۰
دوشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۴۸

توضیحات لنکرانی درباره پدرش

پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور می‌خواهید تصمیم بگیرید لذا ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم لذا طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد اما دو مسیر متفاوت طی شد.
لنکرانی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس توضیحاتی درباره پدر خود ارائه داده است:

پدر بنده در خارج از کشور سکونت دارد و ما از سال ۱۳۵۶ جدا از یکدیگر زندگی می‌کنیم اما این داستان یک مقدمه دارد؛ پدرم قبل از انقلاب در صنعت آلومینیوم به عنوان یک کارگر کار خود را آغاز کرد اما به دلیل پشتکار و توان فنی توانست برای خود کارگاه و کارخانه‌ای ایجاد کند اما قبل از انقلاب فضای صنعت آلومینیوم انحصاری بود و شرایطی پیش آمد که ایشان احساس کرد دیگر نمی‌تواند در ایران زندگی کند و بنابراین سال ۵۳ به خارج از کشور رفت و در سال ۵۴ به ایران بازگشت اما سال ۵۵ مجدد به آمریکا بازگشت و زمانی که شرایطی باثبات برای کارشان فراهم شد از ما خواستند که به همراه مادر، خواهر و برادرمان به آمریکا برویم لذا ما تا سال ۵۶ در آمریکا اقامت کردیم.

سال ۵۶ بود که مادر مرحومم پس از یک سال سکونت در آمریکا به پدرم گفتند که ما نمی‌توانیم در اینجا زندگی کنیم و شرایط اینجا برای زندگی مناسب نیست و ما اذیت می‌شویم و در واقع توجه ایشان که تربیت فرزندان و فضای فرهنگی آمریکا بود. اما پدرم با توجه به شرایط ایران که درباره کارشان وجود داشت حاضر به بازگشت نشدند اما به ما گفتند که شما آزاد هستید که به ایران بازگردید؛ مادرم به ما گفتند شما آزاد هستید که هر طور می‌خواهید تصمیم بگیرید لذا ما نیز همراه مادرمان به ایران بازگشتیم لذا طلاق به معنی قانونی اتفاق نیفتاد اما دو مسیر متفاوت طی شد.

خیلی از افراد پس از پیروزی انقلاب فرار کرده و به خارج رفتند و حتی خیلی‌ها خودشان را کشتند که گرین‌کارت بگیرند اما ما اینجا ماندیم و از این بابت خدا را شکر می‌کنیم و به هیچ عنوان احساس پشیمانی هم نداریم اما در عین حال این موضوع را نکته‌ای منفی در زندگی خود تلقی نمی‌کنیم بلکه نکته مثبتی می‌دانیم چرا که در حالی که برخی افراد به دنبال بهانه‌ای هستند تا اقوامی پیدا کرده و بتوانند به خارج از کشور بروند، ما این شرایط برایمان حاصل بود، اما توفیق داشتیم در شرایط جنگ و غیرجنگ در کشورمان بمانیم و تحصیلات خود را در ایران بگذرانیم و بنده بسیار خوشحال هستم که با رتبه اول برد داخلی ایران مدرک تحصیلی خود را گرفته‌ام و این را افتخار مهمی می‌دانم.

آنها از این موضوع که نتیجه نگرفتند چرا که گفته بودند پدر بنده ساواکی، و سلطنت طلب و سناتور ارتش بوده است لذا پس از نتیجه نگرفتن از این نکته شایعه کردند که همسر بنده تشریفاتی است و علیه خانواده ام مطلب نوشتند، لذا جای تعجب دارد که برای تخریب کردن یک نفر از چنین ابزارهای استفاده می‌شود. کسانی که با ما حشر و نشر دارند می‌دانند که خانواده قانعی دارم و از این بابت خدا را شکر می‌کنیم و این را جزء نعمتهای خدا و خود می‌دانیم. بعد به ما گفتند شما چرا با پدر خود ارتباط دارید؛ برای اولین بار است که این را می‌گویم زمانی که وزیر شدم در حاشیه یک جلسه‌ای آقای حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی را دیدم که به من گفتند حالا که وزیر شده‌ای و پدرت نیز خارج از کشور است خیال نکنید که می‌توانی مراوده را با پدرت قطع کنی، بنابراین باید مراود‌‌ات را بیشتر از قبل دنبال کنی و وظیفه دینی شما این را حکم می‌کند. البته بنده نقاط ضعف و مشکلاتی که انسان بین خود و خدا دارد، زیاد دارم و پیشنهادم به دوستانی که در این زمینه زحمت می‌کشند و سعی دارند مدارک جمع آوری کنند این است که به جای صرف وقت خود به این مسائل حرفها و عملکردهای بنده را زمانی که مسئولیت داشتم مورد بررسی و نقد قرار دهند و سطح مباحث را گفتمانی کنند.
کد مطلب: 29321
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *