نمایندگان فرهنگی 6 نامزد ریاست جمهوری صریحتر از خود کاندیداها در میزگردها و مناظره سوم از دیدگاههای آنان و خودشان دربارۀ موضوعات فرهنگی و هنری و مشخصا حجاب زنان پرده برداشتند.
آنان بدون تکلفات و تشریفات مناظرههای اصلی دور یک میز نشستند و سخن گفتند و مجری هم با هویت فرهنگی ظاهر شد و از سخنان پرطمطراق و کلیشهای پرهیز می کند و هر قدر مجریان دیگر تصنعی اند او طبیعی است اما دو نکته بیشتر جلب توجه کرد:
این که 6 مرد دور میز نشستند و دربارهٔ زنان سخن گفتند و در توجیه آن یکی هم خوشمزگی کرد و گفت: خوشتر آن باشد که سرّ دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران!
دیگر این که برنامه (با نام تقاطع) در شبکهٔ 4 سیما درست در شب سوم تیر 1403 پخش شد. یعنی در نوزدهمین سالگرد برکشیدن محمود احمدینژاد. حالا ربط قضیه چیست؟ این است که نماینده فرهنگی امیر حسین قاضیزادهٔ هاشمی کسی نبود جز مهدی کلهر مشاور فرهنگی احمدینژاد در انتخابات سال 84. هم او که 19 سال قبل سخنان متفاوتی بر زبان آورد و حالا بعد از 19 سال به عنوان نمایندۀ اصول گراترین نامزد و مدعی انحصاری دولت مرحوم رییسی آمده بود تا روشن شود چرا تازگی قاضی زاده هاشمی از دولت احمدی نژاد به نیکی یاد می کند آن هم درست در روزی که کیهان این تیتر درشت را با تقلید از شعار حسن روحانی در سال 96 بر صفحۀ اول نشانده بود: «به عقب برنمیگردیم!»
از عجایب است که به روحانی فحش میدهند اما شعار مشخص او را که به پیروزی در سال ۹۶ انجامید بعد از 7 سال تیترِ یک میکنند و از خودشان ابتکاری ندارند! لابد آن قدر که به مصادره و سهمیه خو گرفتهاند که شعارها را هم مصادره میکنند.
شگفتا که صلاحیت احمدینژاد را در هر سه انتخابات ریاست جمهوری 96 و 1400 و 1403 رد میکنند اما مدعی ادامهٔ راه مرحوم رییس جمهور فقید مشاور فرهنگی همان احمدینژاد را به عنوان نمایندهٔ خود میفرستد و لابد این به معنی به عقب برگشتن نیست.
مهدی کلهر به صراحت به رنگ سیاه چادر برای فعالیت های اجتماعی طعنه زد حال آن که اگر این حرف از زبان نماینده پزشکیان بیان میشد قطعا المشنگه بزرگی برپا میکردند اما نمایندهٔ قاضیزادهٔ هاشمی گفت با چادر مشکی و در حالی که باید با دندان خود آن را بگیرند چگونه یک خانم رانندگی کند؟ (چون یک دست به فرمان و دست دیگر به دنده است) و تصریح کرد: باید طراحی می کردیم و نکردیم و تنها از همه خواستیم یک شکل بپوشند و آن هم سیاه و مشخص نشد چرا قاضی زاده هاشمی که رییس بنیاد شهید است این توصیه های فرهنگی را برای مدارس خودشان اجرا نمیکند و دختران نوجوان همین پوشش را دارند؟
در این برنامه محمد هادی همایون نمایندۀ سعید جلیلی هم لباس ملی را برای تمدنسازی لازم دانست هر چند خود او با کت و پیراهن معمول آمده بود. با این حال پرسید: لباس ملی ما کو؟!ا یکی هم نگفت همین که اقوام ما میپوشند و ایران، کره شمالی نیست که یک یونیفورم را تن همه کنید و شاید نماینده پزشکیان امشب از او سوال کند. نماینده جلیلی دربارۀ بحث حجاب و پوشش هم آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت: مسألۀ همه نیست و قضیهٔ عریانی و بازگشت به قبل است و چون تمدن ساختهایم به ما هجوم میشود.
وی از ایرانیان به عنوان فرزندان نوح یاد کرد و تا نام نوح پیامبر به میان آمد یکی یادآوری کرد نوح طی ۹۵۰ سال تنها توانست ۳۰ نفر را هدایت کند و مشخص است که کار فرهنگی صبر میخواهد در حالی که ما میخواهیم طی ۴۰ سال همه را هدایت کنیم.
این که تصور میکنند جماعت کثیری در گمراهیاند ( و قادر به درک مقوله ای به نام سبک زندگی نیستند) و آنان مأمور به هدایت خلقالله هستند هم در نوع خود جالب بود تا جایی که علیرضا نادعلی نمایندهٔ علیرضا زاکانی گفت: انبیا و اولیا آمدهاند تا مردم را به بهشت ببرند البته نه با زور و البته همین که تخفیف دادهاند ( و نمی خواهند به زور به بهشت ببرند) جای امیدواری دارد.
نکتهٔ جالب دیگر این که همانگونه که در مناظرهٔ جمعه شب دیدیم که دو نامزد -مسعود پزشکیان و علیرضا زاکانی- با هم مشاجره کردند اینجا هم بین نمایندگان فرهنگی آنها بحث تندی درگرفت.
مهدی شیرزاد نماینده پزشکیان در پاسخ به براندازان و تحریمیها گفت: ما (اصلاح طلبان) پای خود را لای در گذاشتهایم تا اقتدارگرایان نتوانند در را ببندند. در بخش دیگری هم به رفتار و گفتار این روزهای اقتدارگرایانی پرداخت که به گفته او می خواهند در را ببندند. او گفت: هر چند سه سال است که حسن روحانی دیگر رییس جمهوری ایران نیست اما نواختن او مد شده و میگویند مسعود پزشکیان میخواهد دولت سوم روحانی را تشکیل دهد در صورتی که دولتی که شکل خواهد گرفت دولت اول خود آقای دکتر پزشکیان خواهد بود و اگر هم قرار بر تشبیه باشد تعبیر دولت سوم خاتمی مناسبتر و به دولتی که خود عضو آن بوده شبیهتر است تا دولت سوم روحانی.
همانگونه که در مناظرهٔ جمعه شب پزشکیان از زاکانی پرسید: تا آخر میمونی دیگه؟ و زاکانی جواب داد: «بله و نمیگذارم شما رییس جمهور شوید» در برنامه تقاطع شبکه ۴ هم بین شیرزاد و نادعلی (نمایندگان پزشکیان و زاکانی) جدلی درگرفت تا جایی که نمایندهٔ زاکانی به این جمله که " ما پایمان را لای در گذاشتهایم تا بسته نشود" واکنش نشان داد و گفت: "شما (اصلاح طلبان) پای خود را لای در نگذاشتهاید بلکه جلوی ریل قطار پیشرفت دراز کشیدهاید". تمثیلی که شاید حاوی تهدید هم بود به این معنی که "از روی شما عبور میکنیم!"
مهدی کلهر نمایندهٔ قاضیزاده هاشمی هم ۱۹ سال بعد از انتخابات ۸۴ و این بار با موی سپید گفت: بزرگترین خسارت ۷ تیر ۱۳۶۰ این بود که اغلب مدیران ارشد فرهنگی جمهوری اسلامی از دست رفتند در حالی که بهشتی چند زبان میدانست و موسیقی کلاسیک را به صورت علمی تفسیر میکرد و با سمفونی بتهوون آشنا بود و بعد از او جمهوری اسلامی کمتر مدیر فرهنگْذهن و فرهنگْشعور و فرهنگْپذیر داشته است.
(آقای کلهر را قاضی زاده هاشمی فرستاده بود تا یادآور سوم تیر 84 باشد و آرای احمدی نژادی ها را به سبد او بریزد اما کلهر زیرکانه به جای آن که از سون تیر 84 بگوید سراغ 7 تیر 1360 رفت!)
هر چند شیرزاد هم میتوانست به عنوان نمایندهٔ دکتر پزشکیان بگوید همین آقای بهشتی که ناگهان به او پرداختهاید اما وقتی از هامبورگ بازگشت سید محمد خاتمی را به جای خود در مرکز فرهنگی گماشت و همان خاتمی ۱۰ سال وزیر فرهنگ و ارشاد بود ولی رییس شما - احمدینژاد- وزارت ارشاد را در دولت اول به مخالف او - صفار هرندی - سپرد و در دولت دوم هم به فردی که در دولت ابراهیم رییسی مرحوم هم به عنوان معاون پارلمانی تحمل نشد.
در ادامه اما نمایندگان پورمحمدی و قالیباف رفتار متفاوتی پیشه کردند و به جای این بحثها به ستایش دو کاندیدا/ رییسشان بپردازند. یکی در وصف تنها روحانی در میان 6 نامزد و دیگری به دوران شهرداری تهران ارجاع داد و انگار نه انگار که قالیباف 4 سال رییس مجلس بوده و مصوبات فرهنگی مجلس قبلی خاصه بحث حجاب باید معیار داوری باشد ولی اصرار داشت به دوران 12 ساله شهرداری بپردازند. مشاوران قالیباف می کوشند شهردار 12 ساله در ذهن مخاطب یادآوری شود نه رییس 4 ساله مجلس و به همین خاطر مدام از آنچه در دوران شهرداری تهران در حوزه فرهنگ انجام شده یاد می کنند نه مصوبات فرهنگی در مجلسی که رییس آن بوده یا شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی که نایب رییس آن.
مصطفی ابطحی نماینده پورمحمدی نیز قطاری از صفات را برای او برشمرد تا ثابت کند در بین ۶ کاندیدا از همه فرهنگیتر است و نگفت اگر این همه فرهنگی است چرا در سالهای گذشته مناصب امنیتی و نه فرهنگی به معنی تخصصی کلمه مسؤولیت داشته و سه سال وزیر کشور احمدینژاد و ۴ سال وزیر دادگستری روحانی بوده و هیچ وقت وزیر فرهنگ و ارشاد نبوده است. آن صفاتی که درباره او برشمرد از این قرار است: مدیر راهبردی فرهنگی، خوش حافظه، نکته سنج، جدی نه عجول، صبور، دانا، باهوش، منعطف، سریعالانتقال، برنامهریز، دوراندیش، همه جانبه نگر، با اشراف و فهم درست، رمان خوان و فیلمبین.
درست است که آقای پورمحمدی در سه مناظره خوش بیان و با ذهن منسجم ظاهر شده و سعید جلیلی را در موضوع اف ای تی اف به گوشه رینگ فرستاد و هنوز تکذیب نکرده یا پاسخ نداده اما شاید اول بار بود که از رمان خوانی و فیلم بینی او گفته میشد.
کامل نواب نمایندهٔ قالیباف نیز همان گونه که اشاره شد ترجیح می داد رییس خود را در قالب شهردار 12 ساله و نه رییس مجلس ارایه و ترسیم کند و ناگهان به 7 سال قبل بازگشت و کارنامه فرهنگی دوره شهرداری را بیان کرد و جوری از ساخت وسازهای فرهنگی در دوران شهرداری ۱۲ سالهٔ او گفت که انگار نه انگار اگر وظیفه فرهنگی برای این سازمان خدماتی تعریف شده طبعا باید انجام شود. هر چند این حُسن را هم داشت که مخاطب را به این فکر میانداخت که وقتی در طول ۱۲ سال این کارهای فرهنگی انجام شده زاکانی هم قاعدتا طی سه سال باید دست کم یک چهارم را انجام داده باشد.
در مجموع نمایندگان فرهنگی شباهت تام و تمامی به کاندیداها داشتند به جز آقای کلهر که آدم را بیش از امیر حسین قاضیزادهٔ هاشمی به یاد محمود احمدینژاد میانداخت آن هم در سالگرد سوم تیر ۱۳۸۴.