به گزارش مردم سالاری آنلاین به نقل از جماران؛ علیرضا شجاعی زند جامعهشناس و دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی که برای جماران ارسال نموده به بیانیه بهزاد نبوی در خصوص بازداشت مصطفی تاج زاده واکنش نشان داده و آن را مورد نقد قرار داده است. جماران متن یادداشت علیرضا شجاعی زند را عینا منتشر می کند:
بیانیة آقای نبوی که در اعتراض به دستگیری تاجزاده و حمایت از رویکرد اصلاحطلبانة او صادر شده، چند تحریف و مغالطة بیّن داشت و درگذشتن از آن جایز نبود.
ایشان در حالی از تعبیر «انقلاب اسلامی» استفاده کردهاند که در همانجا، اسلام را از منظومة اهداف آن بیرون گذاردهاند. صفتِ «اسلامی» برای انقلاب سال ۵۷ مردم ایران، مشیر به ایدئولوژی این حرکت اصیل و محصّل است. ایدئولوژی برای انقلاب، لااقل سه کارکرد دارد: ارائة تصویر و تحلیلی از وضعیت موجود، انگیزهبخشی برای مخالفت با اوضاع و تلاش برای دگرگونی آن و بالاخره عرضة اهداف و معرفی آرمانهایی برای وضعیتی که مطلوب است و میتوان به مدد آن حرکت انقلابی و بهدستگرفتن حکومت، آنها را محقَّق ساخت.
بهکار بردن پسوندِ «اسلامی» برای انقلاب و حذف آن از اهداف، نه یک سهو و خطای ناخواسته؛ بلکه یک روایت کاملاً آگاهانه و حسابشده است. همین نکته است که معنا و مدعای اصلاحطلبی را نقض و بهزاد را با تمام اختلافات ادعاشده، در همان خانة «دگرگونیِ ساختاریِ» مصطفی قرار میدهد.
نبوی که پیشتر با ضرورت و اصالت انقلاب به مخالفت برخاسته بود، اینبار ماهیت اسلامی آن را نیز مورد انکار قرار داده است. همان که به دفعات، از سوی رهبر جریان اصلاحات نیز عنوان شده است؛ هرجا و هرگاه که اهداف حرکت انقلابی مردم ایران را به «استقلال و آزادی و پیشرفت»، مختصر میکرد.
اندک تفاوتهای شخصیتی و راهبردی و تاکتیکی میان سیدمحمد خاتمی و بهزاد نبوی و مصطفی تاجزاده رنگ میبازند؛ وقتی که به انکار غایات و اغراضِ دینی انقلاب و تجدید نظر در ماهیت نظام برآمده از آن میرسند. در همین جا است که آنچه با ظاهرِ موجهِ اصلاح مطرح شده است، به عکس خود بدل میشود و سویه و فحوای انقلابی دیگر با یک مجموعه تغییرات بنیادی و ساختاری را پیدا میکند.
شگفت آن که این راهبرد و رویکرد را کسانی طرح و دنبال میکنند که هم از انقلاب اسلامی مردم ایران توبه کردهاند و هم ادعای بازگرداندن نظام به مجرا و مسیر اصلیِ آن را دارند.