به گزارش فرارو، به اعتقاد برخی تحلیلگران سیاسی، مسیر پیشرفت در پرونده هستهای ایران از سفر «برت مکگورک»، مشاور ارشد بایدن در امور خاورمیانه به عمان در اردیبهشت آغاز شد. سفری که به نظر میرسید به شکل چراغ خاموش برای تعامل دیپلماتیک با ایران به خصوص برنامه هستهای این کشور انجام شده بود.
این تحولات در شرایطی است که اخیراً، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده در کنفرانسی خبری گفت: «دیپلماسی موثرترین راه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.»، همسو با این اظهار نظر، وزارت امورخارجه آمریکا، دوشنبه ۱۵ خرداد، بدون ذکر جزییات اعلام کرد که ابزارهایی برای ارتباط و ارسال پیام با ایران در اختیار دارد.
محمد مرندی، مشاور تیم مذاکره کننده ایران نیز در گفتگوهای مربوط به لغو تحریمها و مذاکرات هستهای در گفتگو با المیادین تاکید کرده: «اگر ایالات متحده پروندههای ادعایی علیه ایران را در آژانس بینالمللی انرژی اتمی را ببندد و متن توافق هستهای را بپذیرد، ایران مایل به امضای آن خواهد بود.»
گیلاد اِردان، نماینده اسرائیل در سازمان ملل یکی از دیپلماتهایی است که اخیرا در این خصوص اظهار نظر کرده و گفته است: «این روزها درباره توافقی موقت صحبت میشود. این موضوع برنامه هستهای ایران را متوقف میکند، اما باعث بازگردانی اورانیوم غنیشده و توانمندیهای هستهای ایران نخواهد شد و در عوض، آنها (ایران) از مزایای اقتصادی بهرهمند خواهد شد.»
اکنون مسئله مهم این است که توافق موقت چگونه شکل خواهد گرفت و آیا زمینههای لازم برای شکل گیری توافق موقت بین ایران و آژانس فراهم است؟ مزایا و معایب چنین توافقی چه خواهد بود و این توافق تا چه اندازه در راستای حفظ منافع ملی کشور خواهد بود؟ فرارو برای پرداختن به پاسخ همین پرسشها با قاسم محبعلی، کارشناس سیاست خارجی و مدیر کل سابق خاورمیانه وزارت خارجه و عبدالرضا فرجی راد، کارشناس مسائل بین الملل و مدیرکل پیشین شورای راهبردی روابط خارجی گفتگو کرده است:
فرجی راد در گفتگو با فرارو درباره احتمال گشایش روابط بین ایران و غرب و مذاکرات پشت پرده گفت: «سخنان مطروحه از سوی مقامهای ایرانی و آمریکایی نشان دهنده وجود گفتگوهایی است که در پشت پرده جریان دارد، هرچند که میزان پیشرفت این گفتگوها نامشخص است. علت این که طرف آمریکایی تا پیش از این، مذاکرات با ایران را تکذیب میکرد و اکنون تایید میکنند، به دو محور اصلی مرتبط است: نخست؛ مسائل داخلی ایران، تظاهرات ایرانیان خارج از کشور و فشاری که روی کشورهای غربی (اروپا و آمریکا) بود، اعلام رسمی مذاکرات برای آمریکا را دشوار میکرد. دوم، همکاریهای نظامی بین ایران و روسیه در خلال جنگ اوکراین که به طور خاص در موضوع پهپادها شاهد بودیم. آمریکا، بارها در مجامع مختلف اعلام کرد تا زمانی که همکاری ایران و روسیه ادامه دارد، خبری از گفتگو با ایران نخواهد بود. اکنون شرایطی فراهم شده که این دو محور از دید مقامات آمریکا قابل چشمپوشی است و به طور غیرمستقیم، گفتگو با طرف ایرانی را تایید کنند. البته آمریکا هنوز مستقیم و صریح به محتوای گفتگو با ایران نپرداخته است.»
سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان درباره علل تمایل ایران و غرب به شکل گیری توافق موقت گفت: «از یک سو، ایران به دلیل مشکلات شدید اقتصادی به این توافق نیاز دارد و از سوی دیگر ایالات متحده به علت نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری به این توافق تمایل پیدا کرده است. در واقع بایدن باید بتواند به رقبای جمهوری خواه خود پاسخ دهد که طی ۴ سال گذشته در قبال ایران چه کرده است. ما هنوز نمیدانیم توافق پیش رو بلند مدت است یا کوتاه مدت، اما به نظر میرسد طرفین در حال چانه زنی برای رسیدن به اجماع نظر هستند.»
وی درباره نقاط مهم در چانه زنی طرفین در محتوای برجام گفت: «طرف آمریکایی به دنبال توافق موقت یا یک توافق غیر برجامی است، اما احتمالا ایران بر برجام تاکید دارد. این بخش، میتواند نقطه اختلافی باشد که مورد بحث است. اگر میبینیم طرفین ایرانی و آمریکایی هنوز درباره توافق، اطلاعات زیادی منتشر نکردهاند به این موضوع بر میگردد که هنوز به توافق نرسیدهاند. روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس، در بهبود شرایط مذاکرات بی تاثیر نبود. آمریکا متوجه شده که در سایه توسعه روابط ایران با کشورهای عرب منطقه، تحمیل فشار مضاعف بر ایران چندان منطقی نخواهد بود.»
مدیرکل پیشین شورای راهبردی روابط خارجی در خصوص مزایای پیوستن به توافق موقت گفت: «معتقدم که طرف ایرانی مخالف توافق موقت است. اما توافق موقت گشایشهای اقتصادی برای ایران ایجاد میکند و ایران میتواند پولهای بلوکه شده در عراق و کره جنوبی را آزاد کرده و با ظرفیت بالاتری نفت بفروشد و پول نفت با شرایط بهتری وارد سیستم بانکی ما شود. دولت فعلی ایالات متحده نیز میتواند با کمک توافق موقت، از بحران انتخابات عبور کند.»
وی افزود: «ایران غنی سازی ۶۰ درصدی خود را دارد و چیزی از دست نمیدهد. اگر برجام (حتی موقت) شکل بگیرد، مردم از گشایشهای اقتصادی ایجاد شده احساس رضایت خواهند کرد و وقتی مردم احساس رضایت کنند، منافع ملی کشور نیز حفظ شده است. البته منافع ملی ما میتواند حداقلی و حداکثری باشد و این گشایش اقتصادی و رضایت، در دسته حداقلیها است.»
این کارشناس مسائل بین المللی تاکید کرد: «یک نکته مهم این است که سخنان اخیر رافائل گروسی درباره حل برخی اختلافات ایران و آژانس، منجر به احساس امیدواری شده است. اما فراموش نکنیم که احتمالا گروسی نیز از مذاکرات پشت صحنه مطلع است و بر همین اساس، چنین موضعی گرفته است. معتقدم گروسی بدون چراغ سبز اروپا و به ویژه ایالات متحده، خبر از حل برخی مشکلات ایران و آژانس نمیداد؛ بنابراین گفتگوهای پشت صحنه چند گام جلوتر رفته و در نتیجه گروسی نیز چند پله نرمتر شده است.»
محبعلی درباره مذاکرات پنهان بین ایران و ایالات متحده گفت: «مذاکرات غیرعلنی یا پنهانی همواره با واسطه یا به شکل مستقیم وجود داشته و هیچگاه قطع نشده است. پیش از دولت آقای روحانی در سال ۱۳۹۲ مذاکرات در مسقط انجام میشد و پس از روی کار آمدن دولت روحانی، مذاکرات علنی و تحت سرپرستی محمد جواد ظریف در ژنو دنبال شد و به برجام رسید. هم اکنون نیز ممکن است مذاکرات به شکل پنهانی در جریان باشد و طرفین نقطه نظرات خود را به شکل مخفیانه به یکدیگر انتقال میدهند.»
مدیرکل اسبق خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه در خصوص احتمال شکلگیری توافق موقت و تبعات این نوع توافق گفت: «بر اساس همه این دلایل است که حدس زده میشود توافق موقتی در راه باشد که به شیوه «توقف در برابر توقف» شکل میگیرد. بر مبنای این توافق، آمریکاییها و اروپایی ها، تحریمهای هستهای را متوقف میکنند. ایران نیز اقدام جدیدی انجام نمیدهد تا مذاکرات شروع شود و طرفین به مذاکرات طولانی و جدید در خصوص توافق پایدارتر برسند. در این فاصله، تحریمهای جاری، باقی خواهند ماند، بخشی از پولهای ایران که بلوکه است نیز بلوکه میماند، اما تحریم جدیدی علیه ایران وضع نمیشود. طبیعیست که این تغییرات، گشایشهای کوچکی در سیاست خارجه ایران ایجاد میکند، اما تا زمانی که تحریمها به طور کامل رفع نشود، تاثیر چندانی نخواهد داشت.»
وی درباره تمایل طرفین برای شکلگیری توافق موقت گفت: «به نظر میرسد این نوع توافق، بیشتر خواست کشورهایی اروپایی و آمریکا است که تلاش دارند ایران بیش از این جلو نرود. به ظن آنان، اگر ایران از این سطح جلوتر برود به سمت تولید سلاح حرکت خواهد کرد و برای این که هزینه کمتری بدهند و وارد درگیری نظامی با ایران نشوند، به مکانیسم توقف در برابر توقف رضایت میدهند. رویکرد ایران در قبال شرایط، بستگی به این خواهد داشت که منافع خود را در خطر ببیند یا خیر. سیاست خارجی مثل اقتصاد و بر اساس نظام هزینه و فایده تعریف میشود. باید ببینیم هزینههای سیاست فعلی برای کشور ما بیشتر است یا درآمد آن.»