در گزارش روزنامه شرق آمده است: درحالیکه برخی از مخالفان سابق قالیباف و حامیان دولت از حضور قالیباف در بیروت حمایت کردند، جریانهای انقلابی در ایتا هنوز ماجرای انتخابات برایشان تمام نشده و با معرفی او به عنوان عامل شکست انتخابات ریاستجمهوری از حواشی سفر او به بیروت حرف میزنند.
این انتقادها نشان میدهد برای آنها انتخابات تمام نشده است. این دسته حتی در شرایط بحرانی کشور هم کسی مثل قالیباف را که روزگاری جزء بزرگان جریان خودشان به حساب میآمد، برنمیتابند. این همان روندی بود که پیش از این با کسانی همچون علیاکبر هاشمیرفسنجانی، علیاکبر ناطقنوری و علی لاریجانی نیز طی کردند.
رقابت میان اصولگرایان در انتخابات سال ۱۴۰۳ در حالی شروع شد که تعداد زیادی از آنها در انتخابات تأیید صلاحیت شده بودند. با وجود حضور افرادی مانند زاکانی و قاضیزاده هاشمی، رقابت اصلی میان قالیباف و سعید جلیلی بود، اما هم قاضیزاده هاشمی و هم زاکانی از ابتدا تا انتها با ژست ماندن تا پایان انتخابات در رقابتها حاضر شدند. آنها سعی میکردند از خودشان چهرهای در حد و تراز کاندیدای اصلی بسازند، اما موفق نشدند. وقتی روزهای اول خبرنگاران از قاضیزاده هاشمی میپرسیدند، این بار کنارهگیری میکنید؟ گفته بود: «دفعه قبل هم انصراف ندادم و حتی با آقای رئیسی هم رقابت کردم». آنطرفتر، علیرضا زاکانی که با جمله مسعود پزشکیان که گفته بود «تا آخرش میمونی» در مناظرهها تا مرز ویرانی پیش رفته بود، در روزهای آخر به میدان امام حسین رفت و درحالیکه صدایش را کلفتتر از حد معمول میکرد، فریاد زد: «اون دفعه رئیسی بود که من کنار رفتم».
اما هر دو این افراد کنار رفتند و در نهایت سعید جلیلی و قالیباف رودرروی یکدیگر ماندند. رقابتی که در سه روز پایانی منتهی به انتخابات، باعث شد جلیلی به پیامهایی که با واسطه و علنی ارسال میشد توجهی نکند و «ملاک» برای کنارهگیری را «صندوق» رأی معرفی کند. در نهایت خروجی صندوق باعث شد به خاطر اینکه قالیباف نتوانسته بود بیشتر از سه میلیون رأی کسب کند، او را مسئول شکست جبهه انقلاب بخوانند. ردپای این رقابتها بعدها در جلسه رأی اعتماد کابینه هم دیده شده تا روزهای حاضر که محمدباقر قالیباف قبل از رفتن به ژنو و شرکت در اجلاس بینالمللی مجالس، عزم سفر به بیروت کرد.
روایتی که طرفداران قالیباف از سفر او به بیروت ساختند، سفری بود که در شرایط بحرانی منطقه انجام شد. آنها با انتشار تصویر خلبانی قالیباف، ویدئویی از لحظه فرود هواپیما منتشر کردند و در مقابل درحالیکه جریان هوادار دولت از این حرکت استقبال کرده بود، جریان انقلابی در ایتا به آن حمله کردند. آنها مدعی بودند «دروغ رسانهای جدید مشاور قالیباف» در ماجرای سفر به لبنان «برملا» شده است. یکی از کانالهای ایتا دراینباره به نوشته علی عبدی، پژوهشگر مسائل نظامی و منطقه، اشاره کرد که در آن به توییت مشاور رسانهای قالیباف پرداخته بود. سیدمحمود رضوی با انتشار عکسی از قالیباف در بوسنی نوشته بود: «اولینباری نیست که قالیباف به دل خطر میره تا کمکحال مظلومان جهان باشه. زمانی که تروریستهای صرب بزرگترین نسلکشی مسلمانان رو در سربرنیتسا رقم زدن، حاج باقر و حاج قاسم شونه به شونه هم خطر کردند و به دل معرکه رفتند. امروز اما بیروت بدون رفیق شهید. عکس سال ۱۳۷۷ بوسنی، سربرنیتسا».
اما علی عبدی پژوهشگر جریان انقلابی در پاسخ به آن نوشت: «برادر بزرگوار جناب آقای سیدمحمود رضوی! چرا با این قِسم رفتارهای متملقانه اقدام شایسته و تحسینبرانگیز ریاست محترم مجلس را عقیم و تخریب میکنید؟ آسیبی که حکمرانی و حکمرانان کشور از این نوع رفتارها میبینند بهمراتب مخربتر و خطرناکتر از حمله دشمن است. توضیح آنکه در زمان جنگ بوسنی در اوایل دهه ۱۳۷۰ سردار احمد وحیدی فرمانده نیروی قدس بود نه سردار حاج قاسم سلیمانی. حاج قاسم در زمان جنگ بوسنی، فرمانده قرارگاه شرق کشور بود. این عکس برای بعد از صلح دیتون در سال ۱۹۹۵ و سه سال بعد از جنگ بوسنی است که عملا دیگر در بوسنی جنگی نبود». این مطلب با پینوشتی بسیار تندتر از متن توسط کانالهای انقلابی در ایتا بازنشر میشد.
دومین انتقادی که جریان انقلابی این روزها به قالیباف دارد، اظهارات او در ژنو بود. قالیباف با بیان اینکه «دنبال آتشبس در غزه و لبنان هستیم» ادامه داده بود: «معتقدیم آمریکاییها و برخی کشورهای غربی اگر اراده کنند، میتوانند این رژیم را به آتشبس وادار کنند». جریان انقلابی از این حرف ناراحت بود. «کانال کمیل» دراینباره معتقد بود که مواضع قالیباف برخلاف مواضع امام خمینی است. نویسنده این کانال در بیان تفاوت این دیدگاه نوشت: «ببینید تفاوت اعتقاد و نگرش قالیباف با اندیشه امام راحل، حمله وحشیانه صهیونیستها به چادرهای فلسطینی. مسلمانان زندهزنده در آتش سوختند، آنوقت آقای قالیباف در اتحادیه مجالس کشورهای آسیایی دم از آتشبس میزند! چرا نمیخواهید این حرف امام را بفهمید که اسرائیل غده سرطانی است و باید نابود شود! قالیباف رفته برای آتشبس. مکرون هم دنبال آتشبس است».
افراطیون معتقدند نباید آتشبس صورت بگیرد، چون این خواسته غرب است: «ظاهرا حزبالله بعد از معادله خون به خون سیدحسن نصرالله، از بازی سیاستبازان ایران خارج شده است و قالیباف و عراقچی دنبال مهار مجدد حزبالله هستند... نه به آتشبس! سیدحسن نصرالله را در آتشبس شهید کردند. رهبری فرمودند آتش جنگ نباید خاموش شود. هرکس انقلابی است، فقط و فقط باید به دنبال تحقق فرمان امام خمینی(ره) و امام خامنهای باشد که جز محو یهود نبوده و نیست». این متن با دو هشتگ به پایان رسیده بود که اولی مشخصا نشان میداد ماجرای آنها با قالیباف به مسائل اخیر بازنمیگردد. این دو هشتگ عبارت اند از اول «#خیانت تأیید تمام وزرا» و دوم «#وعده صادق نابودی اسرائیل است».
جریان انقلابی همواره به دنبال پیادهکردن دیگران از قطار انقلاب است. آنها سالهاست که خود را انقلابی میدانند و از دهه دوم انقلاب به بعد بسیاری را از قطار به بیرون هدایت کردند. این مسئله تنها مختص به جریان غیرخودی آنها یعنی از اصلاحطلبان نبوده که در وقایع ۸۸ حذف شوند، بلکه دامنه این رقابت در درون جریان خودی است. سابقه آنها در دهه ۷۰ نشان میدهد چگونه از شعار «مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است» به جایی رسیدند که به دختر او فائزه هاشمی در شهرری حمله کردند.
همان تفکری است که برای پیروزی ناطقنوری در مقابل سیدمحمد خاتمی در سال ۷۶ کارناوال عصر عاشورا به راه انداخت و بعدها ناطقنوری را از قطار انقلاب به بیرون پرتاب کرد. همان تفکری که برایش صادق آملیلاریجانی، «فیلسوف فقیه» بود و بعدها میخواستند دوره ریاستش را به پایان نبرد. نظیر همین کار را با علی لاریجانی هم کردند؛ کسی که در دوره اصلاحات با «سیمای لاریجانی» برایشان سنگ تمام گذاشته بودند، به جایی رسید که امروز حتی حضورش را در صداوسیما و در یک برنامه هم تحمل نمیکنند.