۰
يکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۰

مروری بر حوادث خودکشی در مترو

 رئیس وقت کمیسیون عمران و حمل‌ونقل شورای شهر سال ۹۳، اعلام کرد که سالانه ۱۷ تا ۱۸ نفر در ایستگاه‌های مترو خودکشی می‌کنند. پژوهشی در سال ۹۴ نیز نشان داد که نرخ خودکشی در متروی تهران روند افزایشی داشته است.
مروری بر حوادث خودکشی در مترو

 درست وسط سیاهی ریل‌ها بود با آن پیراهن نارنجی‌اش. قطار تنها چند متر آن‌سوتر ایستاد. فریاد می‌زد: «چرا نجاتم دادید؟ چرا نمی‌گذارید بمیرم؟ من نمی‌خواهم زنده بمانم.» تصویر خمیده جوان نارنجی‌پوش که کمرش را راست نمی‌کرد، حالا به نمادی از همدردی یک ملت بدل شده است.

این نخستین خودکشی در ایستگاه‌های مترو تهران نیست و آخرین آن هم نخواهد بود. رسول اسدزاده، راهبر قطار، در کانال اتحادیه راهبران مترو تهران خاطره‌ای مشابه را در ایستگاه هفت‌تیر روایت می‌کند، جوان داستان او اما زیر قطار مترو استخوان‌هایش خرد می‌شود: «ایستگاه هفت تیر بود، دقیقا همین جایی که این مرد در مقابل سرنوشت زانو زده ولی زنده مانده است. هنوز پس از گذشت پانزده سال صحنه‌ یاد ماست.

مرد جوانِ سبزه، با لباس سیاه نشسته بود روی صندلی‌های سرد ایستگاه... مثل هر روز معمولیِ دیگر نزدیک ایستگاه که شدم هندل ترمز را تکان دادم. لنت‌های ترمز به چرخ‌ها فشرده شدند و قطار مانند یک موجودِ فولادی صد و چهل متری شروع کرد به زوزه کشیدن... داشتم همینطور سرعت را کم می‌کردم، که مرد جوانِ سبزه ناگهان از روی صندلی بلند شد و خودش را پرت کرد زیر چرخ‌های قطار... لحظه‌ای درنگ نکرد... انگار خیلی پیش از رسیدن قطار تصمیمش را گرفته بود. دلم می‌خواست افسار قطار را بکشم تا مثل اسبی که دوپایش را بلند می‌کند چرخ‌ها روی بدنِ او نرود. دلم می‌خواست نیرویی ماورایی خیلی بیشتر از قدرت ترمز مانع حرکت قطار بشود. نشد... من ناخواسته شده بودم داسِ عزرائیل... هر واگن قطار چندین تُن است که تمام سنگینی آن با تیغه‌های چرخ‌های فولادی به ریل منتقل می‌شود. تکان کوچکی احساس کردم ولی صدای خرد شدن استخوان‌های آن جان به لب رسیده هنوز یاد ماست... آدمی که در یک روز سرد زمستانی خودش را تکه تکه کرد و من نتوانستم کاری بکنم...

امیر سه هفته بعد، وقتی از مرخصی استعلاجی برگشتم‌ گفت :«وقتی خانواده‌اش آمدند برای تحویل جسد. برادرش گفت هفته گذشته تصادف کرده بود، دختری که کنارش بود کمربند نبسته بود.» یادم آمد، سیاه پوش بود و سرش باندپیچی داشت. متوقف که شدم، زوزه ترمز داخل جمجمه‌ام در یک سیکل بی‌پایان قرار گرفته بود. چشم‌هایم سیاهی رفت، گوش‌هایم سوت می‌کشید.

روی قلبم خون پاشیده شده بود. اورژانس و ماموران حراست رسیدند و مسافران روی سکوها را تخلیه کردند. برای رسیدن به بدن، قطار را به سمت عقب حرکت دادیم. مرد جوانِ به ته خط رسیده، روی ریل‌های آهنیِ مترو دو نیم شده بود. خون جوری شتک زده بود به زیر قطار که انگار دهان یک جانور بزرگ پس از بلعیدن صید خونین بود. من آن روز یک آدم اتفاقی بودم که بی‌آنکه بخواهد دونگ خودش را از بیچارگی یک آدمِ دیگر دریافت می‌کرد.

شاهدِ متلاشی شدنِ روح و جسم یک‌ انسان بودن کار آسانی نیست. تا چند ماه سکوی شرقی ایستگاه هفت تیر برای من غم‌انگیزترین نقطه کره زمین بود. حالا که پانزده سال از آن روز گذشته دارم فکر می‌کنم آن جوانِ سبزه شاید به خاطر فراقِ یک عشق خودش را درست همینجا پیش چشم مردم سلّاخی کرد. مردی که نگاه یخ‌زده‌اش پس از سال‌ها هنوز یادم مانده، مردی که آخرین تصویری که از این دنیا برد قیافه وحشت‌زده من بود...»

حلقه مفقوده ایمنی مترو

در میانه این داستان ها آن چه به چشم می آید این است که هر که بخواهد و تصمیم بگیرد می تواند از مرز زرد رنگ عبور کند و خود را به میانه ریل بی اندازد و هیچ سدی در مقابل مسافران به انتها رسیده وجود ندارد . 

یکی از راهبران مترو از کمبود نیروی انسانی در ایستگاه‌هامی‌گوید: «بسیاری از ایستگاه‌ها حتی مأمور سکو ندارند که در لحظات بحرانی دکمه اضطراری را فشار دهد و قطار را متوقف کند. این کمبود، علاوه بر افزایش احتمال خودکشی،باعث ناهنجاری‌های دیگری همچون جلوگیری نکردن از بسته شدن درها توسط مسافران، دستفروشی و استعمال سیگار در ایستگاه‌ها شده است.»

کلیف فراموش‌شده؛ درهای حائل، اولویتی که عملی نشد

به جز کاهش ماموران سکو یک تکلیف قدیمی هم سال هاست که به نتیجه نرسیده است. در برنامه پنج‌ساله دوم شهرداری تهران، نصب درهای حائل در سکوهای مترو پیش‌بینی شده بود. شورای چهارم شهر تهران نیز مصوبه‌ای در این زمینه داشت، اما اجرای آن به نصب چند زنجیر پلاستیکی زردرنگ محدود شد. زنجیرهایی که تنها در ایستگاه طالقانی دیده شد و پس از مدتی هم جمع شد.

آن زمان، احمد دنیامالی، رئیس وقت کمیسیون عمران و حمل‌ونقل شورای شهر، پیشنهاد اجرای درهای محافظ (PSD) را مطرح کرد، اما با مخالفت‌هایی روبه‌رو شد. مخالفان معتقد بودند هزینه اجرای این طرح بالاست، چراکه در کشورهایی که این سیستم وجود دارد، قطارها تمام‌اتوماتیک بوده و بدون راننده کار می‌کنند. جعفر تشکری‌هاشمی، معاون وقت حمل‌ونقل شهرداری تهران، آمار خودکشی در مترو را در سال‌های ۹۲ تا ۹۴ ارائه داده و هزینه‌های این درها را توجیه‌ناپذیر دانسته بود.

یک دهه بی‌خبری از آمار رسمی خودکشی در مترو

در سال ۹۳، دنیامالی اعلام کرد که سالانه ۱۷ تا ۱۸ نفر در ایستگاه‌های مترو خودکشی می‌کنند. پژوهشی در سال ۹۴ نیز نشان داد که نرخ خودکشی در متروی تهران روند افزایشی داشته و به‌طور متوسط سالانه ۳.۶ نفر در این مکان دست به خودکشی می‌زنند. این تحقیق بر لزوم نصب درهای محافظ برای کاهش این پدیده تأکید داشت، اما تصمیم‌گیری در این زمینه به مسئله هزینه‌ها و اولویت‌های مدیریت شهریوابسته شد.

مرور حوادث خودکشی در مترو؛ از اولین مورد تا امروز

معمولاً اخبار خودکشی در مترو منتشر نمی‌شود یا با عنوان «حوادث ناشی از ورود به حریم ریلی» اطلاع‌رسانی می‌شود. مدیران شهری معتقدند انتشار چنین اخباری ممکن است به افزایش این حوادث دامن بزند. بااین‌حال، برخی از این رویدادها همچنان در حافظه مسافران مترو باقی مانده است.

نخستین مورد ثبت‌شده در فروردین ۸۴ رخ داد؛ دختری ۱۸ ساله در ایستگاه شهید بهشتی خودکشی کرد. پس از آن، در سال‌های ۸۶ تا ۹۱ موارد متعددی از خودکشی در ایستگاه‌های مختلف مترو گزارش شد. در سال ۹۳ زنی میانسال در ایستگاه ولی‌عصر جان خود را گرفت و مردی میانسال در خط ۴ مترو به زندگی‌اش پایان داد.

در دهه ۹۰ نیز حوادث مشابهی رخ داد؛ از جمله در مهر ۱۳۹۵ که مردی ۴۰ ساله در ایستگاه انقلاب با پریدن روی ریل اقدام به خودکشی کرد و در اسفند ۱۳۹۶ که زنی ۲۸ ساله در ایستگاه میدان آزادی جان خود را از دست داد. آمار این خودکشی‌ها در سال‌های بعد نیز ادامه یافت، تا جایی که در فروردین ۱۴۰۳، جوان ۱۸ ساله‌ای در ایستگاه متروی جانبازان اقدام به خودکشی کرد و در مرداد ۱۴۰۳، زن ۳۰ ساله‌ای در ایستگاه ابن‌سینا با برخورد به قطار به‌شدت آسیب دید.

راه‌حلی که همچنان در انتظار اجراست 

با گذشت سال‌ها، خودکشی در متروی تهران همچنان یک معضل جدی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که نصب درهای حائل در ایستگاه‌ها می‌تواند مانع بروز بسیاری از این حوادث شود. اما این راهکار هنوز در حد پیشنهاد باقی مانده و متروی تهران همچنان شاهد تکرار تلخ‌ترین صحنه‌هاست.

کد مطلب: 232160
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *