بهزاد نبوی در مصاحبه با روزنامه اعتماد به سوالات مطرح شده در این زمینه پاسخ داده است.
بخش هایی از مصاحبه را می خوانید:
آقای نبوی در دور دوم انتخابات خطر تسلط کامل رادیکالها جدی است. در این شرایط چرا مشارکت مردم در انتخابات مهم است؟
افرادی که در دور اول انتخابات رای ندادهاند، سه دستهاند؛ یک دسته ناامیدها هستند که میگویند، فرقی ندارد، چه کسی انتخاب شود، نتیجه عملکردها یکی خواهد بود. دسته دوم افرادی هستند که مثلا در انتخابات مجلس دوازدهم شرکت نکردند به این امید که حاکمیت در سیاستهای خود تجدیدنظر کند و بعد شرایط مشارکت در انتخابات آتی فراهم شود. دسته سوم، اما تحریم کنندگانی هستند که معتقد به براندازی کل نظام هستند. من با دسته سوم کاری ندارم، چون مساله این گروه با دو دسته اول و دوم متفاوت است.
بله؛ به دسته اول یعنی ناامیدها باید گفت: آقا، خانم! آیا از نظر شما فرقی بین دولت سیدمحمد خاتمی و دولت بعدی او (محمود احمدینژاد) وجود دارد یا نه؟ آیا تفاوتی میان دولت حسن روحانی حتی و دولت بعدی او وجود دارد یا نه؟ درست است این دولتها وضعیت کشور را زیر و رو نکرده و به همه مطالبات مردم پاسخ ندادهاند، اما دستاوردهای بسیاری داشتهاند. بنابراین این گونه نیست که رییسجمهور هیچکاره باشد! رییسجمهور کارهایی میتواند انجام بدهد؛ منتها باید با حاکمیت هماهنگ باشد و به قول معروف با دعوا،کار را به کلانتری نکشاند. از طریق همکاری و پذیرش حاکمیت میتوان کارهایی انجام داد. این شدنی است، مانند کارهایی که سیدمحمد خاتمی در دولتهای هفتم و هشتم انجام داد.
جالب اینجاست، خاتمی که اساسا مدعی کار اقتصادی نبود، بهترین عملکرد اقتصادی پس از انقلاب و حتی بر اساس دیدگاه برخی دیدگاهها، بهترین عملکرد اقتصادی را در طول تاریخ معاصر ایران ثبت کرده است. در حوزههایی چون سیاست خارجی، فرهنگ، رویکردهای اجتماعی، تحقق حقوق شهروندی، مطبوعات آزاد و... عملکردهای قابل توجهی در دولت اصلاحات ثبت شده است. خاتمی در حوزه سیاست خارجی به گونهای با جهان تعامل کرد که به پیشنهاد خاتمی و با رای قاطع همه کشورها، سال 2001 به نام سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شد.
حسن روحانی هم حداقل کاری که انجام داده، امضای برجام در دور نخست و نهایی کردن مذاکرات احیای برجام در دور دوم بوده است. متاسفانه به دولت روحانی فرصت احیای برجام در دور دوم داده نشد. این تصور وجود داشت که دولت بعدی به راحتی پروژه احیای برجام را به سرانجام میرساند، اما 3 سال از تشکیل دولت سیزدهم گذشت و هیچ توفیقی در احیای برجام و کاهش مشکلات کشور و مردم برداشته نشد. بنابراین دولتها میتوانند اقداماتی را برای کاهش مشکلات مردم و بهبود وضعیت کشور اجرایی کنند. این پاسخی است که به اقشار ناامید در انتخابات و افرادی که میگویند فرقی ندارد به حسن رای بدهیم یا حسین، باید داد.
در دستهبندی شما، گروه دوم افرادی هستند که طی سالهای اخیر رای ندادهاند تا حاکمیت در سیاستهای خود تجدیدنظر کند. به این گروهها چه میگویید؟
به هر حال در این انتخابات، نامزدی به نام مسعود پزشکیان که مورد تایید جناح حاکم نبوده، تایید صلاحیت شده است. بسیاری از افرادی که سال 1402 رای نداده بودند، قانع شدند تا در دور نخست انتخابات رای بدهند. اما خطاب به افرادی که کماکان با این تحلیل رای نمیدهند (یعنی تحریم انتخابات برای فشار به حاکمیت) میگویم که دیگر فشاری در این مرحله متوجه حاکمیت نخواهد شد و رای ندادن، فاقد اثر خواهد بود. باید توجه داشت عدم مشارکت در انتخابات رای ندادن نیست، رای دادن به رقبای تندروی مسعود پزشکیان است. در واقع همه ایرانیان رای میدهند. حتی اگر در انتخابات مشارکت نکنند. منتها آرای تحریم کنندگان به سبد رای رقیب پزشکیان ریخته میشود. اگر با آگاهی ترجیح میدهند، جلیلی انتخاب شود که دیگر بحثی نیست.
دوشنبه شب اولین مناظره پزشکیان - جلیلی در دور دوم انتخابات برگزار شد. اغلب کارشناسان پزشکیان را پیروز این دور از مناظرهها معرفی کردند؛ تحلیل شما از اولین مناظره چیست؟
شخصا با دقت مناظره دوشنبه شب را دیدم. اکثریت قاطع افراد از لحن و گفتمان پزشکیان تعریف کردند. شاید به اندازه آنها از پزشکیان تعریف نکنم اما واقعیت را نمیتوان انکار کرد که پزشکیان پیروز این دور از مناظرهها بوده است. معتقدم از پزشکیان نباید توقع داشت که نقش فرد دیگری را بازی کند. آقای دکتر پزشکیان باید خودش باشد نه فرد دیگری.
دکتر پزشکیان مثلا اهل برخوردهای چالشی و تند و چکشی با رقبای خود نیست. در دور آخر گفتوگوها، مجری اعلام کرد که تمام وقت باقی مانده 5 دقیقهای مربوط به پزشکیان است، اما نصف بیشتر زمان یاد شده را رقیب پزشکیان صحبت کرد و مدام میان حرفهایش پرید! ایشان حتی اعتراض هم نکرد که چرا این اتفاق رخ داده است. چون تیپش این گونه نیست که درگیر این نوع مسائل شود. ضمن اینکه جای اعتراض به مجری برنامه، وجود داشت؛ مجری باید بحث را کنترل میکرد و میکروفن فردی که نوبت او نیست و زمانش تمام شده را خاموش میکرد که نکرد.
اگر امکان داشت تا از طریق تریبونی پیامی را به همه مردم ایران ارسال کنید، به چه موضوعی اشاره میکردید؟
این روزها من هر جا که میروم با مردم صحبت میکنم که رای بدهند. در نانوایی، بقالی، میوهفروشی و... به مردم میگویم که تصور من این نیست که با انتخابات پزشکیان کشور گلستان میشود. او هم چنین وعدهای نداده است. اما تصورم این است که اگر پزشکیان انتخاب نشود، با توجه به روی کار آمدن ترامپ در امریکا، وضع کشور بسیار بدتر از وضعیت فعلی میشود.
آقای نبوی! وقتی با این عبارات با مخاطب صحبت میشود، سریع جبههگیری میشود که شما ما را مجبور میکنید بین بد و بدتر انتخاب کنیم. پاسخ شما به این نقدها چیست؟
اولا من پزشکیان را بد نمیدانم که انتخاب او را بین بد و بدتر بدانم. دوما، حتی اگر قرار باشد در موقعیتی خاص، قرار باشد بین بد و بدتر، انتخاب کنیم، انتخاب بد را روش عاقلانهای میدانم. تصور کنید در جادهای کوهستانی رانندگی میکنید، یک سمت شما کوه باشد ویک طرف هم دره. وقتی فرمان از دست برود و نزدیک سقوط به دره باشد، چرخاندن فرمان به سمت کوه و توقف خودرو، رفتاری عاقلانه است. ضمن اینکه پزشکیان انتخاب بین بد و بدتر نیست. حتی اگر این گونه بود، رفتار عاقلانهای بود. زمانی هست که برخی دنبال براندازی باشند، در آن صورت میگویند بگذارید خرابی آنقدر زیاد شود که اوضاع درست شود! افرادی که فکر نمیکنند همه مشکلات کشور با تندروی حل میشود باید رای بدهند. پیشنهاد من رای به پزشکیان است که نامزدی معتدلی است و هیچ وعده و قول عجیب و غریبی هم نداده است. انشاءالله هم تصمیماتش به نفع کشور خواهد بود. به خاطر ایران از مردم میخواهم که رای بدهند.