با اتمام میزگرد اقتصادی جمعه شب که با حضور محمدباقر قالیباف برگزار شد، پرونده هفته اول تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم به پایان رسید. در ابتدای هفتهای که گذشت نامزدها بیشتر در تبلیغات تلویزیونیشان فرصتی برای تکگویی یا همان مونولوگ داشتند؛ اگر هم در حضور مجری صحبت میکردند، سوالات آنقدر کلیشهای و اجراها بدون چالش بودند که تفاوتی با مونولوگ نداشت. روند مونولوگ نامزدها در هفتههای آتی نیز همچنان ادامه خواهد داشت.
اما دو روز پایانی هفته، میزگردهای سیاست خارجی، اقتصادی و فرهنگی آغاز شد و تبلیغات تلویزیونی را از بند تکگویی رهانید و قدری مباحث چالشی شدند؛ آن هم البته بابت کارشناسان حاضر در میزگردها است وگرنه مجریان صداوسیما تنها به روخوانی از سوالات اکتفا میکنند.
او در هفته اول، سه برنامه تلویزیونی داشته است. پزشکیان که بسیاری در کسوت نمایندگی مجلس او را سخنوری قهار و حاضر جواب میدانند، در اولین گفتوگوی ویژه خبری نامزدها به شبکه خبر رفت. در این برنامه زنده، پزشکیان نتوانست آنگونه که از او انتظار میرفت ظاهر شود. با این حال او به مرور طی دو سه روز بعدش توانست خود را جمع و جور کند و در میزگرد اقتصادی که برنامهای حدودا چالشی است، از پزشکیان شب اول فاصله گرفت.
این نامزد انتخابات در لحن صحبت و حضور جلوی دوربین تبلیغات ریاست جمهوری تفاوت چندانی با نطقهای زمان نمایندگیاش ندارد. او لااقل در شب اول محافظهکارتر صحبت کرد و تا اینجای کار سعی کرده در سخنانش نه تنها از وارد شدن به محدوده خط قرمزها پرهیز کند، بلکه نسبت به سایر نامزدها هم کمتر نیش و کنایه به دولتهای قبل و سایر نامزدها روا داشته است.
هرچند که در همایش روز جمعه، انتقادات نسبتا تندی نسبت به طرح نور یا همان گشت ارشاد بیان کرد اما هنوز گویا در حال گرمکردن خود است. در واقع در هفته اول، پزشکیان شروعی نرم داشت؛ یا به قول مکانیکهای خودرو، او در حال آببندی است و هنوز تا آماده شدن برای بالا رفتن دور موتورش، فاصله دارد.
او از السابقون است و پیشکسوت نامزدی در انتخابات. هرچند سال ۱۴۰۰ در شرایط فعلی قرار داشت اما آن زمان ترجیح داد در مجلس بماند. شاید فرصت ۱۴۰۳ برای قالیباف یک فرصت استثنایی باشد؛ رقیب قدری در بین نامزدها ندارد و خیلی به این دور از انتخابات امیدوار است.
او در هفته نخست تبلیغات بیش از آنکه تحت تاثیر برنامهها و وعدههایش باشد، زیر سایه بازداشت خبرنگارانی با شکایت مرتبط با او بود. قالیباف در مناظره فرهنگی برابر سوالهای چالشی تمرکز خود را از دست داد و نتوانست آنطور که باید، چالش پیش آمده را مدیریت کند. او در هفته نخست تبلیغات مانند سایر نامزدها در حال گرم کردن بود اما وقتی به چالش رسید، آنطور که انتظار میرفت واکنش نداشت و پاسخهایش خود محل چالشهایی جدید شدند.
هوادارانش احتمالا باید به هفته جاری چشم بدوزند تا در نخستین مناظره، نامزد مدنظرشان خودی نشان دهد.
برای این چهره بنیادگرا هنوز در بر همان پاشنه سالهای ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰ میچرخد؛ انگار او در انتخابات نامزد میشود تا ثابت کند، «حرف مرد یکی است»!
همان حرفها و مواضع دو انتخاباتی که حضور داشته را بعضا تنها با کلماتی جدید بهروز رسانی کرده است. او همچنان از صدور تراکتور به آمریکای لاتین میگوید و از لزوم استفاده از ظرفیتها! جلیلی با همان سخنان بنیادگرایانه سعی دارد تا اگر مخاطبی اضافه نمیکند، لااقل مخاطبانش دچار ریزش هم نشود.
مرید مصباح یزدی، دشمنیاش و نه مخالفتش با برجام و مذاکره و توافق را همچنان حفظ کرده است و گویا تقویتاش هم کرده است. همچنان بر همان مواضعی که در سالهای مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی داشته و نتیجه مذاکراتش قطعنامهها و تحریمهای جهانی یکجانبه بوده، اصرار میورزد و هنوز هم آن راهبرد را درست میداند.
راهحلهایی که ارائه میکند نیز از همان جنس است. در واقع سعید جلیلی همانی است که سال ۹۲ و ۱۴۰۰ در دو انتخابات ریاست جمهوری عرضه شده است؛ نه کمتر و نه بیشتر؛ لااقل تا اینجای کار که اینطور بوده است.
چهرهای ثابت دارد؛ در چهرهاش هیجان و استرس یا خوشحالی و ناراحتی آنچنان مشخص نیست، از قدرت سخنوری خود تا اینجای کار کمک گرفته و حتی اسیر چالش با کارشناسان میزگرد سیاسی هم نشده بلکه تلاش کرده با مزاح از کنار برخی نکات عبور کند.
او در برنامههایی که حضور یافته، تا این لحظه سخنانی کمتر چالشبرانگیز بیان کرده و بیشتر به ذکر خاطرات و سوابق خود میپردازد. او که اکثر سوابقش امنیتی و قضایی است، خاطراتی از این دست به وفور دارد که میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
اما پورمحمدی اگر بخواهد بخشی از رایدهندگان را با خود همراه کند باید به این باور برسد که برنامههای تبلیغاتی گفتوگوی تاریخ شفاهی نیست و باید مشکلات و چالشهای موجود را بدون لفافهگویی بیان کند و البته که راهحل ارائه کند.
پورمحمدی البته در هفته ای که گذشت تلاش کرد برای جذب کردن مخاطبان، سقلمهای هم به مواضع و نقاط ضعف برخی نامزدها بزند. با این وجود بنظر نمیرسد با توجه به سوابق امنیتی و قضایی او، احدی از نامزدها، قصد سر به سر گذاشتن با او را داشته باشد. کما اینکه در ویدئوهایی که در حسابهای کابریاش در شبکههای اجتماعی منتشر میکند و همچنین برخی سخنانش، بر این نکته دارد که پروندههای زیادی از زیر دستش رد شدهاند؛ نکتهای که برای برخی میتواند حامل پیام پنهان باشد آنهم در مناظره ها.
هفته اول تبلیغات را آرام شروع و سپری کرد اما طبق پیشبینیها، نیش و کنایه بخش جدانشدنی از حرفهای این نامزد انتخابات است؛ از مجلس ششم تا دولت روحانی. او برنامههای عجیب و غریبی ارائه میکند و فعلا در حال وعده دادن است؛ مثل تحویل گوشت مصرف یومیه خانوارهای تهرانی، درب منزل یا حل معضل مسکن در ۴ سال.
در هفته گذشته او تا حدی تلاش کرده بجای آنکه طبق سنت دیرینهاش سلبی کار کند، ایجابی صحبت کند و بگوید که چرا باید به او رای داد.
با این حال بنظر میرسد زاکانی همیشگی که نوع خاص ادبیات خودش را دارد، در مناظرهها بروز و ظهور پیدا خواهد کرد؛ لااقل هوادارانش اینطور امید دارند. البته اگر مانند ۱۴۰۰ پوششی نباشد و انصراف ندهد.
تفاوت چندانی با انتخابات ۱۴۰۰ نکرده است؛ در سخنانش همان حرفها را میگوید. این نامزد انتخابات سعی دارد خود را ادامه دهنده دولت ابراهیم رئیسی معرفی کند و بتواند بلکه بخشی از آرای ۱۴۰۰ را به سمت خود بیاورد. اما مشکل اینجاست که این خواسته مختص او نیست و رقبایش هم همین برنامه را دارند.
او امتیاز خود را در عضویتش در کابینه رئیسی میبیند و از عملکرد آن بعضا دفاع میکند. قاضیزاده هاشمی در صحبتهایش کم گاف نمیدهد؛ مانند روز جمعه که گفت باید تولیدکننده اینترنت باشیم! او تاکید بر ماندن در انتخابات دارد؛ موردی که همه نامزدهای اصولگرا بر آن تاکید میکنند. قاضیزاده در واقع بیخطرترین نامزد در بین اصولگرایان برای آنها و حتی جریان رقیب است. او نماینده گفتمان خاصی در جماعت اصولگرایان نیست و آرای زیادی هم در آن سمت سیاست ایران ندارد.
در مجموع میتوان گفت که نامزدها در هفته اول تبلیغات آنچنان آماده انتخابات نبودند و با پیشرفتن زمان تمرکز و تسلطشان بر اوضاع بیشتر میشود و احتمالا باید منتظر چالشهایی جدی بود؛ مناظره نخست که روز دوشنبه برگزار میشود، اولین آوردگاهی است که همه ۶ نامزد حضور دارند و میتوانند یکدیگر را به صورت حضوری به چالش بکشند و نه نیابتی و غیرحضوری.