; ?>; ?>
به گزارش مردم سالاری آنلاین به نقل از رویداد۲۴ ، چند روز پیش از حادثه سقوط هلیکوپتر حامل رئیس جمهور و وزیر خارجه، چندین تحول مثبت به نفع احیای برجام رخ داده بود. یک هفته قبل کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی سیگنال مهمی ارسال کرد و خطاب به آمریکاییها گفت «آمادگی داریم به برجام برگردیم.» دو روز پیش از حادثه هم یک رسانه آمریکایی از گفتگوهای غیرمستقیم و پنهانی ایران و آمریکا در عمان خبر داد. یک روز بعد ایرنا، ارگان اطلاعرسانی دولت گزارشی به نقل از نماینده ایران در سازمان ملل منتشر کرد که این خبر را تایید میکرد. ایروانی گفته بود این مذاکرات برای اولینبار انجام نشده و آخرینبار نیز نخواهد بود.
مذاکرات ایران و آمریکا بر سر احیای برجام با آغاز اعتراضات موسوم به جنبش مهسا در پاییز سال ۱۴۰۱ به تصمیم آمریکاییها متوقف شد. قبل از آن با آغاز جنگ روسیه در اوکراین در بهمن ۱۴۰۰ این مذاکرات تحتالشعاع حمایتهای نظامی ایران از روسیه قرار گرفته بود، اما با آغاز اعتراضات سراسری عملا این مذاکرات از دستورکار آمریکاییها خارج شد. عبارت «این مذاکرات برای اولینبار نبوده»، اشاره به مذاکرات سعید ایروانی با رابرت مالی در خرداد سال ۱۴۰۲ دارد.
بعد از گذشت ۹ ماه از اعتراضات ایران، خبرهایی از مذاکره مستقیم ایرانیها و آمریکایی در نمایندگی ایران در سازمان ملل منتشر شد. اما این مذاکرات هم دیری نپایید. مرداد ۱۴۰۲ رسانههای آمریکایی از «مرخصی اجباری» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران خبر دادند. ظاهرا این خبر بیارتباط با موضوع مذاکرات با ایران نبوده است. برخی گزارشها نشان میداد رابرت مالی مجوز امنیتی خود را از دست داده چرا که ظن درز اطلاعات محرمانه به ایران وجود داشته است.
اما ظاهرا نمایندگی ایران در سازمان ملل موفق شده کانال سنتی مذاکرات ایران و آمریکا را که پیشتر در موضوع برجام موفق ظاهر شده، چند روز پیش از مرگ وزیر خارجه ایران مجددا فعال کند.
یک روز بعد از تایید خبر مذاکره «غیرمستقیم ایران و آمریکا» در عمان، حادثه هلیکوپتر اتفاق افتاد و حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه جانش را از دست داد.
نام عمان با برجام گره خورده است. مذاکرات مسقط پیش از شروع دولت روحانی و در آخرین ماههای دولت احمدینژاد آغاز شده بود. ظریف در یک گفتوگوی رسانهای گفته بود این مذاکرات در عمان «علیرغم مخالفت دولت و شخص احمدینژاد و سعید جلیلی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، و با دستور رهبری» شروع شده بود.
ظریف در این گفتگو که با مهدی نصیری انجام شده میگوید: اینکه مذاکرات مسقط قبلا انجام شده بود نشان از این دارد که رهبری تحت فشار نبودند... کسانی که با برجام مخالف بودند با مذاکرات مسقط هم مخالف بودند. علی رغم دستور رهبری کار شکنی کردند. یک سال فرصتسوزی کردند.
علیاکبر صالحی هم مرداد ۱۳۹۴ در یک گفتوگوی رسانهای میگوید نامه رسمی پادشاه عمان در مورد آمادگی آنها برای میانجیگری میان ایران و آمریکا را «مستقیما به محضر رهبری» برده است. او میگوید دوستان (دولت احمدینژاد) مخالف مذاکره بودند و «در حقیقت رهبر تنها حامی ما بودند».
علیاکبر صالحی، میگوید وقتی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ پیروز شد او به عنوان وزیر امور خارجه وقت، آقای روحانی را در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در عمان قرار داد، اما به گفته او «وقتی آقای روحانی در جریان جزئیات این مذاکرات قرار گرفتند، موضوع برایشان باورپذیر نبود.»
اظهارات سایر مذاکرهکنندگان محرمانه ایران در عمان هم این خاطرات را تصدیق میکند. سال ۱۳۹۷ خود احمدینژاد در بیانیهای اذعان کرد که با مذاکرات مخفیانه ایران و آمریکا در سال ۱۳۹۱ در عمان مخالف بوده و این را در حضور مقامات ارشد هم بیان کرده بود. آنچه مسلم است این است که مذاکرات بدون موافقت دولت مستقر آغاز شده و محتوای آن نیز به طور مستقیم در اختیار رهبری قرار میگرفته نه رئیسجمهور.
در مورد مذاکرات اخیر در عمان، مشکلات دولت احمدینژاد وجود ندارد. هرچند از بین رفتن مشکلات مشابه در دولت ابراهیم رئیسی، فرصت طلایی ایران را برای بازگشت بیدردسر به برجام سوزانده است.
ابراهیم رئیسی خرداد ماه ۱۴۰۰ در حالی روی کار آمد که سه ماه قبل وزارت خارجه ظریف عملاً به پیشنویس توافق بازگشت به برجام دست پیدا کرده بود. پیشنویسی که تحت عنوان «پیشنویس عراقچی» در اسفندماه ۱۳۹۹ بین طرفین نوشته شده بود، با نزدیکشدن به انتخابات ریاست جمهوری به مدت سه ماه از دستورکار خارج شد. به نظر میرسید حاکمیت قصد داشت امتیاز بازگشت به برجام را به دولت جدیدی بدهد که با ویژگیهای خاصی قرار بود سرکار بیاید. انتخابات ۱۴۰۰ تقریبا بدون رقیب و با پایینترین سطح مشارکت مردمی در تاریخ انتخاباتهای ریاست جمهوری تا آن زمان، برگزار شد و ابراهیم رئیسی از صندوق بیرون آمد.
انتخاب امیرعبداللهیان به عنوان وزیر خارجه و علی باقری کنی به عنوان معاون سیاسی وزیر سیگنال مثبتی تلقی نمیشد. امیرعبداللهیان معاون معزول محمد جواد ظریف بود. سال ۱۳۹۵ او به طور ناگهان از معاون عربی و آفریقایی وزارت خارجه برکنار شده بود. رسانههای اصولگرای تندرو مدعی بودند این برکناری در نتیجه درخواست کشورهای عربی صورت گرفته. اما هرچه بود، روی کار آمدن وزیری که توسط وزیر برجامی برکنار شده، نشاندهنده یک اختلاف نظر جدی میان این دو نفر بود که میتوانست به سرنوشت احیای برجام آسیب بزند.
سیگنال منفی بعدی، انتخاب علی باقری کنی به عنوان معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشد ایران در مذاکرات احیای برجام بود. باقری کنی، یار غار و شاگرد سعید جلیلی و از منتقدان قدیمی برجام بود. او اساسا هیچ سابقهای در وزارت خارجه نداشت و سوابق بینالمللی او به زمان مذاکرات سعید جلیلی به عنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی با آژانس بر میگشت.
رویکارآمدن این زوج در راس وزارت خارجه دولت اصولگرای رئیسی، به سرعت آثار وضعی خود را نمایان کرد. مذاکراتی که در اسفند ۱۳۹۹ به پایان خود نزدیک شده بود، به مدت ۶ ماه متوقف شد و شروع دوباره آن با پیشنویسی خندهداری بود که همان ابتدا فرآیند مذاکره را مختل کرد. ایران بعد از چندینماه توقف مذاکرات، پیشنویسهای قبلی را پاره کرده بود و با دو متن پیشنهادی جدید پای میز مذاکره حاضر شده بود. یکی از این پیشنهادات «لغو تمام تحریمهای ترامپ» بود.
با مخالفت طرفهای مذاکره، مذاکرهکنندههای کشورمان در نهایت مجبور به عقبنشینی از خواسته هایشان شدند و دولت ابراهیم رئیسی به این نتیجه رسید که باید بر سر همان پیشنویس عراقچی به میز مذاکره برگردد. اما به قول ظریف، دنیا منتظر تغییر رویکرد دولت نماند و «شرایطی که امروز برای احیای برجام هست، ۶ ماه دیگر تکرار نمیشود، ولی آقایان واقعا حالیشان نیست.»
۶ ماه بعد جهان عوض شده بود. جنگ روسیه در اوکراین و اعتراضات سراسری ایران عملاً به سد بلندی مقابل احیای برجام تبدیل شدند.
اما بعد از سه سال ظاهرا دوباره زمینه برای احیای برجام در ماههای پایانی دولت بایدن فراهم شده بود که با مرگ ابراهیم رئیسی یک بار دیگر همه چیز در هالهای ابهام فرو رفته است.
به نظر میرسد موضوع روند مذاکرات جدید عمان به دو جهت با فوت ابراهیم رئیسی و وزیر خارجه تغییری نکند؛ نخست اینکه این دست مذاکرات پیش از این نیز با دستور مستقیم رهبری و حتی با وجود مخالفت رئیسجمهور انجام شده و بنابراین با فوت رئیسجمهور و وزیر خللی در آن ایجاد نخواهد شد.
دوم اینکه به گفته یک منبع آگاه در وزارت خارجه در گفتگو با رویداد ۲۴، علی باقری کنی بعد از چندین دور مذاکره به یکی از طرفداران احیای برجام تبدیل شده است. بازگشت او به پیشنویس عراقچی یکی از نشانههای این تغییر موضع بوده؛ بنابراین قرار گرفتن باقری در راس وزارت خارجه نیز به معنای کارشکنی در این مسیر نیست.
اما یک گزینه محتمل دیگر هم وجود دارد و آن اینکه آمریکاییها تصمیم بگیرند تا پایان انتخابات ریاست جمهوری ایران صبر کنند. ۸ تیر قرار است بر اساس بند ۱۳۱ قانون اساسی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. طرف آمریکایی با وجود آگاهی از سلسلهمراتب قدرت در ایران میداند که روسای جمهور قادرند مسیر مذاکره را هموار یا در مسیر کارشکنی کنند؛ بنابراین احتمالا این مذاکرات تا زمان روشن شدن تکلیف رئیس جمهور ایران، متوقف میماند.