متری وجود داشت که چند سال اخیر درختهای آن در حال خشک شدن بود و من خودم با شهرداری تماس گرفتم و نگرانی خود را ابراز کردم. ایشان بررسی کردند و به من اطلاع دادند که این اتفاق نخواهد افتاد اما متاسفانه در آن باغ دو برج ساخته شده و از لحاظ فرهنگی مشکلاتی را برای منطقه ایجاد کرده است و سوال من این است که رویکردی که فرمودید با عملکردی که در شهرداری تهران داشتید تطابق دارد؟ البته این رویکرد، خاص دوره شما نیست و متاسفانه از گذشته شروع شده است اما چون فرمودید فرهنگ باید اساس کار باشد، این سوال را کردم که شما در شهرداری تهران چه رویکردی را دنبال میکنید؟
جلیلی: نظری ندارم.
ولایتی: شما برای آینده چه طرحی برای احیای معماری اسلامی - ایرانی دارید؟
حدادعادل: اینکه مطرح شد اهل فرهنگ و هنر باید تامین شوند، درست است. من معتقدم اگر میخواهیم در جامعه فرهنگ و هنر توسعه پیدا کند باید کاری کرد که اهل فرهنگ و هنر همه وقت خود را صرف آفرینش کار فرهنگی و هنری کند و یک اطمینان خاطری از زندگی خود داشته باشند اما اکنون چنین تضمینی وجود ندارد. دولت باید کاری کند که یک نقاش، نویسنده یا مترجم بتواند با کاری که با کمک اندیشه و ذوق خود میکند زندگی قابل قبول و در حد متوسطی داشته باشد. ما فرهنگ و هنر را جدی نمیگیریم. در نظر ما فرهنگ شبیه سبزی خوردن بر سر سفره است که اگر این سبزی نبود کسی از گرسنگی نمیمیرد. نگاه مدیران جامعه به فرهنگ این است که فرهنگ یک امر تشریفاتی و ذوقی است. من در نظر دارم در دولت خود برای اقتصاد فرهنگ یک کار جدی انجام دهم.
روحانی: فرهنگ را باید بالاتر از اینها ببینید. ما سیاست یا اقتصادی نداریم که در دلش فرهنگ نباشد. فرهنگ همان باورها و ارزشها و رفتارهایی است که بر اساس آن باورها و ارزشها انجام میگیرد. ما باید سایه زیبای فرهنگ را در همهجا لمس کنیم. امروز کمبودی که در جامعه وجود دارد این است که همه اقشار جامعه منزلت میخواهند. اگر منزلت نباشد فضای فرهنگی حاکم نمیشود اما به جای اینکه فضای فرهنگی را حاکم کنیم فضای امنیتی را حاکم کردهایم. مقام معظم رهبری به برگزاری کرسیهای آزاداندیشی تاکید کردهاند اما من در دانشگاه فضایی نمیبینیم که دانشجویان در آن آزادانه سخن بگویند. باید این منزلت را در سراسر جامعه گسترش دهیم تا همه احساس کنند ایرانیان با عزت هستند و به ایرانی بودن خود افتخار کنند.
قالیباف در دفاع از خود: در بحث مربوط به منزلت اجتماعی، وقتی من بر این اعتقادم که فرهنگ مهمترین پایه قدرت ملی ماست و منابع انسانی ما مهمتر از نفت و گازند، پس حتما دولت آینده با نگاه بنده بر این موضوع تاکید دارد که نیروی انسانی کجاست؟ نیروی انسانی در مدارس و در اختیار اساتید دانشگاه است، دانشجویان، مساجد، حوزههای علمیه و هنرمندان سرمایههای ما هستند. مظلومیت فرهنگ همین جاست که تا دچار کسری بودجه میشویم، اولین کاری که میکنیم این است که از فرهنگ کسر میکنیم. اگر این پایه قدرت ملی ماست که من معتقدم هست، من این قول را میدهم که هرگز چنین اتفاقی در دولت ما نخواهد افتاد. ما باید همچنین رویکردها را اصلاح کنیم یعنی دولت بداند که دست و پایش را تحت عنوان فرهنگ نمیتواند اینقدر بزرگ کند که برود در زندگی و حریم شخصی مردم.
دولت باید توجه کند که فرهنگ سفارشی نیست، دولت باید بداند اگر نگاه امنیتی به فرهنگ انداخت فرهنگ را از بین برده و آن را تضییع کرده است. دولت باید سعه صدر داشته باشد. آفرینشهای انسانی ما در حوزه مسائل هنر و فرهنگ وقتی اتفاق میافتد ممکن است خطایی هم در آن صورت گیرد. ما نباید به خاطر یک خطای کوچک، اعتماد به نفس و تکیهمان به خرد جمعی هنرمندان، نویسندگان و اصحاب هنر را کنار بگذاریم و برخورد قهری کنیم. فرهنگ را من اینقدر تقلیل ندادم که وقتی میگویم منزلت، یعنی اینکه پیوست فرهنگی بگذاریم. اگر نگاه فرهنگی باشد من شهردار تهران هستم و باید به مردم بگویم این پروژه چه وقت تمام میشود و برای مردم احترام و حرمت قائل شوم.
اگر زیر پایشان را برای پیادهروسازی خراب کردم از آنها عذرخواهی کنم و بگویم ظرف 10 روز این کار را جمع میکنم. اینکه در حوزه شهرسازی دوستان اشاره کردند، شهر تهران پنجاه سال بدون طرح تفصیلی بوده است، اما امروز بر مدار قانون اداره میشود. هیچ برج و ساختمانی بدون طرح تفصیلی که مصوب شورای عالی شهرسازی است، انجام نمیشود. در حوزه شهرسازی، شهرداری هیچ مسئولیتی ندارد. سازمان نظام مهندسی هیچ مسئولیتی ندارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی و اسناد بالادستی نگفتند نمای ساختمان را چطور بسازیم و هر کس هر طور بخواهد میسازد و ما نمیتوانیم قانونا جلویش را بگیرم. ما مدار قانون را دنبال میکنیم و از قضا در شهرداری تهران همه تاکیدمان این بود که از یک سازمان خدماتی، شهرداری را به یک نهاد اجتماعی و فرهنگی تبدیل کنیم که آثارش را هم در شهر میبینیم. هم پل میسازیم، هم راه و هم مدیریت فرهنگی داریم و مسجدمحوری را دنبال میکنیم و مسجد، خوابگاه، مدرسه و دانشگاه می سازیم. امروز بیشترین حمایت را از خانه هنرمندان و خانه سینما، شهرداری تهران انجام میدهد زیرا به این موضوع اعتقاد داریم.